مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط، منابع ارشد و بهداشت محیط، آب و فاضلاب و بهداشت محیط، گندزداها و بهداشت محیط، مبارزه با ناقلین و بهداشت محیط
مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط، منابع ارشد و بهداشت محیط، آب و فاضلاب و بهداشت محیط، گندزداها و بهداشت محیط، مبارزه با ناقلین و بهداشت محیط

روشهای تجزیه و تحلیل عوامل شکست و آثار آن

تالیف :مهندس محمد تاژ

چکیدة
افزایش رقابت ، افزایش توقعات و خواسته‌های مشتریان و تغییرات سریع فناوری ، باعث افزایش روزافزون تعهدات تولیدکنندگان امروزی شده‌است . در چنین شرایطی ، هر کمبود و انحراف در عملکرد محصول باعث از دست دادن سهم بازار می شود . بنابراین رفتار صنعتی و تکنولوژیکی مراکز تولیدی باید متحول گردد. همچنین دانش صنعتی موجود کفاف رقابتهای آتی را نخواهد کرد . تولید کنندگان می بایست در استفاده از تکنیکهایی که منجر به طرح و تولید محصول قابل رقابت در سطح بین المللی باشد اقدام نمایند و همچنین نسبت به اصلاح روش های ارائه خدمات اقدام لازم به عمل آورند. امروزه ، این عوامل باعث شده اند که سازمان های مختلف ،‌به کارگیری سیستم های تضمین کیفیت را پایه و اساس فعالیت های تجاری خود قرار دهند، از سوی دیگر، سیستم‌های تضمین کیفیت که تحت عناوین مختلفی معرفی‌می شوند . در برگیرنده تکنیک ها و ابزارهای کیفی متنوعی هستند که با به کارگیری آنها می توان از تولید و ارائه محصولی بی عیب و قابل رقابت در بازار ، اطمنیان حاصل کرد. FMEA تکنیکی است که به طور گسترده در این سیستم‌ها به کار می رود . روشهای تجزیه وتحلیل عوامل شکست و آثار آن سابقة‌40 ساله دارد . در سال1960 مسائل ایمنی در صنعت هوا-فضا انگیزه اجرای FMEA در این صنعت گردید . چندی بعد این روش به عنوان ابزار کلیدی در افزایش ایمنی فرآیندهای صنعت شیمی مطرح شد .هدف از FMEA در یک فرآیند یا محصول ، پیشگیری از وقوع مشکل است . به عبارت دیگر FMEA با بهینه سازی فرآیندها و محصولات باعث کاهش مبالغ زیادی از هزینه ها می شود . از آنجایی که کاهش هزینه در مراحل اولیه توسعه فرآیند انجام می شود ، تغییرات نسبتاً ساده و کم هزینه هستند ، درنتیجه فرآیندی قوی و خلل ناپذیر خواهیم داشت که هرگز با بحرانهای بی موقع ( در مرحله پایانی فرآیند) روبه نمی شود و نیازی به اصلاح مجدد ندارد . این روش برای جلوگیری از شکست (قبل از وقوع) انجام می شود . اجرای FMEA بر عکس بسیاری از دیگر شیوه های بهینه سازی کیفیت ، نیاز به آمارگیری پیچیده‌ای ندارد . اگر چه فرآیند FMEA به تنهائی مفید است اما یک شرکت بدون استفاده از یک سیستم دیگر استفاده لازم را از FMEA نمی برد ، به طبع یکی از قوی ترین ابزارهای که در انجام موفق FMEA کارساز است SPC است . FMEA از بروز خسارات سنگین بالقوه در یک فرآیند و یا محصول جلوگیری می کند و اجرای آن در میزان صرفه جویی شرکتها نقش موثری دارد . از آنجا که FMEA بر مبنای کار گروهی استوار است . نیاز به زمان و نیروی انسانی کافی دارد . نتایجFMEA بستگی به نیرو و زمانی دارد که افراد یک سازمان برای آن صرف می کنند . FMEA : روشی سیستماتیک برای شناسایی و پیشگیری از وقوع مشکل در محصول و فرآیند آن می باشد ، این سیستم بر جلوگیری از بروز عیب و نقص و افزایش رضایت مشتری تمرکز دارد . این فعالیت ها قبل از این که طرح محصول و فرآیندهای تولید محصول و همچنین نحوه ارائه خدمات مربوط به مشتری خاتمه پیدا کند . انجام می شود . چنانچه تجزیه و تحلیل عوامل شکست به طور صحیح و مناسب هدایت شود . حاصل آن اطلاعات مفیدی است که کاهش خطر در سیستم ، طرح کالا ، فرآیندهای تولید محصول و ارائه خدمات مربوطه را به همراه خواهد داشت . اگر روش تجزیه و تحلیل شکستها و خطاها و مغبون شدن مشتری جلوگیری می کند . باعث کاهش هزینه های تولید ، افزایش مقدار تولید و در نتیجه افزایش سودآوری موسسه می گردد . تجزیه تحلیل عوامل شکست و آثار آن ، به عنوان عملی پیشگیری کننده در سیستم ، طرح محصول ، فرآیندهای تولید محصول و ارائه خدمات جنبی مطرح است . این عمل ضمن آنکه از وقوع شکستها و خطاها و مغبون شدن مشتری جلوگیری می کند ، باعث کاهش هزینه‌های تولید ، افزایش مقدار تولید و در نتیجه افزایش سودآوری موسسه می گردد . تجزیه و تحلیل عوامل شکست و آثار آن با به کارگیری روش‌های نوین و پیشگیری‌های لازم از رسیدن نتیجه خطاها به مشتری جلوگیری خواهد کرد و سرانجام محصولات و خدمات از نظر کیفیت ، دوام و قابلیت اطمینان در بالاترین سطح ممکن قرار خواهند داشت . تچزیه و تحلیلی صحیح می تواند: حالتهای شکست موجود و بالقوه را شناسایی کند. علل و تاثیرات هر حالت را مشخص کند. حالتهای شکست را با توجه به مخاطره آمیز بودن آنها به ترتیب اولویت جمع بندی کند . عملکرد صحیح و ادامه آن مشخص کند . هدف FMEA هدف از FMEA پیشگیری از وقوع مشکل است جستجوی تمامی مواردی است که باعث شکست یک فرآیند و یا محصول می شود . به عبارت دیگر FMEA با بهبود فرآیندها و محصولات باعث کاهش مبالغ زیادی از هزینه ها می شود همچنین کیفیت تولید . زمانی که یک محصول در چارچوب استانداردها نباشد و کارایی خود را به نحو احسن انجام ندهد و یا بد عمل کند ، شکست محصول اتفاق می افتد . ساده‌ترین محصولات نیز در معرض شکستهای زیادی قرار می گیرند . برای مثال دستگاه سماور که یکی از لوازم بسیار ساده در منزل می باشد ممکن است مشکلات زیادی داشته باشد و قابل استفاده نباشد . موارد ذیل ممکن است باعث نقض یک دستگاه سماور باشد . المنت آن نمی تواند آب را به اندازه کافی گرم کند . زمان سنج دستگاه سماور به طور خودکار کار نمی کند . کلسیم حاصل از آب غیر خالص ، در دستگاه ته نشین و ایجاد انسداد کرده است . به اندازه مناسب و کافی از آب استفاده نشده است . در سیم دستگاه ، اتصال برقی وجود دارد . ارزیابی خطر پذیری شکست هدف از انجام دادن تجزیه و تحلیل عوامل شکست این است که مشکلات موجود و مشکلات احتمالی را شناسائی کرده و قبل از رسیدن به دست مشتری آنها را مرتفع کند . برای انجام دادن این کار باید اولویتها را در نظر گرفت ، شناخت اولویتها و اعتماد به روش کار دارای اهمیت بسزائی است . در تشخیص این اولویتها سه موضوع مهم را بابد در نظر گرفت : شدت : ارزیابی و سنجش نتیجه شکست (البته اگر به وقوع بپیوند). اولین گام ، آنالیز ریسک یا خطر برای تعیین شدت آثار است. شدت یک مقیاس ارزیابی است که جدی بودن و شدت اثر یک شکست را در صورت ایجاد آن تعریف می کند ، که بین 1 تا 10 ارزیابی می شود و اعضای تیم باید در تخصیص رتبه با یکدیگر به موافقت برسند . وقوع : احتمال یا به عبارتی دیگر شمارش تعداد شکستها . سبب ارزیابی برحسب وقوع می باشد . منظور از وقوع ، ارزیابی مختص FMEA است که نشان دهنده تعدد الگوی شکست می باشد. تشخیص : احتمال تشخیص شکست قبل از آن که اثر وقوع آن مشخص شود . ارزش یا رتبه تشخیص وابسته به جریان کنترل است. تشخیص اندازه گیری توانائی کنترل برای یافتن علت و مکانیزم شکستهاست . تشخیص ، یک مقیاس ارزیابی که احتمال تشخیص شکست و یا اثر آن را قبل از وقوع تعریف می کند . نمره اولویت خطرپذیری : ( شدت*وقوع*تشخیص) با توجه به اطلاعاتی که از فرآیند و یا محصول داریم ، الگوی شکست بالقوه و آثار آن بر اساس سه عامل مذکور درجه‌بندی می کنیم . این طبقه بندی از 1 تا 10 (پایین به بالا ) می باشد. اگر درجات این سه عامل را در یکدیگر ضرب کنیم ( شدت*وقوع* تشخیص) نمره اولویت خطرپذیری برای هر الگوی شکست بالقوه و آثار آن بدست می‌آید .آن دسته از الگوهای شکست که دارای نمره PRN هستند ، می بایستی علت آن به سرعت بررسی شود. ساختار FMEA گروه FMEA : اگرچه معمولاً یک فرد مسئولیت هماهنگی فرآیند FMEA را بر عهده دارد، اما اساس و مبنای فرآیندFMEA بر گروه استوار است. هدف از تشکیل گروه FMEA کسب تجربه و نظریات گوناگون و ارائه آن در قالب پروژه می باشد ( از آنجا که هر فرآیند FMEA به جنبه‌های از یک محصول و یا فرآیند مربوط می شود،‌گروه‌های FMEA در مواقع لزوم تشکیل می شوند و زمانی که وظیفه FMEA پایان یافت ، این گروه نیز از بین می روند.) تعداد اعضای گروه FMEA بهترین تعداد برای تشکلیل گروه FMEA بین 4تا 6 نفر می باشد . (البته تعداد افراد گروه را واحدهای موثر در گروه تعیین می کنند.همه قسمتها اعم از مهندسی ، صنعتی ، تعمیر، و نگهداری مواد و خدمات فنی که یک نماینده در گروه دارند و همچنین مشتری داخلی و خارجی که عقاید و نظریات خود راابزار می کند ، درتعیین تعداد نفرات موثر است .) عضویت در گروه FMEA حضور افرادی که میزان آشنائی آنها با محصول یا فرآیند مختلف است در گروه موثر می باشد . آن دسته از افراد که آشنائی ، بینش و اطلاعات کافی از محصول یا فرآیند دارند ، ممکن است مشکلات بالقوه و پنهان رانبیند ، اما افرادی که آشنائی کمتری با فرآیند یا محصول دارند می تواند نظریات شخص خود را به فرآیند FMEA منتقل کنند .

رهبر گروه FMEA
رهبر گروه FMEA پس از تشکیل گروه ،‌توسط مدیریت و یا افراد گروه اتنخاب می شود.( رهبر گروه ، مسئولیت هماهنگی فرآیند FMEA را بر عهده دارد . این مسئولیت شامل موارد زیر است : هماهنگی جلسات گروهی نظارت بر تهیه منابع مورد نیاز گروه اطمینان از پیشروی گروه FMEA ذکر این نکته لازم است که رهبر گروه FMEA ، کنترل کننده و تصمیم گیرنده نهایی نیست بلکه وظیفه آسان سازی فرایند را برعهده دارد . تنظیم صورت جلسه گروه FMEAالزامی است و این وظیفه در میان افراد گروه به غیر از از رهبر گروه در چرخش است . آموزش گروه FMEA آشنائی اندک افراد با فرآیند FMEA قبل از شروع آن مفید می‌باشد . (هم نظری ، ایجاد توافق فکری ، مستندسازی پروژه و ایجاد افکار جدید در قالب روشهائی چون ((طوفان ذهنی )) برای افراد گروه لازم است . علاوه براین ، اعضای گروه بهبود روشهای حل مشکل می‌بابستی از نمودار جریان و گردش کار داخل سیستم ، تجزیه و تحلیل اطلاعات و تصاویر گرافیگی استفاده کنند.) کارشناس فرآیند نقش کارشناس فرآیند انتقال اطلاعات و معلومات فردمتخصص به گروه است . و در سرعت فرآیند FMEA نقش دارد.

حدود و مرز آزادی
حد و مرز آزادی FMEA در انجام کار ، پیشنهاد و بهینه سازی امور ، می‌بایستی مشخص باشد . مدیریت ، حدود اختیارات را مشخص می‌کند و این در حالی است که بعضی محدویت‌ها در تمام گروه‌های FMEA به صورت دستورالعمل درآمده‌اند . هر چند تعیین حدود به عهده مدیریت می باشد اما خود افراد گروه FMEA نیز در این زمینه به اندازه مدیریت مسئولیت دارند. افراد گروه می‌بایست قبل از شروع پروژه از حد و مرز آگاهی کامل داشته باشند . و باید قبل از شروع مراحل FMEA تمام شک‌ها و مسائل را حل نمایند تا باعث کندی فرآیند نگردند.

10 گام اجرائی FMEA
گام اول : دوره مرور فرآیند ، محصول / طراحی
گام دوم : ایجاد طوفان ذهنی برای تعیین الگوی شکست بالقوه.
گام سوم : فهرست کردن آثار شکست بالقوه .
گام چهارم : اختصاص یک درجه شدت برای هر اثر.
گام پنجم : اختصاص یک درجه وقوع برای هر الگوی شکست.
گام ششم : اختصاص یک درجه تشخیص برای هر الگوی شکست بالقوه و یا اثر آن.
گام هفتم : اختصاص نمرة الویت خطرپذیری برای هر الگوی شکست.
گام هشتم : تشخیص الویت های الگوی شکست برای هر اقدام لازم .
گام نهم : اقدام لازم برای حذف یا کاهش الگوی شکست بالقوه دارای خطر پذیری بالا .
گام دهم : محاسبه PRN پس از کاهش و یا از بین بردن آثار الگوی شکست بالقوه .
گام اول : دوره مرور فرآیند ، محصول / طراحی برای اطمینان از اینکه همه اعضا شناخت یک سانی از فرآیند و وظیفه خود دارند، گروه باید یک نقشه مهندسی از محصول و یا نمودار جریان گردش امور را در اختیار افراد داد . در غیر اینصورت افراد گروه باید آگاهی کامل از کل فرآیند داشته باشند . گام دوم : ایجاد طوفان ذهنی برای تعیین الگوی شکست بالقوه. پس از آنکه همه افراد گروه ، شناخت درستی از فرآیند و یا محصول پیدا کردند آنگاه می توانند یک جلسه طوفان ذهنی در مورد الگوی شکست بالقوه‌ای فرآیند صنعتی و یا کیفیت محصول را تهدید می کند برگزار کنند . گام سوم : فهرست کردن آثار شکست بالقوه . با فهرست نویسی الگوهای شکست بالقوه بر روی فرم جمع آوری اطلاعات ، افراد گروه با مرور مجدد، آثار بالقوه آن را در صورت بروز شناسایی می کنند . گام چهارم : اختصاص یک درجه شدت برای هر اثر. درجه بندی شدت ، در واقع ارزیابی جدی آثار شکست در صورت وقوع آن می باشد. ارزیابی شدت هر اثر می بایستی براساس آگاهی و خبرگی افراد گروه انجام شود ، چرا که هیچ یک از افراد ، برای ارزیابی شدت اثر ، تجربه ‌ای از گذشته ندارند . از آنجا که هر شکست آثار مختلفی دارد، می بایست اثر شکست را درجه بندی کرد، نه شکست را . اگر برای شکست بالقوه چندین اثر وجود دارد و هر اثر باید دارای درجه شدت خودش باشد . گام پنجم : اختصاص یک درجه وقوع برای هر الگوی شکست. بهترین روش برای سنجش درجه وقوع شکست ، استفاده از داده‌های فرآیند است که در قالب یک جدول اطلاعاتی ، قابلیت فرآیند را نشان دهد . زمانی که داده‌های واقعی در مورد یک شکست وجود ندارد ، افراد می بایست بالاترین درجه وقوع شکست را در نظر بگیرند . البته اگر افراد گروه دلیل ایجاد شکست را بدانند ، سنجش درجه وقوع شکست بهتر صورت خواهد گرفت . گام ششم : اختصاص یک درجه تشخیص برای هر الگوی شکست بالقوه و یا اثر آن. درجه تشخیص ، نشان دهنده احتمال وقوع یک شکست و تاثیر آن می باشد . توجه به این نکته لازم است که اگر کنترل‌های جاری موجود نباشد ، احتمال تشخیص بسیار کم است . بنابراین درجه تشخیص قطعه ، بسیار بالا و در حد 9 یا 10 خواهد بود ، در نتیجه بهتر است درابتدا فهرستی از کنترل‌های جاری برای تمامی شکستها و آثار آن تهیه و سپس درجه تشخیص را تعیین کنیم . گام هفتم : اختصاص نمرة الویت خطرپذیری برای هر الگوی شکست. نمره اولویت خطرپذیری با ضرب کردن درجه شدت و درجه وقوع و درجه بازیابی در یکدیگر به دست می‌آید.PRN=S*O*D مجموع اعداد اولویت خطرپذیری ، از مجموع تمامی اعداد اولویت خطرپذیری به دست می آید . این عدد به تنهایی معنا ندارد ، زیرا هر FMEA شامل اعداد مختلفی از الگوی شکست و آثار آن می باشد . اما فایده آن هنگامی مشخص می‌شود که در زمان تحلیل مجدد، از RPN به عنوان محک برضد RPN اولیه استفاده می‌شود. گام هشتم : تشخیص الویت های الگوی شکست برای هر اقدام لازم . در این مرحله می‌توان الگوهای شکست را اولویت بندی کرد . اولویت بندی از بالاترین نمرهPRN به پایین ترین صورت می‌گیرد . گام نهم : اقدام لازم برای حذف یا کاهش الگوی شکست بالقوه دارای خطر پذیری بالا . برای حذف و یا کاهش الگوی شکست بالقوه با خطرپذیری بالا می بایستی از روشهای اصولی حل مشکلات استفاده کرد. در وضعیت مطلوب ، الگوی شکست به کلی از بین می رود . توجه به این امر ضروری است که حذف الگوهای شکست اگرچه مطلوب است اما در همه موارد امکان پذیر نیست . بنابراین بهتر است با نگاه مجدد به درجات شدت وقوع و بازیابی ، الگوی شکست را کاهش دهیم. گام دهم : محاسبه PRN پس از کاهش و یا از بین بردن آثار الگوی شکست بالقوه . درهر فرآیند که طی آن اقداماتی در زمینه شکستها انجم شود ،‌کاهش زیادی در RPN اولیه نیز ایجاد می‌شود . در غیر اینصورت اقدام انجام شده ، شدت،‌احتمال وقوع و یا بازیابی را نیز کاهش نمی‌دهد.RPNهای قبل و بعد از فرآیند و یا محصول می‌توانند با یکدیگر مقایسه و تفاوت میان آنها نمایان شود. پس از اجرای FMEA حدود 50درصد کاهش در مجموع RPNها ایجاد می‌شود این عدد همواره ثابت نیست و مقدار آن گروه fmeaو نوع فعالیت‌های سازمان بستگی دارد. از آنجا که الگوهای شکست بالقوه هماره وجود دارند . هر سازمان باید از حد و مرز خطرپذیری خود آگله باشد، البته میزان خطرپذیری به سیاست‌های هر سازمان و حدود جدی بودن شکست بستگی دارد. زمان استفاده از FMEA تجزیه و تحلیل عوامل شکست باید هر چه زودتر شروع شود حتی اگر تمام اطلاعات مورد نیاز وجود نداشته باشد . هدف تجزیه و تحلیل این است که با حداقل امکانات ، بالاترین کارایی ممکن را به دست آوریم . تجزیه و تحلیل عوامل شکست بری موارد زیر انجام می شود : وقتی که سیستم ، طرح محصول ، فرآیندهای تولید محصول و نحوه ارائه خدمات موجود تغییر حاصل گردد. وقتی که در اجرای سیستم ، طرح محصول ، فرآیندهای تولید محصول و نحوه ارائه خدمات موجود تغییر حاصل گردد. وقتی که مورد مصرف متفاوتی برای اجرای سیستم ، طرح محصول ، فرآیندهای تولید محصول و ارائه خدمات در شرایط موجود به وجود آید. وقتی که لازم باشد در سیستم ، طرح محصول ، فرآیندهای تولید محصول و ارائه خدمات مربوطه بهبود صورت گیرد . FMEA غیر از بخش های طراحی، تولید و فرآیندهای صنعتی ، کاربردهای متفاوتی دارد . ساختارو زبان مشترک FMEA به گونه‌ای است که می توان از آن در صنعت و خدمات استفاده کرد . بسیاری از شرکتهای خصوصی طالب سود و یا حتی سازمانها دولتی از FMEA استفاده می کنند. دامنه کاربردFMEA ایمنی : هدف از اجرای FMEA در آغاز ، شناسائی و پیشگیری از خطراتی بود که ایمنی را تهدید می کرد به وجود آمد و سپس برای بهینه سازی فرآیند و ایمن سازی ساخت یک محصول و کارکرد آن مورد استفاده قرار گرفت .در FMEA صنعتی توسط کاربران دستگاه‌ها و افرادی که با آن سر و کار دارند انجام می شود واگر کاربران دانش و آگاهی کافی داشته باشند ، تجزیه و تحلیل خطرات آسان تر است . اجرای انواع FMEA برای تعیین سطح ایمنی در یک محصول اهمیت فراوانی دارد. در دنیای امروز که عصر شکایت مشتری از عدم ایمنی محصولات می باشد ، شرکتها موظفند قبل از ارائه کالا به مشتری از ایمنی آن مطمئن شوند. از آنجا که در بسیاری مواقع ، راهنمائی مشتری برای استفاده صحیح از دستگاه کافی نیست ،‌می بایسس تدارکات ایمنی در خود دستگاه تعبیه شده باشد . در فرآیند FMEA اگر به خواست مشتری و یا کسی که از دستگاه استفاده می کند. توجه شود، نتایج بسیار مفیدی به بار می‌آید از آنجا که عدم استفاده صحیح از کالا ، مشکلات فراوانی ایجاد می کند ، بهتر است از مشتری بخواهیم تا محصول را در برابر گروه FMEA مورد استفاده قراردهد و این امر به گروه کمک می کند تا در ساخت محصول موارد ایمنی را در نظر داشته باشد . حسابداری / سرمایه گذاری : اندکی تغییر در ازریابی شدت ‌وقوع و تشخیص فرآیند FMEA ، در تهیه راهبردهای مالی ، اعتباری و بررسی خطرات ناشی از سرمایه گذاری نقش فراوانی دارد . برای مثال بررسی گروه FMEA قبل از اعطای وام به کسی سابقه خوب ندارد . طراحی نرم افزار : امروزه بسیاری از فعالیتهای روزانه توسط نرم افزارهای رایانهای انجام می شوند ، بنابراین کیفیت نرم‌افزار در انجام فعالیتها اهمیت زیادی دارد ، پاره‌ای از این سیستم های نرم افزاری در شبکه حمل و نقل هوایی ، پزشکی و بانکها استفاده می شوند، مشکلات ناشی از نارسائی‌های نرم افزاری ، مسائل و خطرات کوچک و بزرگی ایجاد می کنند ، اجرای یک FMEA طراحی شده برای نرم افزارها می تواند قبل از بروز مشکلات ، انها شناسائی کرده و باعث کاهش و یا حذف آنها شود. سیستم اطلاعاتی : بسیاری از کامپیوترها صرف نظر از مشکلات نرم افزاری ، مشکل سخت افزاری دارند . FMEA قادر است از سادهترین شبکه‌های ارتباطی تا شبکه های چند میلیون دلاری را طراحی و اجرا کند. بازاریابی : از آنجا که سالانه میلیونها دلار صرف بازاریابی و تبلیغات می شود ، اجرای FMEA مانع از بروز اشتباهات مالی در فرآیند بازاریابی خواهد شد . همچنین اجرای FMEA قبل از تبلیغات، مانع از بروز ضررهای جبران ناپذیر می شود . FMEA ضمن بازخوردگیری از مصرف کننده ، میزان موفقیت در تبلیغات را مشخص می کند . انعکاس بازخوردها ، از تولید کالاهای مضر بالقوه و یا بروز مسائل غم انگیز و مصیبت بار جلوگیری می کند . منابع انسانی : با توجه به تغییر سازمانها در زمینه منابع انسانی ، ضرورت طراحی نقشه‌ها ی جدید در حوزه منابع انسانی همواره احساس می شود. ساختار سازمانی جدید با ساختار قدیمی سازمانها که به شکل هرم قدرت بود ، تفاوت فراوانی دارد . FMEA با تجزیه و تحلیل مشکلات و نارسائی‌ها و انعکاس آن به سازمانها ، به منزلة پلی است میان نقشه های طراحی شده تا عمل به آنها. FMEA با شناسائی مشکلات بالقوه ، از وقوع بحران‌ها جلوگیری و در زمان و هزینه صرفه جویی می کند . خریدار : با اجرای FMEA بسیاری از مشکلات خرید ابزار مختلف شناسائی می شود و ضمن تصمیم گیری بهتر و عالقانه تر ، می توان ابزار مورد نیاز را خرید و جایگزین موارد قبلی کرد . خلاصه فرآیند FMEA روشهای بهینه سازی فرآیند FMEA اگرچه فرآیند FMEA مفید است اما بدون استفاده از یک سیستم دیگر ، استفاده لازم را نمی برد . به طبع یکی از قوی ترین ابزارهاکه در انجام موفق FMEA کارساز است SPC است. SPC مخفف Statistical Process Control به معنای کنترل آماری فرآیند است . SPC به یک روش یا الگوریتم یا رویه به صوص اطلاق نمی‌شود.SPCیک فلسفه بهینه سازی مربوط به بهبود مستمر فرآیند ،‌با استفاده از یک مجموعه از ابزارهای آماری جهت:

1- تحلیل داده‌ها فرآیند
2- استنتاج درباره رفتار فرآیند
3- تصمیم گیری SPCیک جزء کلیدی از FMEAمی‌باشد.و درنهایت ،‌SPC می‌کوشد تا با استفاده از موارد زیر سود را بیشینه می‌کند. بهبودکیفیت محصول بهبود بهره‌وری پایداری فرآیند کاهش ضایعات کاهش پراگندگی بهبود خدمات به مشتری ،و…. ابزارهای مورد استفاده که هر کدام از این ابزارهای فوق جهت اجراء ساده هستند. این ابزارها ترجیحاً با هم استفاده می شوند و مکمل هم هستند. نمودار جریان نمودار پارتو هیستوگرام نمودار کنترلی مطالعات توانائی فرآیند طرحهای نمونه گیری جهت پذیرش دیاگرام پراکندگی منایع
آنالیز حالات بالقوه خرابی و آثار آن – مفاهیم و روش پیاده سازی گردآوری و تدوین : امور مهندسی تجریه و تحلیل عوامل شکست و آثار آن نشرساپکو
تجریه و تحلیل عوامل شکست و آثار آن ، دکتر رضا مهربان نشر البرز فرآیندکنترل آماری (Statistical Process Control)SPC

منابع اینترنتی
WWW.FMEA.COM
WWW.SIXSIMGMAQUALITY TOOLSANDTEMPLATES.HTM WWW.OMNITECHITL.COM/QMTC_SPC.ASP

منبع وبلاگ:http://ihs.net.ms/

سایت موژ

کلیاتی در ارتباط با فرهنگ ایمنی

کلیاتی در ارتباط با فرهنگ ایمنی
مهندس فرین فاطمی
دانشجوی کارشناس ارشد بهداشت حرفه ای
عملکرد سیستمهای ایمنی و بهداشت و به تبع آن شاخصهای مربوطه در نقاط مختلف دنیا با یکدیگر متفاوت است. بنا بر نظر دفتر بین المللی کار (I.L.O) امروزه تفاوت معنی دار در بهداشت و ایمنی شغلی در میان کشورهای مختلف تنها وابسته به تکنولوژی (دیدگاه سخت افزاری و نرم افزاری) نیست بلکه مهمترین اصل در پیشرفت یکپارچه اصول ایمنی و بازتاب آن در محیط کار (پیش نیاز اساسی در کاهش وقوع حوادث،آسیبها و بیماریهای شغلی) توجه به جنبه های فرهنگی و اجتماعی (دیدگاه زیست افزاری) است.
گزارشات ناشی از پژوهشها فرهنگ ایمنی ضعیف را در شرکتها عامل تعیین کننده حوادث مطرح می نماید. از سویی دیگر تغییر در رفتارها و نگرشهای افراد و تمرکز بیشتر آنها بر ایمنی تنها از طریق شکل گیری فرهنگ ایمنی تحقق یافته که شکل گیری این فرهنگ نیز مستلزم درک و شناسایی فرهنگ فعلی سازمان است.
فرهنگ ایمنی: مجموعه ای از باورها،هنجارها،انگیزه ها،نقشها و عملکردهای اجتماعی و فنی که موجب کاهش رویارویی کارکنان،مدیران،مصرف کنندگان و عموم مردم یا شرایط خطرناک و صدمه رسان شود.
ضرورت اندازه گیری فرهنگ ایمنی
پرداختن به راهکارهای ایمنی و بهداشت نظیر فرهنگ ایمنی در سازمان نه تنها احتمال بروز حوادث را کاهش داده بلکه همچنین دارای دارای منافع اقتصادی و مالی بوده که نشاندهنده بازگشت سرمایه در درازمدت به سازمان می باشد.

روشهای ارزیابی فرهنگ ایمنی
آشناترین ابزار برای اندازه گیری جنبه روانشناختی ، پرسشنامه جو/ فرهنگ ایمنی است. به این ترتیب که باورها ، ارزش ها ، انگیزه ها و ادراک فرد با استفاده از چند پرسش اندازه گیری می شود.
— مصاحبه گروهی شیوه های رویارویی با وضعیت بحرانی به عنوان ابزارهای مکمل در تحقیقات پرسشنامه ای؛
— روش های نمونه برداری ایمنی با استفاده از چک لیست اعمال نا ایمن در ارزیابی جنبه های رفتاری کارکنان سطوح پایین تر؛ رفتارهای کارکنان رده های بالا و مدیران بر پایه اقداماتی که برای بهبود وضع ایمنی به کار گرفته شده است،گزارش های شبه حوادث،بازرسی های هفتگی و... بررسی خواهند شد.
— جنبه های سازمانی نیز که به وسیله ممیزی سیستم مدیریت ایمنی سنجیده می شود.

طراحی پرسشنامه فرهنگ ایمنی
طراحی سوالهای پرسشنامه فرهنگ ایمنی به عنوان ابزاری که توانایی سنجش نگرشها،کیفیت آموزش ایمنی و عملکرد مدیریت را داشته باشد،کار بسیار ظریف وحساسی است. نکاتی که در تهیه پرسشنامه فرهنگ ایمنی باید به آن توجه شود:
1- پرهیز از پرسش سوالات متعدد و فراوان در بخش سوالات زمینه ای.
2- تعداد سوالات باید به گونه ای باشد که بتوان به وسیله آنها تمام آیتمهای فرهنگ ایمنی مورد نظر محقق را سنجید.
3- سوالات در شرکت مورد نظر مصداق داشته باشد.
4- سوالات مورد استفاده از نوع بسته باشند یعنی پاسخ آنها قبلا" توسط پژوهشگر مشخص شده باشد.
5- سوالات مفهومی و ساده بوده و به صورت عبارات باز مطرح شوند.

نحوه ارتباط در پژوهش های پرسشنامه ای فرهنگ ایمنی
روش اجرای پرسشنامه های فرهنگ ایمنی نیز بهتر است خود اجرای نیمه نظارتی باشد زیرا طبیعت سوالات نگرش و حوادث به شکلی است که اگر از پاسخ دهنده به صورت شفاهی پرسیده شود یا فرد مجبور باشد در حضور افراد دیگر پرسشنامه را تکمیل نماید به احتمال زیاد به بعضی از سوالات جواب صحیح ( واقعیت موجود ) نخواهد بود. بنابراین در این روش پرسشنامه در اختیار فرد قرار می گیرد و پس از تکمیل آن توسط فرد جمع آوری می گردد و چنانچه پاسخ دهنده ها با سوالی مبهم روبرو شوند در اجرای نیمه نظارتی از پژوهشگر می پرسند و تفاوت آن با اجرای نظارت شده در این است که فرد پاسخ دهنده پرسشنامه را در حضور پژوهشگر تکمیل نمی نماید.
نحوه امتیازدهی پرسشنامه ها: امتیاز کلی فرهنگ ایمنی برای آزمودنی برابر مجموع امتیازهایی است که برای تمام سوالات دریافت نموده است.

تفسیر امتیازهای فرهنگ ایمنی
در مقیاس لیکرت باید مجموع امتیاز هر پرسشنامه با میانگین مقیاس مقایسه شود.

منبع:وبلاگ http://ihs.net.ms/

سایت موژ

ایمنی وبهداشت در عملیات سند بلاست

ایمنی وبهداشت در عملیات سند بلاست

دستور العمل سازمان NIOSH برای کاهش سیلیکا درمحیط کار وجلوگیری از فوت کارگران به علت ابتلا به تنگس نفس شامل موارد زیر می باشد :

1. جایگزین کردن استفاده از سیلیکا و شن ماسه با سایر موادی که یک درصد سیلیکا در آن وجود داشته باشد .خطر ابتلا به کارگرانی که از سیلیکا در عملیات بلاستینگ استفاده میکنند بسیار بالاست و کنترل آن هم مشکل به نظر میرسد برای این منظور سازمان NIOSH پیشنهاد کرده که از سال 1974 به بعد مصرف موادی که دارای سیلیکا وماسه بیشتر از یک درصد هستند ممنوع می باشد .
2. برای کنترل عوارض بیماریهای مربوط به سیلیس از سیستم تهویه موضعی وعمومی طبق متد NIOSH 7500,7602 استفاده شود .
3. استفاده از روشهای کاهش آلودگی مانند تعمیر ونگهداری به موقع ماشین آلات ،تمیز کردن ادوات وسایل مربوطه،استفاده از کابینتهای بسته برای کاهش پراکندگی سیلیس.ماشینهای تمیز کننده در کارگاههای که عملیات بلستینگ انجام میشود باید بکار گرفته شود .افرادی که با سیلیس کار میکنند باید از پوششهای مناسب وppe مناسب این کار استفاده نمایند .اطاقهای بلاستینگ باید دارای سیستم تهویه مناسب بوده وروشنایی لازم نیز لحاظ شود ضمنا تمامی افراد با وجود سیستم تهویه باید از وسایل حفاظت فردی مناسب PPE در حین کار استفاده نمایند .هیچ گونه درز وشکافی در دیواره وسقف این اتاقها نباید وجود داشته وسیستم تهویه نیز کارایی وربایش لازم را داشته باشد .استفاده مجدد از سیلیکای مصرف شده با توجه به این که ابعاد ذرات آن کوچکتر شده است توصیه نمیشود سیلیس مصرف شده می بایست با احتیاط جمع آوری وبه محل مناسب جهت دفن فرستاده شود .
4. رعایت موارد بهداشتی حین کار وهر چه در معرض بودن کمتر .تمامی افرادی که با سیلیس سروکار دارند باید قبل از غذا دستهای خود را کاملا با آب وصابون بشویند و در حین کار هر گونه خوردن ،آشامیدن وسیگار کشیدن ممنوع است .کارگران باید پس از اتمام روزانه کار حمام کرده وسپس با لباسهای پاک محل کار خود را ترک نمایند .خودروهای این افراد نیز باید در محل دورتری از محوطه عملیات پارک شود .
5. استفاده از لباسهای یکبار مصرف وقابل شستشو درمحل کار-استفاده از لباسهای بلاستینگ در منزل یا محل کار به هیچ عنوان جایز نیست
6. دوش گرفتن روزانه بعد از اتمام کار وتعویض لباس بعد از ترک محل کار بدین معنی که از انتقال آلودگی به منزل ،خودرو و.. جلوگیری شود .
استفاده از ماسکهای تنفسی مناسب تایید شده توسط مراکز مجاز-استفاده از وسایل حفاظت فردی به تنهایی برای عملیات بلاستینگ کافی نیست وباید از تهویه مناسب نیز بهره گرفت .
· آموزش نحوه کار درست با ابزار وسایل درحین کار
· استفاده درست از ماسک ووسایل حفاظت فردی
· بازرسی مرتب روزانه از وسایل وادوات کار
· آزمایش صحت وسایل حفاظت فردی
· بازرسی نگهداری وتعمیر درست وسایل
· انبار داری ایمن سیلیس
· PPE باید دارای استاندارد لازم باشند .
7. معاینات منظم دوره ای برای کارگران وافراد در معرض سیلیکا
· آزمایشات قبل از استخدام ودوره ای حداقل هر سه سال
· افراد مشکوک بلافاصله به مراکز درمانی اعزام شوند
· بررسی سوابق شغلی ومدارک پزشکی کارکنان ونیز بیماریهای ریوی پرسنل
· اسپیرومتری ورادیولوژی وآزمایشات خون
· بررسی بیماری سل در این افراد
8. نصب تابلوهای هشداردهنده وبهداشتی درمحلهایی که افراد در معرض سیلیس هستند .
9. آموزش مداوم به کارگران در مورد شناخت علایم ،نشانه ها وعوارض مربوط به سیلیکا
· اطلاع رسانی در مورد خطرات بالقوه وبیماری سیلیکوزیس ونحوه پیشگیری از این بیماری
· آمار افراد مبتلا به سیلیکوزیس سل و... به پرسنل داده شود
· نصب دستور العمل ونحوه کار ایمن با سیلیس در محل کار
· استفاده از MSDS در محل کار و آموزش به کارگران درمورد نحوه استفاده آن
· برگزاری کارگاههای آموزشی
· نحوه گزارش موارد مشکوک اقدامات کنترلی وپیشگیرانه
10. گزارش سریع موارد مشکوک ابتلا به سیلیکوزیس وبیماریهای مربوطه به مراکز درمانی
11. وسایل وتجهیزات کار با سیلیس چون با سیستم هوای فشرده کار میکنند باید موارد زیر در آنها رعایت شود
· داشتن گواهی سلامت فنی CERTIFICATE از مراکز بازرسی فنی برای مخازن تحت فشار
· بررسی تمامی رابطها وبستها قبل از شروع بکا
· استفاده از سیستم قطع کن خودکار در نازل پاشنده سیلیس
· سالم بودن تمامی گیجها ومانومتر ها
· مخزن سیلیس باید سالم بوده وعاری از هرگونه خوردگی ،پوسیدگی باشد
· نحوه ریختن سیلیس داخل مخزن کاملا خودکار بوده ودستی نباشد .
· به جای سیلیس می توان از از ساینده های دیگر مانند گرانول اکسید آلومینیوم –ذرات آهن لعاب دار –ذرات چدن malleable وذرات سنباده استفاده نمود .
· قطعاتی که خیلی بزرگ نیستند وامکان جابجایی آنها مقدور است را باید در داخل سالن محصور سند بلاست نمود .
· سالن بایستی به نحوی باشد که رانش هوا از سمت بالا به پایین انجام شود بدین معنی که ضریب خروجی هوا به میزانی باشد تا باعث فشار منفی کمی در سالن سند بلاست گردد تا هوای تازه بتواند از بالا وارد سالن شده وآلودگی از منافذ سالن به بیرون انتشار نیابد .در کف سالن ویا دو طرف دیوار سالن درمحاذی کف که در مسیر هوای خروجی به هوای آزاد است جریان هوای آلوده باید از فیلتر های موثر پارچه ای یا از سیلیکون یا رسوب دهنده های الکترو استاتیک عبور یابد تا مواد ساینده گرفته شود وبرای استفاده مجدد در مخزنی که در زیر سالن سند بلاست قرار داده میشود جمع آوری گردد .
· محلهایی که تاسیسات ثابت مانند بویلر ها مخازن سوخت ویا لوله کشی ها قرار دارد محدوده سند بلاست کاری بایستی با اسکلت بندی وچادر کشی محصور گردد .
· اپراتور سند بلاست کار بایستی مجهز به وسایل حفاظت فردی شامل کلاه خود مخصوص سند بلاست air line helmet ، لباس کار با پیش بند مقاوم، چکمه لاستیکی و دستکش ساق بلند باشد .
· کلاه سند بلاست کار نباید در اختیار فرد دیگری باشد .شیلنگ هوا رسانی کلاه سند بلاست کار بایستی به منبع هوای سالمی متصل شود که دبی هوا رسانی آن کمتر از 17%متر مکعب دردقیقه نباشد .هوای مذکور بایستی توسط فیلتر مناسبی که بدون کاهش اکسیژن هوا بتواند رطوبت ،دوده های روغنی ،ذرات وغبارات به هرگونه گازهای سمی که از کمپرسور هواتولید میشود مانند co-co2 اکسید های فلزی گوگرد یا نیتروژن دار را جذب نماید توصیه میشود در هوای تنفسی نباید بیش از 50 PPM کربن منوکسید و بیش از 1000PPM کربن دیوکسید وجود داشته باشد .
· مراقبتهای دوره ای برای نگهداری تجهیزات و وسایل وسیستم های تهویه و وسایل حفاظت فردی بعمل آید و مخازن تحت فشار کمپرسور و مخلوط کن AIR BLAST CHAMBER سالانه بکبار تحت فشار تست هیدورستاتیک واقع شود .ساعت کار سند بلاست کار در شبانه رور باید کمتر از 8 ساعت بوده واپراتور نباید بیش از 40 دقیقه بطور مداوم در داخل سالن سند بلاست کار نماید و در مدتی که به تناوب سندبلاست کار در سالن کار مینماید به توسط شخص دیگری که در خارج از سالن باشد مورد مراقبت قرار میگرد .توزیع نور مناسب در سالن وسیستم ارتباط تلفنی یا صوتی بین مراقب و فرد سند بلاست کار الزامیست .در صورتیکه جهت تامین روشنایی نتوان از فشار برق تا 50 ولت استفاده نمود برای جلوگری از خطر برق گرفتگی افراد لازم است مقررات ایمنی استفاده از ولتاژ وسیستم ارتینگ برای وسایل الکتریکی لحاظ شود .
· افرادی که در نزدیک سالن سند بلاست می باشند وافراد دیگری که در محلهایی به نحوی در معرض استنشاق غبارات ناشی از سند بلاست کاری قرار دارند بایستی از فیلتر تنفسی مناسب استفاده نمایند .
· ازمایشهای پزشکی شامل X-RAY از ریه ها واسپیرومتری برای سند بلاست کاران سالی یکبار الزامیست بایستی در پرونده پزشکی آنها نتایج ثبت شود ودر صورت بروز علایمی دال بر بیماری شغلی کار آنان بایستی عوض شود .
· به منظور جلوگیری از عوارض ناشی از الکتریسیته ساکن هنگام عبور مواد ساینده از لوله رابط به نازل ،جریان ایجاد شده توسط سیم ارت بایستی به زمین منتقل شود تا از ترکیدن لوله رابط یا ایجاد شوک الکتریکی به سند بلاست کار جلوگیری شود .
· پس از پایان کار در هرشیفت سند بلاست کار بایستی وسایل حفاظت فردی خود را تمیز نموده و برای شیفت بعد آماده در قفسه مربوط به خود قرار دهد تا پس از استحمام و تعویض لباس از خود رفع آلودگی نموده باشد .
· در صورت انجام کار در ارتفاع مقررات مربوط به داربستها واستفاده از کمربند ایمنی الزامیست .
· مدیر واحد بایستی شخصی را جهت نظارت بر کار کارگاههای سند بلاست تعیین نماید تا مقررات فوق را کنترل نماید .
· شخص مذکور قبل از شروع کار تمامی موارد ایمنی از جمله وضعیت شلنگها ،رابطها و بستها را بازدید و در صورت اطمینان از سلامت آنها اجازه کار را صادر نماید .
· اپراتور سند بلاست بایستی دوره آموزشی ایمنی را گذرانده باشد وتجربه لازم را برای سرعت در مانور بستن شیر مخلوط کن هوا ومواد ساینده که فشاری بین 5/5 تا 5/6 KGF/CM2 دارا است را هنگام موارد اضطراری داشته باشد .
· نازل سند بلاست برای جلوگیری از بروز حوادث احتمالی زمانی که اپراتور دچار حادثه گردیده باید بطور خود کار با برداشتن دست از روی آن قطع شود توسط قطع کن خودکار

منبع:وبلاگ http://ihs.net.ms/

سایت موژ

فرهنگ : زیر بنای استقرار سیستم ایمنی مبتنی بر رفتار

فرهنگ : زیر بنای استقرار سیستم ایمنی مبتنی بر رفتار
Terry E. McSween, Ph.D. and Grainne A. Matthews, Ph.D.
برگردان به فارسی : نیلوفر احمدی – کارشناس بهداشت حرفه ای

مقدمه :
فرهنگ یکی از آن کلماتی است که هم در بحث و گفتگو و هم در نوشته های راجع به تغییرات سازمانها استفاده زیادی دارد .فرهنگ اصطلاحی است که بطور رایج و گاه بی رویه و حتی بی ارتباط با موضوعی مورد استفاده واقع میشود. در اغلب موارد افراد بی آنکه معنای عمیق و واقعی فرهنگ را بدانند آنرا بکار میبرند .همه فکر میکنند معنی آنرا میدانند حال آنکه تشریح و تعریف فرهنگ واقعا مشکل است و هر کس یک تعریف از آن در ذهنش وجود دارد .

تعریف فرهنگ و چالشهای معنایی آن :
فرهنگ از جنبه لغوی اینطور تعریف میشود : الگوئی ثابت برای رفتارها و عملکردهای افراد با حدو مرز مشخص . با چنین تفکری فرهنگ واقعیاتی است که بطور سلسله وار در افراد یک جامعه یا سازمان خاص منجر به تولید رفتارهای مشخصی میگردد. تا اینجا تشریح و تعریف فرهنگ بنظر ساده است اما مشکل از آنجا آغاز میشود که برای طبقه بندی رفتارها و عملکردها از کلمات " فرهنگ بد " یا " فرهنگ خوب " استفاده میشود. بکاربردن کلمه فرهنگ برای تشریح رفتارها افراد را دچار اشتباه و سردرگمی میکند. همه ما از این نوع استفاده نادرست از کلمه فرهنگ در زندگی روزمره مثالهای زیادی در ذهن داریم مثلا وقتی پرسیده میشود : " چرا حوادث در حال افزایش است ؟" پاسخ معمولا این است که :" فرهنگ ایمنی بد است ." این جمله کلی واقعا چه معنائی را به ذهن می آورد؟
فرهنگ سازمانی یا جامعه در واقع تصویری است که با کمک شواهدی از مطالعه در رفتارها یا عملکرد افراد ترسیم میشود بگونه ای که همه مخاطبان تقریبا یک برداشت واحد از مقوله فرهنگ آن سازمان با جامعه خاص داشته باشند . در برخی مواقع توصیف فرهنگ برای تشریح رفتارها و عملکرد افراد در مقطعی خاص زمانی یا مکانی کار اشتباهی است چون باعث منحرف شدن ذهن از مفهوم واقعی فرهنگ میگردد . آنچه بعنوان مجموعه رفتارها عملکردها و باورهای افراد در زمان و مکان خاصی مشاهده میشود نمیتواند فرهنگ به معنای تام و عام باشد . فرهنگ مفهومی بس عمیقتر از مشاهدات مقطعی و کوتاه مدت است .
فرهنگ چیزی نیست که با مشاهده بصورت کامل درک و به تصویر کشیده شود . فرهنگ را نمیتوان اندازه گیری کرد و با مقیاس " خوب و بد " سنجید . بنابراین هرگونه تغییری در این مقوله پیچیده نیز بسادگی امکانپذیر نیست و بدیهی است که قابل درک و لمس هم نباشد.
پس با تمام این اوصاف به راستی " فرهنگ " چیست ؟ دریک کلام باید گفت فرهنگ مفهومی است بسیارفراتر از آنچه مردم انجام میدهند به زبان می آورند یا به تصویر میکشند . بسیاری از مسائل فرهنگی صرفا در ذهن افراد جامعه است و شاید هرگز از ذهن آنان به بیرون درز نکند .
برای روشن تر شدن مفهوم فرهنگ به این مثال توجه کنید : دو کارگاهA و B را فرض کنید با کارکردهای مشابه که هرکدام متعلق به یک سازمان است. تصور کنید در هریک از آنها یک نفر مکانیک مشغول تعمیر موتور یک ماشین است. در هردو کارگاه یک کار مشابه در حال انجام است ولی نحوه انجام کار با توجه به تفاوتهای سازمانهای متبوع با هم متفاوت است . مثلا در کارگاه A کار بصورت دستوری و توسط سرپرست به کارگر در حال انجام است ولی در کارگاه B تعمیرات اصولا با روشهای ابتکاری و با حق انتخاب تعمیرکار انجام میگیرد. آنچه باعث این تفاوتها شده است چیزی جز فرهنگ سازمانی نیست .
در واقع با مشاهده رفتارهای افراد متوجه تفاوتهایی میشویم که منشاء آن فرهنگ تلقی میگردد. پس در مثال فوق میتوان نتیجه گرفت که :" فرهنگ کاری در دو کارگاه با هم متفاوت است ." در مشاهدات رفتارها باید به سه سوال اساسی پاسخ داد تا مفهوم تفاوت فرهنگی را متوجه شویم :
چه کاری انجام میشود؟ چرا انجام میشود ؟چگونه انجام میشود ؟
در مبحث ایمنی مبتنی بر رفتار نیز به این جنبه از فرهنگ توجه میشود .

"فرهنگ" در ایمنی مبتنی بر رفتار :
در این مقوله تنها نوشتن دستورالعملهای ایمنی و آموزش افراد و تاکید بر اجرای دستورات کافی نیست بلکه هدف این است که افراد به" ارزش" آموزش و دستورات ایمنی پی برند و خود متقاضی اجرای آنها باشند نه اینکه با زور و اجبار آنها را آموزش داده و انتظار داشته باشیم با این روش موفق باشیم . تجربیات مختلف در دنیا نشان داده که این روش شاید در کوتاه مدت موفق باشد ولی واقعیت آن است که نتوانسته موفق و پایدار باقی بماند .
قبل از آنکه وارد مبحث ایمنی شویم باید بدانیم چرا افراد همواره تابع دستورات نیستند ؟چرا ریسک میکنند ؟ چرا گاهی از قوانین سرپیچی میکنند ؟وهمه اینها "چگونه" اتفاق می افتد ؟
پاسخ به این سوالات فقط با "مشاهده و مطالعه رفتارهای افراد " و شناخت نسبی از فرهنگ آنان بدست خواهد آمد.
اگر در سازمانها ایمنی مبتنی بر فرهنگ و رفتارهای افراد نهادینه گردد آنگاه میتوان از مستمر و بادوام بودن آن نیز اطمینان حاصل نمود. یک سازمان زمانی میتواند ادعا کند که تلاشهایش برای سازماندهی و نهادینه کردن ایمنی موثر بوده که برای اجرای دستورات ایمنی هیچ فشار و جبری بر افراد تحمیل نگردد.
در سازمانهایی که ایمنی پایدار و با دوام است افراد برای انجام اعمال ایمن تشویق نمیشوند و برای اهمال در ایمن کارکردن توبیخ نمیگردند. در این سازمانها انجام کارها به روش ایمن بخشی از فرهنگ ( باور و رفتار ذاتی) آنها و امری کاملا بدیهی است .
البته نباید فراموش کرد که وارد کردن ایمنی در فرهنگ کاری افراد امری است بسیار زمان بر و نیازمند پی گیری های مستمر و بی وقفه.
اما در بیشتر سازمانهایی که امروزه فعال و بعضا در بسیاری از زمینه ها موفق هستند ایمنی به شکلی که گفته شد مستقر نشده . در این سازمانها اعمال تشویق و توبیخ و تنبیه و کلا اجبار برای انجام رفتارهای ایمن امری رایج و متاسفانه بی نتیجه است.مشاهدات مختلف نشان داده افراد در این سازمانها بصورت شرطی و فقط در هنگام اعمال زور و فشار رفتار ایمن از خود نشان میدهند و به محض حذف این اجبار باز به رفتارهای غیر ایمن روی می آورند.
برای اینکه ایمنی بخشی از فرهنگ کاری افراد شود واقعا تلاش کرد و علم و هنر را با هم بکار برد تنها در آن صورت است که ایمنی " یک ارزش عمیق " در نهاد تک تک افراد خواهد شد که به راحتی فراموش نمیگردد. اگر ایمنی یک ارزش عمیق باشد آنگاه همه افراد سازمان در یک جهت یعنی " دوام و بقای ایمنی " تلاش میکنند. در این صورت رفتار افراد همواره و در هرشرایطی مبتنی بر " ارزشهای ایمنی " خواهد بود. در واقع مفهوم " فرهنگ ایمنی " یعنی همین .
فرهنگ ایمنی:
قبلا گفته شدفرهنگ به این مفهوم نیست که دریابیم مردم "چه کاری " را انجام میدهند بلکه فرهنگ یعنی بدانیم مردم "چرا" این کارها را انجام میدهند .اگر فرهنگ ایمنی را هم با همین مفهوم بشناسیم آنگاه تصمیم گیری هایمان مبتنی بر رفتارهای افراد و بر اساس عوامل تاثیر گذار بر رفتارهای ایشان خواهد بود.
یکی از راههای شناخت فرهنگ این است که بتوانیم در فرآیندهای رسمی و غیر رسمی مرتبط با رفتارهای افراد رسوخ کنیم . اما ابتدا باید فرآیندهای رسمی و غیر رسمی را بشناسیم.
فرآیندهایا سیستمهای رسمی رویکردها و کارهای اجرائی هستند که سازمانها با استفاده از آنهابر رفتارهای داخل سازمانی افراد تاثیر میگذارند.
فرآیندها یا سیستمهای غیر رسمی عملکردهای متقابل اجتماعی بین اعضای گروهی است که قادرند رفتارهای داخل سازمانی را شکل دهند. فرآیندهای غیررسمی شامل نرم های اجتماعی و ارزشهایی است که توسط اجتماع حمایت میشوند.

عدم توازن( فرهنگی ) در سازمانها:
یک سازمان متوازن با تاکید بر تمام پایه هایی که در مدل فوق نشان داده شده است حرکت میکند و به نتایج دسترسی میابد . در این سازمانها فرآیندها – ارزشها و رفتارها به یک اندازه اهمیت دارند . اما در سازمانهایی که از حالت توازن خارج شده اند مدیران فقط بر یکی از دو اصل فرآیند ها و نتایج تاکید میکنند .دراینگونه سازمانها چون مدیران جدید مهارتهای مدیریتی شان را از مدیران قبلی می آموزند ممکن است نتوانند توجه کارکنان را بصورت انحصاری بر یک یا دو اصل ( فرآیندها و یا نتایج) متمرکز کنند.
مدیران چنین سازمانهایی تمام وقت خود را صرف فقط یکی از اصول سازنده فرهنگ سازمانی میکنند و کارکنان را با استفاده از ابزارهایی نظیر حقوق و مزایا و پاداشها یا ترفیعات مجبور به انجام کار مینمایند درنتیجه و درظاهر این سازمانها بنظر موفق می آیند و علی رغم نامتوازن بودن ماندگاری طولانی مدتی دارند.
در ادامه انواع سازمانهای نامتوازن را مورد بررسی قرارمیدهیم . این سازمانها بر اساس نوع جهت گیری فرهنگی عمدتا در سه دسته جای میگیرند:
1- با جهت گیری بر مبنای نتایج 2- با جهت گیری بر مبنای فرآیندها 3- بدون جهت گیری مشخص
1- جهت گیری بر مبنای نتایج:
در آمریکا بسیاری از مدیران با تاکید بیش از حد بر نتایج کارکنان خود را مدیریت میکنند و فرهنگ درون سازمانی را شکل میدهند. این معضل به سیستم آموزشی برمیگردد . در نظام آموزشی مدیران اینگونه آموزش میبینند که با توجه سازمان برای اهداف سالیانه سازمان برنامه ریزی کرده ونتایج را تخمین زده و ارزیابی نمایند.
اغلب مدیرانی که وارد سازمانهای نظامی میشوند به سوی نایج از قبل جهت گیری شده سوق داده میشومد . صنایعی که این گروه از مدیران را بکار میگمارند نظیر شرکتهای هوا-فضا صنایع دفاع و.... هرچند وقت یکبار مجبورمیشوند به اقتضای شرایط جهت گیری خود را تغییر دهند.
شاید سازمانهایی که بیش از حد بر روی نتایج تاکید دارند از بسیاری جهات خیلی موفق باشند اما این موفقیتها فقط با تلاش بیش از حد و زحمات طاقت فرسای مدیران ارشد و کلیدی سازمان بدست می آید . در این سازمانها همچنین هزینه های پرسنلی بسیار بالاست. کارکنان استرس روانی زیادی تحمل میکنند و تعداد افرادی که جابجا میشوند تغییر شغل میدهند یا دچاربیماریها و آسیبهای روانی و جسمی میشوند قابل توجه است.
شاید تنها حسن این سازمانها بالا بودن میزان مشارکت کارکنان در برنامه های گروهی باشد .
از آنجا که غالبا" تمام هم و غم" مدیران این قبیل سازمانها " اعداد و ارقام و آمار" است کارکنان منابع اطلاعات آماری هستند که برای بودجه بندی – تعیین شاخصهای تولیدی – محاسبه میزان اثربخشی و بررسی وضعیت ایمنی مورد استفاده واقع میشوند.
در چنین سازمانهایی با جهت گیری " عددی " وقتی نتایج مورد انتظارحاصل نمیشود مدیران بدنبال " فردی " میگردند تا او را بعنوان خرابکار و عامل عدم تحقق نتایج توبیخ و سرزنش نمایند.
در این سازمانها کارکنان همواره با احساس ترس از عدم حصول نتایج از پیش تعیین شده و عدم اطمینان ناشی از " بی کفایتی " فعالیتهایشان مواجه هستند و در نتیجه در تمام تلاشها و فعالیتهای کاری شان با مشکلات مختلفی روبرو میشوند. تلاشهایشان چون صرفا مبتنی بر نتایج است دائما به یک موضوع فکر میکند :" سنجش اثر بخش عملکردهایشان توسط مدیریت " و در نتیجه بر سر اینکه " کی برنده است " با هم به رقابت میپردازند تا مدیران را راضی و خوشنود نگه دارند. در عین حال که به روش سنجش عملکردهایشان توسط مدیریت با دیده شک مینگرند. آنان دائما احساس محرومیت دارند و فکر میکنند سازمان اهمیتی به وجودشان نمیدهد و فقط نتایج کارشان را سنجش میکند.
در مجموع میتوان گفت که جهت گیری بر مبنای نتایج به ندرت نشان از عملکرد متقابل کارکنان و مدیران دارد و کیفیت ارتباطات کارکنان باهم نیز موانع بیشتری بر سر راه هر تغییر عمده در فرهنگ ایجاد مینماید.

1-1- چالشهای سیستم ایمنی :
در اینگونه سازمانها شرایط استخدام- رویکردها ی ایجاد انگیزه و پاداش دهی در سیستم ایمنی نا آگاهانه کارکنان را تشویق به پنهان کردن یا نادیده گرفتن حوادث مینماید.
در سازمانهایی با جهت گیری بر مبنای نتایج کارکنان دائما بطور ضمنی تهدید میشوند:" در صورتی که حوادث یا نواقص ایمنی را گزارش کنند ممکن است شغل – درآمد یا فرصتهای ارتقا را از دست بدهند". در نتیجه همواره از گزارش نواقص ایمنی و حتی حوادث منجر به آسیبهای جسمی طفره میروند و میترسند . آنان مشکلات را نادیده میگیرند و به راحتی آنها را انکار میکنند یا در گزارش حوادث خیلی از مسائل را به شکلی که " خوشایند سیستم مبتنی بر نتایج " باشد جلوه میدهند مثلا در پاسخ به این سوال که " چطور شد چشمت آسیب دید ؟" جواب میدهند :" من عینک ایمنی ام را پوشیده بودم اما این براده های فلزی به جوری از دور وبر عینک وارد چشم من شدند !"
یعنی حادثه علی رغم " عملکردهای کاملا مطلوب ایمنی " اتفاق افتاده . اینگونه اظهارات مضحک بخصوص زمانی بیشتر شنیده میشود که برای عملکردهای مطلوب ایمنی "پاداش یا ارتقا و ترفیع " درنظر گرفته شود. هرچه پاداشها بزرگتر و مهمتر باشند امکان اینکه حوادث جزئی یا near miss ها گزارش نشوند بیشتر خواهد بود.

2- جهت گیری بر مبنای فرآیند:
در نوع دیگری از جهت گیری ها بر فرآیندهای سازمانی تاکید بیش از حد میشود . این معضل بخصوص در سالهای اخیر در سازمانهایی که به سیستمهای نوین مدیریتی روی آورده اند بیشتر دیده میشود. گروهی از مدیران متوجه شده اند از آنجا که دسترسی به فرآیندها از نتایج بیشتر است پس باید به فرآیندهای سازمانی بیشتر و بهتر توجه نمایند بخصوص زمانی که سازمان بر بهبود کیفیت تاکید دارد.
راهکارهایی نظیر شفاف سازی درخواستها استانداردکردن روشهای انجام کارها و استقرار رویه هایی برای سنجش گام های کلیدی در فرآیندها به افزایش پایداری و بهبود مستمر این سازمانها کمک فراوانی نموده است.
در حالیکه توجه به فرآیندکار برای شناسائی مشکلات و نواقص در حین انجام آن موثر است از طرف دیگر بسیاری از مشکلات موجود در سازمانهای امروزی نه در فرآیندها بلکه در " ارتباطات بین کارکنان و مدیران " آنهاست.
در سازمانهای با رویکرد فرآیندی تمایل فراوانی به ایجاد یک سیستم برای تنظیم دقیق خروجی ( نتایج ) وجود دارد . درواقع در این نوع سازمانها هم به نتایج اما به شکلی دیگر اهمیت داده میشود ودر صورت بروز مشکلات در حصول نتایج به علل ریشه ای که در نوع ارتباطات افراد در فرآیندهاست توجهی نمیشود.


2-1- چالشهای سیستم ایمنی :
در این سازمانها بر خلاف سازمانهایی که بر روی نتایج تاکید دارند سیستمهایی برای ترغیب و تشویق کارکنان به گزارش مشکلات و نواقص در زمینه ایمنی ایجاد میگردد که معمولا در این سیستمهاتنها ابزار تشویقی افراد امکانات و تسهیلات رفاهی زندگی است.
ولی متاسفانه این روش اغلب به افزایش بروکراسی اداری و دلسرد شدن کارکنان از داشتن احساس مسئولیت و شکست سیستم در شناسائی علل نواقص و حل ریشه ای مشکلات منجر میگردد.
در بیشتر موارد علل ریشه ای مشکلات در "عملکردمدیریتی" است که باعث تخریب ارتباطات کارکنان با خودشان و حتی با مدیران میشود.
امروزه برای شناسائی مسائل و مشکلات موجود در فرآیندها از ابزارهای حل مسئله کمک میگیرند که بسیار هم موثر هستند.اما این ابزارها برای شناسائی مشکلات "رفتاری" مناسب نمیباشند. با استفاده از این ابزارها مشخص میشود که مشکلات عملکردی از درون سیستم نشات میگیرند و در نتیجه همه تلاشها در حل مسئله مبتنی بر تجزیه و تحلیل مشکلات سیستم است . این روش علی رغم موثر بودن موجب افزایش پیچیدگی و بروکراسی در سیستم میشود.
چنین راه حلهایی همچنین هزینه ها را افزایش میدهند و با کارهایی که ارزش بیشتری برای سیستم دارند رقابت میکنند. با این تفاسیر درجهت گیری فرآیندی این تصور وجود دارد که تمام "هم و غم" مدیریت کاغذبازی است .
کارکنان این نوع سازمانها برای حل مسائل و مشکلات موجود در فرآیندها بدون شناخت و درک کافی از علل ریشه ای مشکلات فقط به فرآیندها توجه دارند و اصلا به ذهنشان نمیرسد که ممکن است این مسائل که اغلب هم لاینحل میمانند ریشه در "رفتارها و نحوه ارتباطات افراد" باهم داشته باشند.
در این میان برخی سازمانها برای بهبود این وضع و حل مشکلاتی که به" فرآیندها" مرتبط نیستند از رویکرد "ایمنی مبتنی بر رفتار " استفاده مینمایند . تئوری این روش بر مبنای کشف و حل مشکلات رفتاری بر اساس" مشاهده رفتار کارکنان در حین کار " میباشد.
ولی از آنجا که همه کمبودها نواقص و نیازمندی های کارکنان فقط با " مشاهده رفتار" ایشان بدست نمی آید لذا استفاده از این راه حل هم برای حل مسائل رفتاری در سازمانها تا حدود زیادی بی نتیجه است. بکارگیری این روش با مشکلاتی از این دست روبروست :
امکان مشاهده کارکنان در همه زمانها و همه مکانها وجود ندارد – تعاملات رفتاری کارکنان باهم موجب اختلال در ارزیابی مشاهدات میگردد- چک لیستهایی که برای ثبت مشاهدات رفتار کارکنان وجود دارد باید دقیقا در زمانی که افراد مشغول به انجام کار یا رفتاری هستند تکمیل شود.
این مشکلات احتمالا ناشی از تاکید بیش از حد بر سیستم گزارش دهی و فقدان توجه کافی به "ارزشهای " مورد نیاز برای موفقیت در بهبود وضعیت ایمنی میباشد.

3- فقدان جهت گیری مشخص:
ازآنجا که سازمانهای فاقد جهت گیری مشخص بسیار متنوع هستند در اغلب موارد شناسائی آنها مشکل میگردد.
یک گروه ازاین سازمانها دچار جهت گیری اشتباه میشوند . اشتباه در جهت گیری ممکن است در هریک از پایه های بنیادین سازمان رخ دهد . از آنجا که در این سازمانها جهت گیری مشخصی وجود ندارد رفتارهای افراد غالبا تابع شرایط حاکم بر سازمان است و با تغییر مدیران و یا تغییر رفتارمدیران رفتارکارکنان هم تغییر مینماید.
جهت گیری گروهی دیگر اصلا قابل تشخیص نیست لذا این گروه را " فاقد جهت گیری " مینامند . در این سازمانها با عوض شدن مدیریت نحوه انجام کارها هم به یکباره تغییر میکند و حتی کاملا متضاد میشود . مثلا در نحوه گزارش دهی حوادث اگر رویه قبلی مبتنی بر نتایج بود با ورود مدیر جدید این کار مبتنی بر فرآیند میشود.


سخن آخر: چگونگی ایجاد فرهنگ ایمنی :
برای ایجاد " فرهنگ ایمنی"در هرسازمانی بایستی فرآیندهایی بر مبنای علم و هنر مستقر کرده و سیستمی با جهت گیری مشخص و هدف دار برای رسیدن به نتایج و نیز حمایت از ماموریت و ارزشهای سازمان ایجاد نمائیم.
با این تفاسیر فقط یک روش تجربی عملا ثابت کرده که میتواند موثر باشد: " سیستم ایمنی مبتنی بر رفتارها"
در این روش با مشاهده و ثبت بازخورهای افراد نسبت به شرایط بحرانی ایمنی رفتارها بصورت سیستماتیک مشخص میگردد. در نهایت با جمعبندی رفتارها به مجموعه ای با عنوان "فرهنگ سازمانی " دسترسی پیداکرده و با شناخت فرهنگ سازمانی خیلی از نقاط تاریک و گره های کور و لاینحل مسائل سازمانی را میتوان حل کرد.
اما ایجاد فرهنگی که در آن "ایمنی" یکی از" ارزش" هایش باشد آسان نیست و کار پیچیده ای ست که نیازمند تعهدات طولانی تمام سطوح سازمانی میباشد.اساس ایجاد فرآیند ایمنی مبتنی بر رفتاربکارگیری علم مدیریت و هنر انسان شناسی است .
در تمامی سازمانهایی که امروزه در سیستم ایمنی مبتنی بر رفتار پیشرو و زبانزد هستند فرهنگ ایمنی از زیربنای افکار بسته و منجمد انسانها آغاز شد و با گذر از بحرانهای متعدد و با بهبود مستمر دائما رو به موفقتر بودن گذاشته است .
در یک کلام " فرهنگ ایمنی " خلق الساعه نیست و گاهی چندین نسل بدنبال هم آنرا تحقق میبخشند و گاه زمانی بیش از طول عمر یک سازمان برای ایجاد آن لازم است. پس صبور باشیم و همت کنیم تا : طرحی نو در فرهنگ در اندازیم .
منابع :
Geller, E. S. The Psychology of Safety: How to improve behaviors and attitudes on the job. New York, NY: Chilton, 1996.
Krause, T.R. and Hidley, J. H. and Hodson, S. J. The Behavior-Based Safety Process. New York, NY, Van Nostrand Reinhold, 1990.
McSween, T. E. The Values-Based Safety™. New York, NY, Van Nostrand

برگرفته از وبلاگ: http://ihs.net.ms/

سایت موژ

طرح واکنش اضطراری

سید شمس الدین علیزاده- مهدی احمدلو-سعید جلیل پور

چکیده
وضعیت اضطراری وضعیتی غیرقابل پیش بینی و برنامه ریزی نشده است که می تواند باعث مرگ ویاصدمات جدی به پرسنل ،مشتریان یاجامعه ، توقف کامل فرآیندها ، عملیاتها ، صدمات زیست محیطی وفیزیکی شود. وضعیت اضطراری میتواند طبیعی ویاساخته دست بشر باشد. واکنش نسبت به وضعیت اضطراری فعالیتهایی است که به منظور به حداقل رساندن آثار یک حادثه / بحران و به منظور نجات جان انسانها ، کاهش صدمات جسمی یا روحی و پیشگیری از آسیبهای آتی انجام می شوند. طرح واکنش اضطراری مجموعه اعمالی است که ایمنی کارفرما وکارکنان را درشرایط اضطراری تضمین می کند. بعبارت دیگراین طرح شامل: فرآیندآمادگی ،کاهش ریسک، واکنش وعادی سازی وضعیت اضطراری است. طرح واکنش اضطراری مهمترین جزء آمادگی درمقابل وضعیت اضطراری است. این طرح اعمالی را شرح می دهد که کارکنان را درشرایط اضطراری ایمن نگهدارد. عناصراصلی یک طرح واکنش اضطراری عبارتنداز:
• روشهای اجرایی جهت گزارش دهی شرایط اضطراری
• روشهای اجرایی جهت اطلاع دادن به کارکنان دروضعیت اضطراری (سیستمهای هشداردهنده)
• روشهای اجرایی مانور و تخلیه
• روشهای اجرایی شمارش افراد
• وظایف ومسئولیتهای افراد دراقدامات نجات وپزشکی
• شرح چگونگی آموزش پرسنل
دراین مقاله به نحوه ایجاد یک طرح واکنش اضطراری و واکنش به شرایط اضطراری پرداخته می شود.
لغات کلیدی: شرایط اضطراری ، طرح واکنش اضطراری ، ایمنی ، آمادگی

مقدمه
هرساله شرایط اضطراری باعث وارد آمدن خسارات زیادی به صنایع و مرگ افراد بسیاری می شود. شرایط اضطراری وضعیتی پیش بینی و طراحی نشده ای است که می تواند منجر به مرگ افراد یا آسیب جدی به کارکنان ، مشتریان یا جامعه و همچنین باعث توقف عملیات کاری و صدمه به محیط شود. این شرایط می تواند برای هر کسی ، در هر جایی ودرهر زمانی پیش آید و بایستی به منظور مقابله با این شرایط و تخلیه مکان های کاری در هنگام وقوع این شرایط آمادگی های لازم را کسب نمود. بهترین راه حفاظت از کارکنان و محیط های کاری انتظار داشتن وقایع غیرمنتظره وایجاد یک طرح واکنش اضطراری خوب می باشد. چون تعداد کمی ازافراد به هنگام وقوع بحران می توانند به خوبی و منطقی فکر کنند، بنابراین بسیار مهم است که جهت واکنش در برابر چنین شرایطی آمادگی های لازم ایجاد شود. شرایط اضطراری می تواند طبیعی ویا ساخته دست بشرباشد، از قبیل سیل، طوفان ، حریق ، آزاد شدن گازهای سمی ، ریخت و پاش مواد شیمیایی ، حوادث رادیولوژیکی و اغتشاشات مردمی .
فعالیتهایی که به منظور مقابله با یک حادثه یا بحران و به حداقل رساندن آثار آن و به منظور نجات جان انسان ها ، کاهش صدمات جسمی یا روحی و پیشگیری از آسیب های آتی انجام می شوند را واکنش به وضعیت اضطراری می نامند ومجموعه اعمالی که ایمنی کارفرما و کارکنان را در شرایط اضطراری تضمین می نماید طرح واکنش اضطراری نامیده می شود، بعبارت دیگر این طرح شامل فرایند آمادگی ، کاهش ریسک و عادی سازی وضعیت اضطراری است.

طرح واکنش اضطراری
به هنگام ایجاد طرح واکنش اضطراری باید از جنبه های مختلف ، شرایط اضطراری بالقوه ای که می توانند در محیط کار رخ دهند را در نظر گرفت و بررسی نمود. این طرح باید مرتبط با ریسک های موجود در محیط کار بوده و شامل اطلاعاتی در خصوص تمام منابع بالقوه شرایط اضطراری باشد. ایجاد طرح واکنش اضطراری به این معناست که ارزیابی خطرات به منظور تعیین اینکه چه خطرات فیزیکی یا شیمیایی می توانند درمحیط کارشرایط اضطراری را بوجود آورند، انجام شده است. حداقل عناصر طرح واکنش اضطراری باید شامل موارد ذیل باشد :
روش اجرایی جهت گزارش دهی حوادث و شرایط اضطراری
روش اجرایی مانور و تخلیه
روش های اجرایی جهت اطلاع دادن به کارکنان در وضعیت اضطراری ( سیستم های هشداردهنده )
روش اجرایی شمارش افراد
وظایف و مسئولیت های افراد در اقدامات نجات و پزشکی
روش اجرایی آموزش پرسنل
نقشه محیط کارو خروجی های ایمن
نام افراد ، محل کار ، شماره تلفن محل کار و منزل آنها
روش اجرایی برای افرادی که باید عملیات های بحرانی را متوقف کنند، تیم آتش نشانی وسایرافراد با وظایف خاص
تعیین مکانی به منظور تجمع و شمارش افراد پس از تخلیه آنها

نحوه اطلاع رسانی به پرسنل به هنگام وقوع شرایط اضطراری
طرح باید شامل روشی برای اطلاع رسانی به تمام پرسنل ازقبیل کارکنان ناتوان نیزباشد بطوریکه بتوانند کارهای مورد نیاز را انجام دهند ویا وضعیت اضطراری رااعلام کنند .صدای اعلام کننده( alarm ) می بایست طوری باشد که از صدای زمینه محیط قابل تشخیص باشد. در مکانهایی که ممکن است افرادی باشند که نتوانند آلارم صوتی را بشنوند می بایست از آلارمهای دیداری ، ارتعاشی یا حسی استفاده کرد. آلارم می بایست کاملا واضح بوده و مسئولیت افراد را در مورد تخلیه و یا ا نجام هرگونه عملی در شرایط اضطراری مشخص سازد. صدای آن و نحوه پخش شدن آن می بایست نشان دهنده وضعیت موجود در محل کار باشد. آلارم ها می بایست نیروهای کمکی خارج از سازمان ( پلیس ، آتش نشانی و ...) را مطلع سازند. در صورت استفاده از چند نوع آلارم می بایست معنا و مفهوم هر یک به طور کامل برای شنوندگان مشخص باشد .
آلارم ها و سیستم های هشدار دهنده می بایست طوری باشند که کارگران ناشنوا و یا کسانی که زبانی غیر از فارسی دارند را نیز مطلع سازد. آلارم ها و سیستم های هشدار دهنده می بایست به طور منظم چک شوند و از سالم بودن آنها اطمینان حاصل شود .

تخلیه اضطراری
منظور از تخلیه در شرایط اضطراری تخلیه افراد و انتقال منابع ( تجهیزات ، اموال و ... ) به خارج از محل حادثه می باشد.
در دستورالعمل تخلیه اضطراری پس از بررسی و ارزیابیهای لازم موارد زیر باید لحاظ شده باشد:
دستورالعمل تخلیه اضطراری می بایست ساده بوده و تخلیه کامل افراد از محل حادثه را فراهم سازد .
نقشه مسیر خروج اضطراری می بایست کاملا مشخص و واضح بوده ، در دسترس و قابل استفاده باشد، بطوریکه در آن تمامی مسیرهای خروج اضطراری بوسیله تابلو یا رنگ هایی که در تمام ساعات شبانه روز قابل رؤیت باشد مشخص شود.

نحوه بستن اضطراری واحد قبل از تخلیه محل در آن مشخص باشد .
نحوه مطلع کردن کارکنان در آن ذکر شده باشد .
نحوه دسترسی به تیم امداد و جستجوی افراد این تیم در صورت عمل نکردن آلارم مشخص شده باشد.
روشنایی اضطراری( ترجیحاً از نوع محلی- Local ) جهت تأمین روشنایی کافی در هنگام تخلیه ( در زمان
قطع برق) ، برای راه پله ها و راهروها و تمامی مسیرهای خروج وجود داشته باشد .
طرح روش اجرایی کاربردی جهت حصول اطمینان از اینکه همه پرسنل از محل مسیرهای خروج اضطراری آگاهی دارند.
ارزیابی نحوه تخلیه افراد معلول از مسیرهای خروج اضطراری
توجه ویژه به اینکه کارکنان غیر فارسی زبان با علائم هشداردهنده و مسیرهای خروج اضطراری در محیط کارآشنایی دارند .
پیش بینی شرایط جوی و حصول اطمینان از اینکه افراد تخلیه شده در برابر شرایط جوی و ... محافظت می شوند .
در نظر گرفتن مسئول و یا مسئولینی برای حصول اطمینان از خروج کامل افراد و تجهیزات .
شناسایی افراد گم شده .
حصول اطمینان از خروج اطلاعات و سوابق مهم .
شناسایی تجهیزات و تاسیسات مهمی که می بایست از محل خارج شوند ( مثل کامپیوتر های مرکز )

اطفاء حریق
تخلیه نامناسب می تواند منجر به سردرگمی ، صدمه وآسیب به تجهیزات شود. در رابطه با تخلیه می بایست قبلاً به کارکنان آموزشهای ویژه ارائه گردد بطوریکه درهرشرایطی آمادگی تخلیه را داشته باشند. همچنین افرادی مشخص درمحل کار باید مسئول تصمیم گیری درباره تخلیه ویا قطع عملیاتهای
بحرانی باشند، تمامی کارکنان باید قبلاً با تمامی روش های اعلام تخلیه ( مسئولین و رسانه ها ) آشناباشندو تحت هر شرایطی ایمنی وبهداشت افراد درمحیط کارباید در اولویت قرارگیرد.
نقش یک هماهنگ کننده وراهنما به هنگام تخلیه در وضعیت اضطراری
درتهیه طرح واکنش اضطراری باید فردی به عنوان هماهنگ کننده ومسئول تخلیه انتخاب شود. مهم است که پرسنل اورا بشناسند وبدانند که چه کسی هنگام وضعیت اضطراری تصمیم گیری می کند. هماهنگ کننده باید در موارد زیر مسئولیت داشته باشد:
ارزیابی وضعیت جهت تعیین اینکه آیا وضعیت اضطراری موجود نیاز به انجام روشهای اجرایی وضعیت اضطراری دارد یاخیر؟
سرپرستی تخلیه پرسنل
سرپرستی سرویسهای اضطراری درخارج ازمحیط کارازقبیل آتش نشانی وکمکهای پزشکی
علاوه برهماهنگ کننده نیاز به یک راهنمای تخلیه نیز وجود داردتابه حرکت افراد ازمحیط خطرناک به محیط ایمن کمک نماید. معمولابه ازای هر 20 نفر کارگریک راهنما نیاز است . تعداد کافی راهنما باید درتمام طول
ساعات کاردرمحیط باشند. افرادیکه مسئول انجام روشهای اجرایی وضعیت اضطراری هستند باید باچیدمان محیط کار وتمام راههای فرارآشنا باشند.
مسیرها ودربهای خروج اضطراری
هنگام تهیه طرح واکنش اضطراری، مسیرها ودربهای خروج اضطراری بایدمشخص شده، اطمینان حاصل گرددکه شرایط زیر را دارا می باشند:

به وضوح مشخص شده اند
دارای عرض کافی جهت تخلیه کارکنان می باشند
بدون مانع می باشند
افرادرادرمعرض خطرات دیگری قرار نمی دهند
مسیرها ودربهای خروج اضطراری راباید روی نقشه ای مشخص کرده وآن رادرمعرض دید تمام پرسنل قرار داد.

شمارش افراد پس از تخلیه
شمارش تمام افراد پس ازتخلیه بسیار مهم وحیاتی است .سردرگمی وعدم برنامه ریزی می تواند منجر به تاخیر در نجات افراد به دام افتاده در ساختمان شودویا منجر به عملیات نجات وجستجوی بی مورد وخطرناک گردد. بمنظور شمارش سریع ودقیق پرسنل باید موارد زیردرطرح واکنش اضطراری مدنظر قرارگیرند:

محلی جهت تجمع افراد پس ازتخلیه مشخص گردد
پس ازتخلیه سرشماری انجام گیرد
روشی جهت شمارش افرادی غیر از پرسنل از قبیل مشتریان و بازدیدکنندگان تدوین شده باشد.
اقدامات پزشکی در وضعیت اضطرای
چنانچه مراکز پزشکی در مجاورت محل شرکت ویا محل کار وجود دارند باید قبلاً مطابق با طرحی کاربردی، باآن مراکزهماهنگی های لازم را بعمل آورده تا درموارداضطراری قادربه امداد رسانی مؤثرباشند. چنانچه بیمارستان وسایرمراکزپزشکی در مجاورت محل کار وجود ندارند ،باید فرد یا افرادی آموزش دیده
در زمینه کمکهای اولیه استخدام نمود. اقدامات درمانی برای افرادی که به شدت صدمه دیده اند باید 3تا4 دقیقه بعد از وقوع حادثه شروع شود. افراد فاقد آموزش وصلاحیت هم خود را به خطر می اندازند وهم کسانی را که قصد نجاتشان دارند، به این دلیل ، عملیات نجات باید فقط توسط افراد آموزش دیده ، صلاحیتدار ومجهز انجام شود.

نقش پرسنل در طرح واکنش اضطراری
بهترین طرح واکنش اضطراری طرحی است که پرسنل رادرگیر کرده باشد، بطوریکه درآن کاری راکه باید طی وضعیت اضطراری انجام داد مشخص ، وآموزش صحیح پرسنل برای مواجهه باشرایط اضطراری راتضمین نماید. هنگامیکه پرسنل درطرح درگیر شوند ، آنها تشویق می شوند که پیشنهادهایی رادرباره واکنش نسبت به شرایط اضطراری وخطرات بالقوه ارائه بدهند . بعدازاینکه طرح واکنش اضطراری تدوین شدآن را باید با پرسنل مرور کرده تامطمئن شد که هرکس وظیفه اش راقبل ، حین وبعداز وضعیت اضطراری بخوبی می داند. باید یک نسخه ازاین طرح رادردسترس پرسنل قرار داد ویابه تمام افرادیک نسخه ازآن ارائه گردد. چنانچه درمحل کار10 ویا کمتر از 10 نفر پرسنل وجوددارند می توان طرح وضعیت اضطراری رابه صورت شفاهی به اطلاع آنها رساند. باید اطمینان یافت که تمامی پرسنل با طرح وضعیت اضطراری آشنا می باشند.

نیازمندیهای طرح واکنش اضطراری درباره مواد خطرناک
تمامی مدیران صنایع باید همیشه آمادگی مقابله با مواد خطر ناک از قبیل مواد قابل اشتعال ، مواد منفجره، مواد سمی ، خورنده ، بیولوژیکی ومواد رادیواکتیو راداشته باشند. منبع موادخطرناک ممکن است بیرونی باشدازقبیل کارخانه های شیمیایی مجاورویا ممکن است منبع آلاینده درداخل سازمان باشد. باید آمادگی مقابله با هر دو مورد وجود داشته باشد. بدون توجه به منبع آلاینده ، این مواد، کارکنان ومحیط کار راتحت تاثیر قرار می دهند لذا باید آنها رادرطرح واکنش اضطراری مورد توجه قرارداد. چنانچه از مواد خطرناک استفاده می شود:

• باید لیستی از موادشیمیایی که استفاده می شوند جمع آوری و MSDS آنها را تهیه ودردسترس کارکنان قرارداد.
• ظروف محتوی این مواد راباید برچسب گذاری نمود.
• بایدخطرات آنها را نوشته ودردسترس کارکنان قرارداد.
• کارگران راآموزش داد تابتوانندخودشان رادربرابرموادخطرناک محافظت نمایند.
• اگرچه نمی توان ازبسیاری بحرانها جلوگیری کرد اما می توان صدمات وآسیبهای ناشی ازآنهارامحدودکردوسریعاً به وضعیت عادی برگشت. فعالیتهای کلیدی شامل ارزیابی خطرات ، تهیه طرحی مدون ، آموزش وتمرین ، آزمایش تجهیزات وهمکاری با سازمانهای مجاور وسازمانهای مسئول می باشد.

آموزش جهت آمادگی و مقابله با شرایط اضطراری
این آموزشها می بایست موارد زیر را شامل شود :
نقش و مسئولیتهای افراد
اطلاعات مربوط به خطرات و بحرانها
اقدامات حفاظتی
اطلاع رسانی در شرایط اضطراری
علائم و سیستم های هشدار دهنده در شرایط اضطراری
واکنش در شرایط اضطراری
تخلیه ، فرار و سرپناه در شرایط اضطراری
محل و نحوه استفاده از تجهیزات اضطراری
بستن اضطراری واحد
افرادی که در هنگام وقوع شرایط اضطراری نقش حیاتی دارند می بایست قبلاً مشخص، مسئولیت ها و وظایف آنها روشن بوده و در دوره های زمانی معین به طور تخصصی آموزش ببینند .

تمرین و مرور طرح واکنش اضطراری
در دوره های زمانی معین و تعریف شده طرح واکنش اضطراری باید بوسیله پرسنل تمرین ومرورشود. این کار باعث می شود که آنها آمادگی بهتری داشته باشند. در این رابطه موارد زیر را باید مدنظر قرارداد:
باید بامنابع خارجی ازقبیل آتش نشانی وپلیس در تماس بود.
بعد ازهرتمرین ، مدیریت وپرسنل باید اثربخشی تمرین راباهم ارزیابی نمایند، نقاط ضعف وقوت طرح رامشخص وآن رابهبود بخشند.
طرح باید با پرسنل بررسی شود وآموزشهای سالیانه مورد نیاز درطرح مورد توجه قرار گیرند.همچنین بعد از اقدامات آموزشهای لازم به پرسنل ارائه گردد:
تهیه طرح اولیه
استخدام نیروی جدید
آوردن تجهیزات ، موادیافرآیندهای جدید به محیط کار بطوریکه برمسیرهای تخلیه تاثیر بگذارند
تغییردرچیدمان ویاطراحی تجهیزات
بازنگری روشهای اجرایی واکنش اضطراری

ارزیابی طرح واکنش در شرایط اضطراری
طرح واکنش اضطراری می بایست به طور سالانه مورد ممیزی قرار گیرد. علاوه بر ممیزی های سالانه در مواقع زیر
می بایست در طرح واکنش در شرایط اضطراری تغییر و بازنگری ایجاد شود :
بعد از تمرینات و مانورهای آموزشی
پس از وقوع هرگونه شرایط اضطراری
در هنگام تغییر افراد یا تغییر مسئولیتهایشان
در هنگام تغییر در طراحی ، پروسه یا چیدمان( Lay out ) تجهیزات
در هنگام تغییر در روشها و دستورالعملهای مرتبط

اقدامات پاسخگویی و مقابله با وضعیت اضطراری
در این رابطه همواره باید موارد زیر مدنظر قرارگیرد:
تغییر محل جوامع تحت تاثیر
امنیت
تامین آب
بهسازی محیط
اقدامات بهداشتی – درمانی و کمکهای اولیه
جستجو و نجات
تدارک و تهیه سرپناه اضطراری
اطفاء حریق

بحث ونتیجه گیری
با ایجاد نمودن یک طرح واکنش شرایط اضطراری می توان از وارد آمدن خسارات زیادی به صنایع و مرگ کثیری از افراد جلوگیری نمود. این شرایط می تواند برای هر کسی ، در هر جایی ودرهر زمانی پیش آید و منجر به مرگ افراد یا آسیب جدی به کارکنان ، مشتریان یا جامعه و همچنین باعث توقف عملیات کاری و صدمه به محیط شود. با طرح واکنش اضطراری به منظور مقابله با این شرایط و تخلیه مکان های کاری در هنگام وقوع این شرایط آمادگی های لازم کسب می شود وافراد به صورت غیر منتظره دردام حوادث ومخاطرات گرفتار نمی شوند. این طرح چنانچه به صورت موثری ایجاد گردد، بهترین راه حفاظت از کارکنان و محیط های کاری می باشد. چون تعداد کمی ازافراد به هنگام وقوع بحران می توانند به خوبی و منطقی فکر کنند، بنابراین بسیار مهم است که جهت واکنش در برابر چنین شرایطی آمادگی های لازم ایجاد شود. با ایجاد این طرح مقابله با حوادث وبحرانها تسهیل شده و آثار ناشی از وقوع آنها به حداقل می رسد همچنین صدمات جسمی وروحی پرسنل و کاهش می یابد واز هدر رفتن زمان وسرمایه جلوگیری می گردد.

مراجع:


1. How to plan for workplace Emergencies and Evacuations, OSHA 30088, 2001 ( Revised)


2. Emergency Management Guide for business & industry, Thomas Wahle – Gregg Beatty, FEMA Contract EMW -90-C-3348

برگرفته از وب لاگ:http://ihs.net.ms/

سایت موژ

شعارهای ایمنی

1ـ آن روزی پایانش خوش است که حادثه ای رخ ندهد.
2ـ اول ایمنی ـ بعئ کار
3ـ از تصادفات دیگران درس عبرت بگرید.
4ـ ایمنی اصل ضروری از اشتغال به شمار می رود.
5 ـ آلودگی محیط زیست زندگی انسان را تهدید می کند.
6ـ اگر به سعادت خود و فرزندانتان علاقه دارید، رعایت ایمنی و بهداشت را سرلوحه کارتان قرار دهید.
7 ـ ابزار های دستی را روی کف زمین، در راهروها نگذارید.
8 ـ استفاده از گوشی در محیط های پر سر و صدا الزامی است.
9ـ آمار نشان می دهد که اکثر حوادث ناگوار در نتیجه یک بی احتیاطی کوچک ایجاد شده است .
10ـ اولین اشتباه، آخرین اشتباه است.
11ـ احتیاط کن تا بیشتر زندگی کنی!
12ـ از حوادث پیشگیری کنید اما نه به حرف بلکه به عمل.
13. اهمیت و فوریت هر کاری چندان زیاد نیست که نتوان آن را به این طریغ بی خطر انجام داد .
14ـ اگر به سعادت خود و فرزندانتان علاقه دارید امر حفاظت را سرلوحه کارتان قرار دهید.
15ـ ایمنی زمانی حاصل می شود که بدانیم چگونه از خطر دور شویم.
16. احتیاط شرط عقل است.
17ـ از حمل چندین بسته با حجم با دودست که مانع دید شما می شود خودداری کنید، از تعداد بسته ها بکاهید و بر دفات حمل آن بیا فزایید.
18ـ آیا می دانید شوخی های خطرناک در محیط کار یکی از مهمترین عوامل ایجاد حادثه است.
19ـ از زیر بار معلق و ناپایدار عبور نکنید.
20ـ استفاده از لوازم حفاظت فردی ( ماسک ـ دستکش و غیره... ) در کار با مواد شیمیایی ضروری است.
21ـ اگر در معرض عبور یا پرتاب شدن اجسام قرار دارید، باید کلاه حفاظتی مقاوم و در عین حال سبک به سر گذارید تا آسیب نبینید.
22ـ ایمنی مسئله ای است مربوط به همه
23ـ ابزار کار را در جیب خود جای ندهید.
24ـ از تماس با اشیاء مشکوک جداً خودداری کنید.
25ـ از آلوده شدن زخم به گرد و غبار و یا تماس با ابزار کار خودداری کنید.
26ـ از تجارب دیگران استفاده کنید.
27ـ ابزار ناقص را از محیط دور کنید.
28ـ ایمنی ضامن سلامتی است.
29ـ از استعمال کهنه برای پاک کردن روغن و گریس اضافی روی قطعات ماشین در حال حرکت خودداری کنید.
30ـ اگر نمی دانید ، سؤ ال کنید .
31ـ از بازیهای مسخره و اعمالی که ممکن است ، همکارانتان را ناراحت و عصبانی نماید ، پرهیز نمائید.
32ـ از وسایل حفاظتی خود همیشه استفاده کنید.
33ـ به شانس تکیه نکنید، دستورالعمل های کار را مو به مو اجرا کنید.
34ـ برق خادمی است که قاتل هم می تواند باشد.
35ـ به دستور العمل های و علائم ایمنی توجه خاص مبذل دارید.
36ـ بهتر است از تجارت مصدومین ژند بگیریم نه آنکه خود مصدوم شویم.
37ـ برای انجام کار با ابزار و وسایل مختلف ، باید از دستکش های مناسب آن کار استفاده نمود.
38ـ با رعایت اصول ایمنی ، از افزایش آمار حوادث جلوگیری کنیم.
39ـ بهای هر حادثه همیشه سنگین است.
40ـ به ایمنی فکر کنید.
41ـ بعد از اتمام کار، وسایل و ابزار کار را در محل مخصوص خود قرار دهید.
42ـ برق کسی را دوست دارد که از او بترسد.
43ـ برای انجام هر کار اول فکر کنید.
44ـ با توکل زانوی اشتر را ببند.
45ـ به امید روزی که اصول ایمنی در کلیه شئون اجتماعی رعایت شود.
46ـ بسته های حجیم مانع دید است.
47ـ برای نظافت ماشین یا روغن کاری آن ، ابتدا ماشین را متوقف سازید. سپس حفاظ آن را بردارید.
48ـ خطر خبر نمی کند، آماده باشیم.
49ـ به ایمنی فکر کنید تادر امان باشید.
50ـ برخورد دست با نوک تیز و برنده ابزار کار که از جیب بیرون آمده ، موجب زخمی شدن دست می گردد.
51ـ به محض زخمی شدن دست یا سایر اعضاء از کمک های اولیه استفاده کنید، کوچکترین جراحت و خراش می تواند سلامتی شما را بخطر اندازد.
52ـ با بکار بردن وسایل حفاظتی فردی از حوادث جلوگیری کنید .
53 ـ به محض بریدگی دست و پا و سایر اعضاء از کمک های اولیه استفاده کنید .
54 ـ برای حفظ جان خود به دستورات حفاظتی توجه کنید .
55 ـ با روش صحیح خودایمنی را عملاً تبلیغ کنید .
56 ـ پیشگیری موثرتر از درمان است .
57 ـ پیشگیری امروز را به علاج فردا موکول نکنید .
58 ـ تصمیم بگیرید سال نو را بدون حادثه بگذرانید .
59 ـ تجربه را ، تجربه کردن خطاست .
60 ـ توصیه های ایمنی را جدی بگیرید .
61 ـ چه بسا یک جراحت مختصر در اثر لا قیدی به یک کانون چرکی خطر ناک تبدیل شده سلامت شما را مورد تهدید قرار دهد .
62 ـ جهت ایمنی ، کار را بازرسی نمایید .
63 ـ چون برق دیده نمیشود ، هیچ موقع کابل را لمس نکنید .
64 ـ چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی .
65- خودتان را تمیز نگهدارید .
66- خوب فکر کنید تا خوب به مقصد برسید .
67- خطر همیشه به چشم دیده نمیشود .
68-خطر همیشه در کمین است .
69- خطر پاره شدن یا باز شدن و سقوط بار را همیشه در نظر داشته باشید .
70- حادثه به خودی خود اتفاق نمی افتد بلکه علتی دارد .
71- حوادث را قبل از وقوع پیش بینی کنید .
72- حصول ایمنی در نتیجه همکاری دسته جمعی است .
73- حفاظت ضامن سلامتی است ، عزیزان شما ا نتظار دارند سلامت به خانه بر گردید .
74- حوادث را قبل از وقوع پیش بینی کنید ، چون روز خوش ، روز بدون حادثه است .
75- حوادث قابل پیشگیری است .
76ـ حفظ سلامتی شما گرانمایه ترین اصل در زندگی به شمار می آید.
77ـ حفاظت جان کارکنان بسیار ساده تر و بهتر از جبران خسارت ناشی از حوادث در محیط کار است.
78ـ در هنگام کار باید از لباس منظم و صحیح استفاده نمود.
79ـ در یک محیط آرام کار کنید.
80ـ دانستن نکات ایمنی کافی نیست به آنها عمل کنید.
81ـ در وسایل ایمنی اغلب اوقات تجربه گران تمام می شود.
82ـ دریچه ها و چاله های کف کارگاه را باید با نرده محصور و با چراغ قرمز ( علامت خطر ) مشخص گردد تاکسی در آن سقوط نکند.
83ـ در پس هر حادثه نوعی سهل انگاری وجود دارد.
85ـ در سر راه خود مواظب میخ ها باشید.
86ـ در هر کاری که عقل و احتیاط توأماً بکار رود از حوادث پیشگیری خواهد شد.
87ـ در موقع کار کردن با اشیاء از کفش های حفاظتی استفاده کنیدتا در صورت سقوط شیئی سنگین پای شما آسیب نبیند.
88ـ درب های خروجی و راه روهای منتهی به آن باید همیشه آزاد باشد تا کارگران بتوانند هنگام بروز حریق در اسراع وقت از آن خارج شوند.
89ـ دستگیره های چرخ دستی باید حفاظ داشته باشد تا پشت دست به در و دیوار تصادم نکند و زخمی نشود.
90ـ در برابر خطرات ناشی از کار ، خود را حفظ کنید.
91ـ دقت بیشتر، احتیاط بیشتر
92ـ رعایت نظم و انضباط در گارگاه خطر حوادث را کم می کند.
93ـ رعایت نظم و تربیت در گارگاه برابر نصف کار انجام شده است.
94ـ راه روها و محل آمد و رفت کارگران در گارگاه باید خالی از هر گونه مانعی باشد.
95ـ روز خوش روز بدون حادثه است.
96ـ سال خوش ، سال بدون حادثه است.
97ـ سلامتی بالاترین نعمت است ، آن را به آسانی از دست ندهید.
98ـ سانحه از بی مبالاتی ، شتابزدگی و عدم دقت ناشی می شود.
99ـ سیگار نکشید.
100ـ شتابزدگی و بی نظمی حادثه آفرین است.
101ـ شتابزدگی پشیمانی بدنبال دارد.
102ـ شست و شوی لباس با بنزین و مواد نفتی جان عده ای رابه آتش کشیده است. شما دیگر آن را آزمایش نکنید.
103ـ شرایط و موقعیت های خطرناک را اصلاح کنید.
104ـ صدمات هر اندازه جزئی باشد تحت معاینه و درمان قرار دهید.
105ـ صرف هزینه جهت حفاظت و ایمنی یکنوع سرمایه گذاری است.
106ـ طریقه ی صحیح انجام کار را از سرپرست خود بیاموزید.
107ـ علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.
108ـ عدم رعایت ایمنی = وقوع حادثه.
109ـ علم ناقص خطرناک است.
110ـ عزیزان شما انتظار دارند ، سلامت به خانه برگردید.
111ـ عزرائیل در دست شما است.
112ـ عصبانیت و خستگی حادثه بدنبال دارد.
113ـ عمر کوتاه خود را با حادثه کوتاه تر نکنید.
114ـ غفلت ، اشتباه ، مسامحه، فراموشی از عوامل حوادث می باشد.
115ـ غرور و جهالت در هنگام کار با وسایل برقی جان انسان را تهدید می کند.
116ـ فقط شما هستید که موقع زخمی شدن رنج و زیان می بینید.
117ـ فقط عینک قابل تعویض است نه چشمها.
118ـ قبل از توقف ماشین حفاظ را برندارید.
119ـ قسمتهای گردنده بدون حفاظ خطرناکترین قسمت ماشین آلات است.
120ـ قبل از هر نوع کار به علائم توجه کنید.
121ـ کارگر محتاط و تابع مقررات دچار حادثه نمی شود.
122ـ کوچکترین ضایعه در مدار برق ، مرگ آفرین است.
123ـ کار از محکم کاری عیب نمی کند.
124ـ کوچکترین خراش و جراحت می تواند سلامتی شما را به خطر اندازد.
125ـ کلاهک حفاظتی اره دوار برای پیشگیری چنین حادثه تعبیه شده است.
126ـ کار خود را با توجه با توجه به مقررات ایمنی انجام دهید.
127ـ کوچکترین خراش و جراحت را پانسمان کنید.
128ـ کار را بعد از کنترل نمودن کامل شرایط شروع کنید.
129ـ کسی از شما محافظت نمی کند.
130ـ محکم کنید بند کلاهتان را.
131ـ محیط کار خود را تمیز و مرتب نگه دارری کنید.
132ـ ممکن است وضع شما خوب باشد ولی بهتر استاز وضع همکاران و زیردستان خود آگاه باشید.
133ـ معایب کارو شرایط خطر ناک را فوراً به مافوق اطلاع دهید.
134ـ نظم و نظافت در کارگاه از حوادث کم می کند.
135ـ وسایل حفاظت فردی ، ضامن سلامتی و تندرستی شماست.
136ـ هرگز به بیرون هجوم نبرید.
137ـ هرگز با افزار فرسوده و معیوب کار نکنید.
138ـ همیشه و در همه حال محتاط باشید و قبل از هر کاری به عواقب آن فکر کنید.
139ـ هنگام به دست گرفتن و حمل اشیایی که قسمتهای برنده و لبه های تیز دارد، دستکش حفاظتی بدست کنید تا زخمی نشوید.
140ـ هر بیشه گمان مبر که خالی است ، شاید پلنگ خفته باشد.
141ـ هنگام جوشکاری ، ریخته گری و سایر کارهایی که در نور بسیار شدید صورت می گیرد ، استعمال عینک حفاظتی ضروری است.
142ـ یک کبریت خاموش نشده ، یک ته سیگار روشن ممکن است لحظاتی بعد حادثه شومی ببار آورد.
143ـ یک خطای کوچک می تواند حادثه ای بزرگ به وجود آورد.

144ـ یک لحظه غفلت ، یک عمر پشیمانی

سایت موژ

بررسی اثرات نوبت کاری بر روی کارمندان

بررسی اثرات نوبت کاری بر روی کارمندان مراقبت بهداشتی
(بخش اول )
ارسال توسط : دریا قاسمیان
دانشجوی کارشناسی بهداشت حرفه ای
منبع : نوبت کاری مشکلات و رهیافت ها- تیموتی مونک و سیمون فولکارد- ترجمه دکترعلیرضا چوبینه
هدف این مقاله مرور اثرات زمان کار بخصوص در مورد کارمندان مراقبت های بهداشتی و نیز مرور استراتژیهایی که ممکن است در مورد بحث بر روی این موضوع مفید باشد، می باشد.
نوبت کاری باعث ایجاد اختلالاتی در چرخه طبیعی بدن می شود.درصد زیادی از شب کاران و نوبت کاران را پرستاران تشکیل میدهند . نوبت کاری باعث ایجاد اختلال خواب در بین شب کاران شده و ممکن است تاثیر بر روی مدت بیماری آنها نیز داشته باشد. شب کاری بر روی عملکرد پرستاران و پزشکان نیز تاثیر منفی گذاشته و ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی شود. بیماران در طی شب و زمانی که پزشکان و پرستاران شب کار هستند ممکن است مراقبت های ضعیف تری را دریافت کنند و در معرض خطر قرار گیرند. نوبت کاری بر روی عملکرد دستگاه تولید مثلی ، دستگاه گوارشی و قلب نیز تاثیراتی دارد بطوری که ریسک بیماری های قلبی در شب کاران حدودا 2 برابر افراد روز کار است و… نمونه ای از استراتژی هایی که می توان برای کاهش اثرات کار شیفتی بر روی افراد اعمال کرد به قرار زیر می باشد:
کنترل نور محیط، کنترل برنامه چرخشی شیفت با توجه به این نکته که چرخش به یک شیفت دیرتر آسانتر است از چرخش به یک شیفت زودتر ، در نظر گرفتن فاکتورهای طبی شخصی و تناسب های فیزیکی ، محدود کردن ساعات کار شبانه و…

مقدمه:
نوبت کاری، که خود از عوامل زیان آور ارگونومیک پنداشته می شودیکی از ره آوردهای پرهیز ناپذیر فن آوری است . بر پایه ی پژوهش های انجام شده در کشورهای توسعه یافته نزدیک به 25 درصد از نیروی کار را نیروی نوبت کار تشکیل می دهند. این پدیده ،می تواند از جنبه های گوناگون ، اثرات ویرانگر بر چگونگی زندگی انسان بجا بگذارد.
گردش نوبت کاری شامل انواع زیادی از برنامه های کاری و تعویض یا تغیرات نوبت کاری بر اساس برنامه ثابت و معین با یک مدیریت صحیح می باشد.این برنامه را می توان برای 7 روز متوالی یا 7 روز هفته اجرا کرد. تغیر نوبت کاری باعث مشکلات عدیده ای از جمله نقص خواب و اختلالات گوارشی و بیماریهای قلبی عروقی می شود.
بسیاری از مردم برای انجام کارهای فیزیکی خود از یک دوره 24 ساعته پیروی می کنند ، که به این چرخه 24 ساعته چرخه سیرکادین می گویند. چرخه سیرکادین با کنترل مواردی مانند خواب وبیداری، هضم غذا ، ترشح آدرنالین ، تنظیم حرارت بدن ، فشار خون و نبض و بسیار علائم مهم دیگر در عملکرد و رفتار انسان اثر می گذارد.
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد نوبت کاری باعث اختلالاتی در چرخه طبیعی بدن میشود . بعنوان مثال نوبت کاری می تواند موجب به هم خوردگی مزاج و سو تغذیه شود.
به نسبت سایر بخشهای استخدام عمومی در صد بیشتری از کارمندان سرویسهای بهداشتی شیفت کار یا شب کار هستند. بیمارستانها که بیشترین میزان استخدام در زمینه مراقبتهای بهداشتی دارند کارمندان شب کار بیشتری به نسبت بقیه صنایع استخدام می کنند. پرستاران بزرگترین گروه مراقبتهای بهداشتی هستند و نیز بزرگترین گروهی هستند که شب کار می کنند.
اقدامات و نتایج تناقض ها میان فیزیولوژی طبیعی و کار شبانه در مورد کارمندان مراقبتهای بهداشتی چیست؟اثر کار کردن در زمانی که ریتم طبیعی ما نیاز به خواب دارد چیست؟ آیا تفاوت های فردی در تحمل نسبت به زمان وجود دارد؟ آیا بعضی از افراد نسبت به کار شبانه بیشتر تناسب فیزیکی دارند؟ آیا انطباق رخ می دهد؟چه استراتژی هایی می تواند انطباق را افزایش و خطرات بهداشتی را کاهش دهد؟
در این مقاله سعی کردیم که مروری بر سوالات بالا داشته و اثرات زیان آور کار شبانه را بررسی کنیم.

اثرات نوبت کاری روی کارمندان

*-اختلات خواب *
میزان خواب بعد از کار شبانه در مقایسه با خواب عادی کمتر است.شب کارهایی که شیفت های یکسانی دارند، میزان خواب آنها نسبت به کارمندان شیفت روز یا کارمندانی که بعد از ظهر کار می کنند کمتر است .شب کارهایی که برنامه چرخشی دارند ،حدود پنج ساعت می خوابند .با افزایش سن شب کارها مشکل کم خوابی آنها نیز بیشتر می شود.در میان شب کارها با شیفت ثابت،آنهایی که 29-18 سال سن دارند،
میزان خوابشان 50-40 دقیقه بیشتر از افراد 49-40 سال است. اختلال در الگوی خواب در زمانی که شروع خواب تا بعد از به تعویق می افتد ،شدید تر می باشد.احساس بی خوابی کارگران شیفت شب توسط EEGهم اثبات شده است.علی رغم بیدارماندن در طول شب ، اکثر کارمندان در طول روز هم احساس بی خوابی می کنند.
چهارده مطالعه ، اختلالات خواب پرستاران را به علت زمان کار بررسی کرده است. به طور کل ،اغلب مطالعات گزارش می کردند که پرستارانی که شب کارندیا شیفت چرخشی دارند کمتر از سایر پرستاران می خوابند. پرستاران بیمارستانهایی که شیفت چرخشی دارند، دارای الگوی خواب نادری هستندکه با افراد معمولی ، سایر شب کاران یا دیگر الگوهای اختلال خواب متفاوت است . پرستارانی که به طور دائم در شب کار می کنند،کمترین میزان خواب را دارا می باشندو پرستارانی که پاره ای از شب را کار می کنند به نسبت انهایی که کل شب را کار می کنند،خواب کمتری دارند که این احتمالا به علت آن است که آنها برنامه کاری طبیعی خاصی را ندارند.آنهایی که بطور پاره وقت کار می کنند و آنهایی که شیفت های چرخشی دارند خستگی بیش از حد بیشتری به نسبت کارگران با شیفت ثابت احساس می کنند.

در یک مطالعه 6268 نفری در فنلاند، تفاوت های اختلال خواب را در مشاغل مختلف بررسی کرده است. مشاغلی که اختلال خواب بیشتری داشتند از کلاس اجتماعی پایین تری برخوردار بوه و اغلب نیازمند کار شبانه بودند. مثلا در میان پرستاران زن ،4/14 درصد سختی در خواب رفتن را گزارش کرده اند ،که این مقدار دو برابر بیشتر از سر پرستاران و سه برابر بیشتر از پزشکان مرد بود. بیش از یک چهارم دستیاران زن بیمارستان (26%) گزارش می کردند که بطور معمول بیش از سه بار در طول شب از خواب بیدار می شوند.در حالی که در مورد سایر مشاغل مراقبت های اجتماعی این میزان اختلال خواب کمتر گزارش شده است:پرستاران بخش زنان =4/9 % سرپرستاران زن=9/8 % پزشکان مرد=6/1 %

*-زمان بیماری:*
یک مطالعه سی ماهه روی شیفت کاری ، توسط انستستو ملی امنیت و بهداشت شغلی انجام شد.در این بررسی ،بوسیله پرسشنامه 1200 نفر از پرستاران و 1200 نفر از پردازشگران غذا را به منظور ارزیابی نتایج بهداشتی شیفت کاری در نظر گرفتند.آنها یافتند که پرستاران دارای شیفت چرخشی زمان بیماری بیشتری به نسبت پرستاران با شیفت ثابت دارند.
همچنین پرستاران با شیفت چرخشی دلایل شدیدتری برای غیبت از کار به نسبت پرستاران با شیفت ثابت دارند.
بررسی عملکرد شغل در شرایط کار شبانه و ساعت کار بر روی پزشکان و پرستاران:
کار کردن طی ساعات خواب طبیعی منجر به عملکرد ضعیف تر شغل و افزایش تناوب خستگی مفرط در شب می شود. اندازه گیری عملکرد شغل در یک دوره 24 ساعته نشان داد که زمان واکنش دهی در شب افزایش یافته و حسابگری مغز کاهش می یابد.کاهش دیده شده در این عملکردهمانند افراد با مصرف الکل متوسط بود.یک مطالعه در انگلیس نشان داد که رزیدنت هایی که دچار کمبود خواب هستند، توانایی کمتری را در حسابگری دارند.تناوب اشتباهات کوچک در زمینه بیمارستانی در شیفت سوم شب بیشتر است که در زمانهای نزدیک به تعویض شیفت ، این مقدار به حداکثر خود می رسد. پرستارانی که شیفت چرخشی دارند ، بیشتر به وسیله ناظران بعنوان پرستارانی با کارآیی کم گزارش می شوند.ناظران پرستاران با شیفت کاری متغیر را به عنوان افرادی با عملکرد کاری پایین ،انگیزه کمتر و مراقبت های بی دقت تر نسبت به کارمندان با شیفت ثابت درجه بندی می کنند. اثرات روانشناسی شیفت کاری ممکن است منجر به نگرش منفی یا افسرده نسبت به کار شود.

در بررسی هایی که بر روی اثرات محرومیت از خواب روی عملکرد پزشکان و پرستاران انجام شد دکانسون و همکارانش گزارش کرده اند که فعالیت پزشکان در طول دوره های بلند کاری بخصوص در شب کمتر قابل اعتماد است.
فیریدمن اثرات محرومیت از خواب را در یک گروه متشکل از 14 انترن در نیویورک سیتی بررسی کرد . از شرکت کنندگان در این مطالعه خواسته شد که یک نوار قلبی را 20 دقیقه یا مطالعه کنند و وضعیت خلقی و سایکولوژی آنها را در زمانهای بعد از استراحت و خستگی مفرط بررسی کردند. در زمان محرومیت از خواب میزان خطای انترن
ها در تفسیر نوار قلبی 85% بیشتر بود.انترن های بشدت خسته شده ، ناراحت تر ، از لحاظ اجتماعی ناکارآمد تر و کم توان تر از انترن های استراحت کرده بودند.آنهااینگونه قضاوت می کردند که مشکلات درکی ، شناختی و روانی بیشتری در زمان خستگی دارند.
در آزمایشی که ویلکینسون بر روی تعدادی از پزشکان انجام داد ،تحقیقات بیان می کنند که در 24 ساعت گذشته آنها 76/12 ساعت کار کردند و 24/8 ساعت انکال بودند با 3 ساعت وقت آزاد .پزشکان بطور متوسط 6 ساعت استراحت کرده بودند.حدودا 105 مورد(4%) از بیماران درمان ضعیف تری را دریافت کردند و 141 مورد(6%) از بیماران دچار مشکلات جدی شدند. این تحقیق که بر روی پزشکان انجام گرفت می تواند قضاوت فعالی را در مورد تایید اثرات ساعات کار طولانی بدهد.

اثرات فیزیولوژیکی نوبت کاری:
شواهد قابل قبولی وجود دارد که شیفت کاری شبانه سلامتی کمتری را نسبت به شیفت کاری روزانه دارند. البته در میان کسانی که در این شیفت کار می کنند میزان این امر کاملا متغیر است . به نظر می رسد که بعضی از افراد در این شیفتها ،کمتر قادر به هماهنگ سازی خود با شرایط هستند.کشانی که بیشتر در هنگام صبح فعالند،کسانی که عادت به خواب شبانه دارند و کسانی که در غلبه بر خستگی ناشی از کار زیاد موفق نیستند،معمولا برای هماهنگ شدن با شیفت کاری مشکل دارند. شواهدی وجود دارد که افرادی که دارای ترسهای روانی هستند کمتر قادر به تطابق با شیفت های کاری اند.
یک تحقیق که بر روی 1200 پرستار انجام شد نشان دادکه شیفت شبانه و شیفت چرخشی پرستاران باعث مشکلات روانی و جسمی بیشتری نسبت به شیفت های ثابت روزانه می شود.و هر چه فاصله از ریتم معمول شیفت کاری بیشتر باشد میزان اثر آن تغیرات بیشتر است.
در تحقیقی که بر روی پزشکان سال اولی انجام شد مشکلات روانی زیادی مشاهده شد که شامل :عصبانیت ،خشم ، از دست دادن وقت آزاد ،خستگی مزمن ومشکل خواب بود . گزارش داده شده که عده ای از پزشکان از مشکلات ناشی از مصرف الکل ، افسردگی،بیشتر از سایر عوامل رنج میبرند.بعلاوه استرس و مسئولیت زیاد کار آنها هم بر این مشکلات اضافه می شود. بعضی از این عوامل باعث ایجاد سندرم پرکاری میشوند که منجر به مشکلات خواب ، افسردگی و پرخاشگری می شود.

در تحقیق دیگر که بر روی60 دانشجوی پرستاری در طول 15 ماه اول شیفت کاری آنها انجام شد نشان داده شد که شیفتهای کاری اثرات کاملا منفی بر روی سلامت روحی وروانی آنها گذاشته است. این نتایج توسط پرسشنامه هایی بدست آمد که شامل 12 سئوال مربوط به توانایی ایجاد تمرکز، کم خوابی مربوط به نگرانی ،احساس بلااستفاده بودن ، توانایی تصمیم گیری ،افسردگی، شادی ،وابستگی و… بود . سوالات مطرح شده قبل از آغاز شیفت کاری بعد از 6 ماه و بعد از پایان شیفت کاری در پایان 15 ماه پرسیده شد. همچنین ایم تحقیقات نشان داد که افرادی که از توجه بیشتری از طرف استادان خود برخوردارندکمتر دچار علایم روحی روانی می شوند.
عادات شخصیتی پرستاران را نمی توان جز عوامل تاثیرگذاری طولانی مدت برای شیفت کاری در نظر گرفت ولی فشارهای خارجی که بعنوان نمونه از طرف افراد بالاتر یا از طرف ارگانهای دیگر یا از طرف عقاید فردی شخص و فاکتورهای فیزیولوژیکی بر فرد وارد می شود می تواند تاثیر بسزایی بر روی شیفت کاری داشته باشد.

*شیفت کاری و عملکرد تولید مثلی:*
تعداد اندکی از تحقیقات در مورد مشکلات تولید مثلی در ارتباط با نوبت کاری انجام گرفته است. یک تحقیق که بر روی 146 پرستار زن در آمریکا انجام گرفت تغیری در سیکل عادت ماهانه آنها نشان نداد. در تحقیقی دیگر که روی 1200 پرستار توسط موسسه ملی سلامت و بهداشت کار انجام شد نشان دادکه شیفتهای کاری بر روی عادت ماهانه تاثیر گذار است. پرستارانی که در شیفتهای کاری روزانه کار می کردند سیکلهای نامنظم

بیشتری را گزارش می کردند در حالی که پرستارانی که سیکل های چرخشی داشتند کرامپ کمتری را گزارش کرده اند امابه همراه حساسیت بیشتر و ضعف و بیماری حین سیکل و سیکل ماهانه طولانی تر.مطالعاتی که بر روی زنانی که در ساعت های غیر استاندارد یا شیفتهای چرخشی کار می کنند نشان می دهد که انها در معرض خطر بیشتری از لحاظ مشکلات بارداری ،کاهش وزن زمان تولد واندازه کوچک نوزاد برخوردار هستند.

بررسی بر روی 2264 زن کارگر در ژاپن انجام شد که شامل توانایی تولید مثل و تاریخ سیکل ماهانه انها و ساعت های کارشان بود نشان داد که زنانی که در طول شب کار می کنند بی نظمی بیشتری در خونروش و درد بیشتری در حین خونروش نسبت به کسانی که در طول روز کار می کنند نشان می دهد. نرخ باروری و زایمان در زنانی که

در طول شب کار می کنند کمتر بوده و نرخ مرگ و میر نوزادان بیشتر است.

*کار شیفتی و عملکرد دستگاه گوارش:*
پرستاران وافرادی که بطور شیفتی کار می کنند،نشانه هایی از اختلالات سیستم گوارشی در انها نسبت به کسانیکه روز کار هستند بیشتر گزارش شده استRunten Franz مطالعات چندین الگوی کار شیفتی را که شامل 8000 کارگر بود مرور کرده و نتیجه گیری کردکه شیفت شب بطور خاصی ارتباط دارد با آشفتگی خواب و مشکلات گوارشی . روزکاری و روزکاریهای با گردش تا عصر خیلی کمتر آزاردهنده هستند نسبت به کارهایی که صرفا شبانه هستند یا کارهایی که بطور شیفتی در شب هستند.

یکی از مشکلات کار شیفتی این است که برنامه غذایی معمول را تغیر می دهد .کار شیفتی ممکن است همچنین نوع غذای مصرفی را تغییر دهد. برای مثال ممکن است تهیه یک غذای خوب و گرم در ساعت سه صبح مشکل باشد. شب کارها به مصرف غذای آماده و در دسترس (سوسیس و کالباس )یا غذاهای راحت ولی بالا از نظر قند چربی و کافئین برای مبارزه با خستگی و کوفتگی تمایل بیشتری دارند.بقیه دادهای فیزیولوژیکی نیز حمایت می کنند از رابطه بین کار شیفتی و بیماریهای گوارشی. مکانیسم های فیزیولوژیک،شبکاری را به اختلال عملکرد سیستم گوارشی ارتباط می دهند و ریسک بیماری را افزایش می دهند.

طی چهارده مطالعه Runten fredz دریافت که میزان بروز زخم در شیفت کاریهای ماقبل از این و شیفت کاریهای اخیر که در برنامه شان شبها نیز گنجانده شده است نسبت به روزکارها یا شیفت کارهایی که شب کار نبوده اند بیشتر است.

در مطالعه ای که segava و همکارانش انجام دادند به این نتیجه رسیدند که کار شیفتی ریسک زخم معده را دو برابر می کند.

سایت موژ

ددت به عنوان اولین حشره کش سنتتیک

مورد استفاده در مبارزه با آفات نباتی و ناقلین بیماریها تاثیر مثبت و منفی بسیاری بر سلامت انسانها گذارده است.
تاثیر این سم تا آنجا عمیق بوده است که بسیاری از مفاهیم جدید در کنترل آفات و ناقلین از جمله تئوری مدیریت تلفیقی آفات با هدف کاهش اثرات مخرب این سم و کاهش و نهایتا حذف کاربرد آن ارائه گردیده است. کشف این ماده از جالبترین و چالش برانگیرترین کشفیات دانش بشری بوده است.

ددت از ماده ای معجزه گر تا آلوده کننده ای ممنوع
در اواخر دهه ۱۹۳۰ میلادی، پاول مولر شیمیدان محقق در شرکت ژژی واقع در بازل سوئیس مشغول تحقیق برای یافتن حشره کشی برای مبارزه با بید لباس بود. وی در یکی از آزمایشاتش از ترکیبی بنام دی کلرو دی فنیل تری کلرو اتان استفاده نمود که قبلا در سال ۱۸۴۷ توسط شیمیدانی آلمانی ساخته شده بود. مولر داخل جعبه ای شیشه ای را به این ترکیب پودری سفید رنگ و بدون بو آغشته نمود و سپس تعداد زیادی مگس خانگی را در داخل جعبه قرار داد. بدوا هیچ اتفاقی نیفتاد اما صبح روز بعد همگی مگس ها مرده بودند. دسته های جدیدی از مگس و دیگر حشرات هم که اضافه می شدند به همین ترتیب از میان می رفتند حتی پس از شسته شدن
ظرف با مواد حلال هم باقیمانده بسیار ناچیز ترکیب موجود بر روی دیواره جعبه، موجب مرگ حشرات داخل آن می شد.
مولر با کشف ویژگی های این ترکیب که نهایتا نام DDT را به خود گرفت به دریافت جایزه نوبل پزشکی سال ۱۹۴۸ نائل آمد
مورخ سوئیسی لوکاس استراومن می گوید:
” ددت دارای ویژگی هائی است که سایر حشره کش هافاقد آن هستند. بسیار ارزان است، می تواند بطورانبوه تولید شود، فاقد اثرات بسیار سمی بر روی انسان و حیوانات خونگرم است و می تواند تعدادزیادی حشره را در مدت زمان کوتاهی نابود کند.”
ددت به جنگ وارد می شود:
طی جنگ دوم جهانی، متفقین برای پیشگیری از ابتلای سربازان و شهروندان به مالاریا، تیفوس و سایر بیماری های منتقله توسط حشرات بنحو گسترده ای از ددت استفاده نمودند. یکی از اولین موفقیت های ددت کنترل طغیان گسترده تیفوس در سال ۱۹۴۴ ناپل بود در عین حال از این ماده در آلمان هم به عنوان یک حشره کش کشاورزی برای افزایش تولید زراعی استفاده می شد.
استراومن که برای یک گروه بین المللی به بررسی نقش شرکت های شیمیائی سوئیس در جریان جنگ دوم پرداخته است می گوید: ” شرکت ژژی در آن زمان هم به متفقین و هم به آلمان ددت می فروخت. تنها در سال اول تولید این ماده، آلمانی ها سفارش خرید ده هزار تن را داده بودند که برای یک محصول تازه بسیار زیاد بود. ”

ماده شیمیائی معجزه گر:
موفقیت های بعدی ددت در مبارزه با مالاریا بسیار جالب توجه بود. در سال ۱۹۴۵ بر اساس تخمین انجام شده ۷۵ میلیون هندی به مالاریا مبتلا شده بودند که تلفاتی بالغ بر ۸۰۰۰۰۰ نفر داشت. در اوایل دهه ۶۰ ، تعداد موارد بیماری به ۵۰۰۰۰ هزار مورد کاهش یافته بود. در سال ۱۹۴۸ در منطقه ای که امروزه سری لانکا نام دارد تاقبل از معرفی ددت ۸/۲ میلیون نفر به مالاریا مبتلا شدند این عدد پس از معرفی این ترکیب تا حد ۳۰ مورد در سال ۱۹۶۴ کاهش یافت. در یونان نیز تعداد موارد بیماری از یک تا دو میلیون مورد در سال به صفر رسید. همچنین در ساردینیا تعداد موارد مالاریا ۷۵۰۰۰ مورد بود که پس از پایان مبارزه در سال ۱۹۵۱ به ۹ مورد رسید. به علاوه ددت موجب ریشه کنی مالاریا در اروپا و امریکای شمالی شده است.

آلوده کننده منفور:
در اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل ۱۹۵۰ میلادی برخی دانشمندان دریافتند که گونه های خاصی از حشرات مثل مگس خانگی نسبت به این آفت کش مقاوم شده اند به علاوه به کارگیری مداوم این ماده برای مقاصد کشاورزی طی دو دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ و به تبع آن تجمع آین ماده در زنجیره غذائی موجب بروز نگرانی هایی شد.
استراومن می گوید: ” به دلیل سمیت حاد ناچیز این ماده برای انسان به نسبت دیگر سموم، استفاده های متنوعی از آن به عمل آمده است. ماندگاری این ماده یعنی همان خاصیتی که مولر بدنبال آن بود حال به یکی از معضلات کلیدی تبدیل شده است.”
در سال ۱۹۶۲ راشل کارسون کتابی را تحت عنوان بهار خاموش در ایالات متحده به چاپ رساند و در آن مشکلات زیست محیطی ناشی از بکارگیری این ماده را برشمرد و تاثیرات نامطلوب آن را بر پرندگان شکاری مورد توجه قرار داد. در سال ۱۹۷۲ ایالات متحده بکارگیری ددت را ممنوع ساخت و بسیاری از کشورهای دنیا نیز پس از این کشور دست به این اقدام زدند. استراومن در ادامه می افزاید: ” مقامات سوئیسی ابتدا به مخالفت با این اقدام پرداختند اما زمانی که ایالات متحده و کانادا واردات پنیر سوئیسی را بدلیل وجود باقیمانده ددت در آن ممنوع کردند متوجه شدند که باید دست به اقداماتی بزنند به همین دلیل آنها نیز پس از چند ماه، استفاده از ددت را ممنوع اعلام کردند.”
در واقع اگرچه ددت در چربی بدن حیوانات و انسان تجمع می یابد اما هنوز هیچ مدرک معتبری در خصوص اثرات زیانباراین ترکیب بر بدن انسان در دست نیست !

توقف تدریجی تولید:
در سال ۲۰۰۱ میلادی بیش از ۱۲۰ کشور پیمان نامه جهانی منع استفاده از ۱۲ ترکیب شیمیایی را که تحت عنوان آلوده کنندگان پایدار آلی نامیده می شوند در چارچوب کنوانسیون استکهلم امضا نمودند. در این پیمان نامه به ۲۵ کشور جهان اجازه داده شده است مادامی که جایگزینی مقرون به صرفه برای ددت نیافته اند تحت نظارت و راهنمایی سازمان بهداشت جهانی از این ماده استفاده نمایند.
مارسل تانر مدیر انستیتو مناطق گرمسیری سوئیس اظهار می دارد: ” ددت بنا به دلایلی هنوز جایگاه خود را در برنامه های کنترل مالاریا حفظ کرده است. اول به خاطر اینکه مناطقی در جهان وجود دارد که آنوفل های ناقل هنوز به ددت مقاوم نشده اند دلیل دیگر اینکه برای کاستن از جمعیت پشه ها در اماکن مسکونی که موجب کاهش موارد انتقال مالاریا می شودمی توان از مقادیر بسیار کمی از آن استفاده نمود. با این حساب اگر بار زیاد بیماری را در نظر داشته باشیم و در مقابل فقدان ابزارهای مناسب برای کنترل مالاریا را پیش روی قرار دهیم با وجود ابزاری مثل ددت که همچنان موثر است ممنوعیت استفاده از آن اشتباهی مطلق خواهد بود.”
از دهه ۱۹۹۰ که استفاده از ددت متوقف گردید تعداد موارد ابتلا به مالاریا در افریقا و امریکای جنوبی متناوبا افزایش داشته است.
روبرت ریدلی از برنامه تحقیقات بیماری های گرمسیری سازمان بهداشت جهانی ضمن تایید این گفته اضافه می کند: ” ممنوعیت کلی بکارگیری ددت اثراتی کاملا منفی بر کشور هایی خواهد داشت که هنوز برآن به عنوان عامل اصلی کنترل مالاریا تکیه دارند.”

حافظ حیات:
در اواخر دهه ۱۹۳۰ شرکت ژژی یکی از تولید کنندگان مواد رنگی بود که تحقیقاتش را بر مواد دارویی جدید متمرکز نموده بود. اما ددت این شرکت را قادر ساخت بازار کاملا تازه ای را برای مواد شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی بدست آورد و نیز به ۱۵-۱۰ سال برتری آن نسبت به سایر رقبا انجامید. مشخص گردیده است که تا قبل از دهه ۵۰ میلادی یعنی زمان حرکت بسوی بازار علف کش ها، ددت مهمترین آفت کش مورد استفاده در کشاورزی بوده است.
اما پاول مولر در سال ۱۹۶۵ یعنی سه سال پس از انتشار کتاب بهار خاموش در گذشت. ویلی بوتیکر زیست شناس که در دهه ۱۹۴۰ میلادی در شرکت ژژی مشغول به کار بوده است و برخی از اولین بررسی های صحرایی ددت را در سوئیس به انجام رسانده است در مورد مولر می گوید: ” پاول فردی نسبتا خجالتی و کمرو و از اصالتی واقعی برخوردار بود. او که ماده اش روزی حافظ جهان بود هرگز از اینکه دیگر مورد توجه عموم قرار نداشت اظهار ناراحتی نمی کرد.”
منبع :سایت پزشکان بدون مرز
مهرداد ضرابی
کارشناس ارشد حشره شناسی پزشکی و مبارزه با ناقلین

کارشناس کنترل ناقلین مرکز سلامت محیط و کار

سایت موژ

تشخیص بیماری و ارزیابی بالینی آسم شغلی

الف) چه افرادی باید از نظر آسم شغلی بررسی شوند؟

در تمامی بالغینی که با علائم و نشانه‌های انسداد راه هوایی مراجعه می‌کنند، باید احتمال وجود آسم شغلی در نظر گرفته شود. بسیاری از افراد که دچار آسم شغلی هستند در ابتدا به‌عنوان COPD تلقی می‌شوند زیرا انسداد مجاری هوایی، تا حدودی ثابت بوده و بسیاری از آنها سیگاری هستند و زمانی که عامل مواجهه، برطرف شود ماهیت آسمی بیماری، وضوح بیشتری پیدا می‌کند. بهترین راه غربالگری این موضوع آن است که از کارگران سئوال شود که آیا علائم بیماری آنها در ایام تعطیل بهتر می‌شود یا خیر و چند روز طول می‌کشد تا بهبودی حاصل شود. در صورتیکه از بیمار بپرسیم آیا علائم آسم، سر کار، بدتر می‌شود یا خیر؟ معمولاً فایده‌ای ندارد زیرا بیشتر بیماران مبتلا به آسم شغلی، فقط پس از اتمام کار و شبها، دچار علائم می‌شوند.

ب ) شرح حال :
شرح حال در شناسایی آسم شغلی اهمیت زیادی دارد و در طی اخذ شرح حال باید رابطه زمانی ما بین مواجهه اخیر و بروز علائم تنفسی، جستجو شود.
در صورتیکه یکی از حالات زیر موجود باشد، رابطه بین علائم آسم و محیط کار، مورد سوء ظن قرار می‌گیرد:
- علائمی که صرفاً هنگام کار، بروز می‌نمایند.
- علائمی که در تعطیلات آخر هفته، رفع می‌گردند.
- علائمی که در هر شیفت کاری به تناوب، تکرار می‌شوند.
- علائمی که در طی هفتة کاری، مرتباً بر شدت آنها افزوده می‌گردد.
- علائمی که پس از تغییر محیط کار، رفع می‌گردند.

در طی اخذ شرح حال، باید احتمال تماس و مواجهه با تمامی عوامل ایجاد کننده آسم چه در محیط کار و چه در درون محیط منزل، پرسیده شود.
شرح حالی که اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوه‌بر عنوان شغل باید شامل مسئولیتهایی باشد که فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال باید شدت و میزان مواجهه نیز بررسی شود و خصوصیات شغلی، تشریح شود و عوامل آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی، مدنظر قرار گیرند. به‌علاوه باید کارگران دیگری که دچار علائم تنفسی حمله‌ای شده‌اند نیز شناسایی شوند و از آنها شرح حال شغلی کامل و مبتنی بر زمان، اخذ شود.

در اخذ شرح حال سابقه طبی بیمار باید بر شرح حال آسم، داروهای فعلی و قبلی (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل کار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسیون، تأکید کرد.
بیماریهایی نظیر: آسم دوران کودکی، رینیت آلرژیک، درماتیت آتوپیک و مسایل دیگر تنفسی مانند COPD، ممکن است برای پرسشنامة شرح‌حال دارای اهمیت باشند.

در شرح حال، اخذ شرح حال قلبی (برای مثال داشتن سابقه آنژین صدری) و یا اخذ شرح حال گوارشی (برای مثال وجود رفلاکسی که منجر به تنگی نفس اسپورادیک گردد)، باید بررسی شود. همچنین سابقه آلرژی‌ها، آزمون آلرژی قبلی و استعمال سیگار نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد. در ضمن شرح حال، افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی به عوامل محرک غیرآلرژیک مانند: ورزش، هوای سرد، محرکها نیز اهمیت دارد.
به هنگام اخذ شرح حال باید دانست که همیشه الگوی معمول آسم شغلی که «در محل کار، حال عمومی بیمار بد شود و در طی آخر هفته و تعطیلات، بهبود یابد»، وجود ندارد و مشکلات بیمار در محیط خارج کار نیز ممکن است وجود داشته باشد.

در بعضی از بیماران، علائم در خانه شدیدتر است و فرد را از خواب بیدار می‌کند و تعطیلات آخر هفته، آنقدر طولانی نیست که منجر به بروز علائم بهبودی در فرد مبتلا شود.

در صورتیکه در شرح حال بیمار سابقه بروز همزمان رینوکنژکتویت در محل کار و گاهی سابقه کهیر، موجود باشد و خصوصاً این مسئله در رابطه با بیمارانی باشد که هم با مواد دارای وزن مولکولی زیاد، تماس و مواجهه دارند و هم مبتلا به آسم هستند، مؤید مطمئنی از آسم شغلی است.

رینینت، ممکن است از عوامل مساعدکننده بروز آسم شغلی باشد و در شرح حال مهم است. رینیت اغلب پیش از آسم شغلی و یا همزمان با آن است و خصوصاً این مسئله در مورد مواد شیمیایی دارای وزن مولکولی زیاد، صادق است.
ولی باید بر این مسئله واقف بود که صرف شرح حال اگر مؤید آسم شغلی باشد و در رابطه با کارگری باشد که با مواد حساس‌کنندة شناخته شده‌ای تماس داشته است، به تنهایی کافی نیست و باید از آزمونهای فیزیولوژیک نیز استفاده نمود.
(بهترین گواه مطلب فوق، مطالعه علمی آینده‌نگری است که در مورد بهترین پزشکانی که ۱۶۲ کارگر برای آسم شغلی به آنها مراجعه کردند و ارزش اخباری مثبت پرسشنامه، فقط ۶۲% بود ولیکن ارزش اخباری منفی پرسشنامه، ۸۳% محاسبه گردید).
در اخذ شرح حال، تماس ناگهانی و قابل ملاحظه با عوامل، اهمیت دارد زیرا ممکن است مبین حساسیت تنفسی یا RADS باشد. همچنین در شرح حال، باید مدت زمان تماس شغلی پیش از آغاز نشانه‌های تنفسی، تعیین شود.
مسائلی که در شرح حال، ما را به سمت ساز و کار با واسطه IgE، هدایت می‌کند عبارتند از:
۱. وجود دورة کمون : از چند ماه تا چند سال پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۲. سابقه نشانه‌های آلرژی بینی و چشم همزمان و پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۳. بروز نشانه‌های زودرس (در طی یک ساعت) و تأخیری (۴ تا ۱۲ ساعت پس از مراجعت از محل کار به منزل)‌ ؛
۴. سابقه آتوپی فردی یا خانوادگی ؛
۵. آگاهی ‌از‌ سیر زمانی بیماری به هنگام اخذ شرح حال و برای اخذ شرح حال مفید، می‌تواند مؤثر باشد ؛
۶. سیر زمانی آسم شغلی بدین صورت است که بروز علایم تنفسی در بخشهای فوقانی و تحتانی با ۵ حالت، دیده می‌شود.
• تنگی نایژه که طی یک ساعت پس از تماس، ایجاد می‌شود و پس از قطع تماس، فوراً از بین می‌رود.
• تنگی تأخیری نایژه که ۴ تا ۱۲ ساعت پس از آغاز تماس، یعنی در انتهای نوبت (شیفت کاری) یا پس از مراجعت از محل کار به منزل، آغاز می‌شود.
• پس از یک تماس منفرد، ممکن است تا یک هفته، آسم، هر شب عود کند و در طی روز، بهبود یابد. پاسخ منفرد تأخیری در آسم شغلی ناشی از عوامل شیمیایی (سرو قرمز، دی‌ایزوسیانات و کلوفان و …)، شایع است.
• در شکل غیر معمول آسم شغلی، آغاز زودرس و تداوم نشانه‌ها به‌مدت ۶ تا ۲۴ ساعت، دیده می‌شود.
• شکل تکراری تأخیری در پاسخ به TDI، دیده می‌شود. انقباض نایژه، ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از تماس، ایجاد می‌گردد و سپس بهبود حاصل می‌شود ولی مراحل پیاپی انقباضی نایژه‌ها و بهبود، تا یک هفته تداوم می‌یابد.

پ ) ارزیابی محل کار
شرح حال دقیق شغلی، اطلاعات سودمندی را درباره موادی که فرد در محل کار با آنها تماس دارد، در اختیار می‌گذارد. عوامل مسبب ممکن است به شکل گاز، بخار، آئروسل، غبار یا دود باشند.
آئروسل، سوسپانسیونی از ذرات مایع یا جامد است.
غبار یا آئورسل پودری، ناشی از خرد یا له شدن مواد جامد است.
دود طبق تعریف، آئروسل ناشی ازاحتراق یا تصفیه موادی است که به‌طور معمول در دمای اتاق به شکل جامد، وجود دارند
در صورت امکان باید از هوای محل کار، نمونه‌برداری کرد تا سطح عوامل مسبب احتمالی را به‌دست آورد. این کار همچنین برای بهبود مهندسی محل کار به منظور کاهش تماس، کاربرد دارد.
روش اندازه‌گیری تماس به ماهیت فیزیکی و شیمیایی مادة مورد بحث، بستگی دارد. اندازه‌گیری گاز و بخار اغلب به شکل بخش در میلیونیا بخش در بیلیون بیان می‌شود. ولی می‌توان آن را به شکل وزن در حجم (μg / m۳) نیز محاسبه کرد. آستانه تماس برای بعضی از ترکیبات شیمیایی در کنفرانس بهداشتکاران دولتی صنعت آمریکا، تعیین شده است.
مقادیر حد آستانه یا TVL براساس تجربیات روی حیوان و انسان، تعیین شده و عبارت است از سطوحی از تماس که در مقادیر کمتر از آن سطوح، آثار سمی و محرک، شایع نباشد. ادارة امنیت و بهداشت شغلی آمریکا (OSHA) بسیاری از TVLها را به‌عنوان حدود مجاز تماس پذیرفته و در وضع قوانین، به‌کار گرفته است.
همچنین TVL به‌منظور تماس بلند مدت به‌کار رفته است و به شکل میانگین زمانی (اطلاعات ۸ ساعته) برای تعیین تماس مجاز در محل کار، استفاده می‌گردد. در سال ۱۹۸۹، سازمان OSHA، حد مجاز تماس (PELS) را برای بیش از ۶۰۰ ماده، معین کرد. ولی PEL برای بسیاری از مواد، تعیین نشده است زیرا در مورد مقادیری که سبب ایجاد حساسیت می‌شوند، هنوز اطلاعاتی در دست نیست. مادة حساسیت‌زا، ممکن است در مقادیری بسیار کمتر از TVL یا PEL، سبب بروز حساسیت شود. همچنین از مشخصات حساسیت آلرژیک این است که مقادیر مورد نیاز برای ایجاد نشانه‌ها در تماس مجدد به مراتب کمتر از نخستین مواجهه است.
نمونه‌برداری از هوای محیط کار می‌تواند اطلاعات سودمندی را در مورد منابع شایع تماس، ویژگیهای پراکنش و کارایی اقدامات کنترلی بهداشت صنعتی، فراهم آورد. روش استاندارد نمونه‌برداری، با فواصل ۸ ساعته است و بررسی گازها و بخارها با دستگاه‌های کالریمتریک انجام می‌شود.
بهترین ابزار برای اندازه‌گیری آئروسل‌های مایع و جامد، استفاده از وسایل جمع‌آوری جاذب و قابل حمل است. این وسیله معمولاً با باتری کار می‌کند و هوا را به درون ماده حاجب (مانند شارکول) می‌کشاند و سپس مادة شیمیایی جذب شده، قابل جداسازی و بررسی خواهد بود.

تشخیص آسم شغلی
تشخیص قطعی آسم شغلی بر استفاده از آزمونهای استاندارد کارکرد ریه در محل‌کار، استوار است. در نخستین گام، شرح حال دقیق شغلی و برحسب مورد، ارزیابی IgE اختصاصی انجام می‌گیرد. هر یک از آزمونهای پوستی در آسم شغلی با واسطه IgE، ارزش اخباری یا پیشگویی منفی زیادی دارد. به عبارت دیگر آزمون پوستی منفی، تشخیص آسم شغلی ناشی از برخی حساسیت‌زاهای پروتئینی طبیعی مانند: آنزیم‌ها، پسپلیوم و لاتکس را رد می‌کند.
گام بعدی، آزمون متاکولین است؛ چنانچه این آزمون در محل‌کار، یا مدت کوتاهی پس از عزیمت از محل کار منفی (PC۲۰ > ۱۰ mg /ml) شود، تشخیص آسم (شغلی یا غیرشغلی) رد می‌شود زیرا ارزش اخباری منفی آزمون متاکولین، زیاد است. در صورت منفی شدن این آزمون، بررسی بیشتر، ضرورتی ندارد. البته باید در نظر داشت که آزمون متاکولین ممکن است در کارگرانی که حتی به‌مدت کوتاهی از محیط کار دور بوده‌اند، منفی شود. بی‌خطر بودن آزمون در صورتیکه FEV۱ بیشتر از ۷۰ درصد باشد و راحت‌تر بودن این آزمون در مقایسه با ارزیابی طولانی مدت PEF، از فایده‌های آزمون متاکولین هستند. اگر این آزمون توسط تکنسینی مجرب، انجام گردد، موارد منفی کاذب، قابل اجتناب هستند. آزمون متاکولین مثبت، غیراختصاصی است و به‌تنهایی تشخیص آسم شغلی را اثبات نمی‌کند. شرح حال مثبت آزمون متاکولین مثبت و آزمون پوستی نسبت به حساسیت‌زاهای شغلی، معیارهای کافی در تشخیص آسم شغلی هستند. در دیگر کارگران باید با آزمون اختصاصی تحریک نایژه در آزمایشگاه یا پایش مستمر PEF یا FEV۱ در محل‌کار، تشخیص آسم شغلی را تأئید کرد. نحوة ثبت PEF به کارگران، آموزش داده می‌شود و سپس در مدت حداقل دوهفته و روزی یک ساعت در محل‌کار و دو هفته دور از محیط کار، مقادیر PEF توسط کارگر، ثبت می‌شود.

نظارت برای بررسی انجام فلومتری به‌روش درست و پایبندی بیمار به انجام آزمون، اهمیت بسیاری دارد. سپس پزشکی که در جریان بیماری فرد نیست (یک سویه کور)، نتایج را بررسی می‌کند و مقادیر غیرطبیعی PEF در طول زمان، آسم شغلی را تأئید می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی در محل کار توسط تکنسین است که FEV۱ را در ساعاتی از روز یا روزهایی که کارگر در تـماس با عوامـل ایجادکننـده (Trigger Factor) است و همچنین در روز یا روزهایی که این تماس برقرار نیست، اندازه‌گیری می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی توسط پزشک معالج است. در این مورد آزمون مثبت، تشخیص آسم شغلی را تأئیـد می‌کند ولی آزمون منفی، تشخیص را رد نمی‌کند زیرا ممکن است مقادیر به‌کار رفته در چالش، کمتر از مقدار تماس در محل کار باشد و یا عامل مورد استفاده در آزمون به درستی انتخاب نشده باشد.

تشخیصهای افتراقی
افتراق بیمارانی که از پیش دچار آسم یا افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی بوده و در تماس با عوامل تحریک‌کننده غیراختصاصی مانند: هوای سرد، دود یا مواد محرک در محل‌کار، دچار تشدید نشانه‌ها می‌گردند، از بیماران مبتلا به آسم شغلی، اهمیت فراوانی دارد. وجود خس‌خس سینه در محیط کار، ابتلاء به آسم شغلی را تأئید نمی‌کند و در واقع مواد محرک مانند دود و عوامل فیزیکی در این بیماران به‌عنوان عامل تشدید کننده و نه ایجادکنندة آسم، مطرح می‌گردند. افشانه‌های فلوئورتان با تحریک مستقیم گیرنده‌های نایژه، سبب تنگی راه‌های هوایی می‌شوند. ذرات خنثی و تماس با دی‌اکسید گوگرد در محیط کار نیز آثار تحریکی مستقیمی دارند. در کارگرانی که از پیش به پاسخ‌دهی بیش از حد راه‌های هوایی، مبتلا هستند، تماس با غلظتهای سمی: دی‌اکسید نیتروژن، اوزون، آمونیاک،‌ گازهای هالوژن‌دار، ترکیبات پاک‌کننده حاوی آمینهای چهارگانه، سبب ایجاد التهاب در نایژه و پاسخ بیش از حد راه‌های هوایی می‌گردد. برونشیولیت ابلتیران ، نوعی بیماری انسدادی همراه با فییروزاست که التهاب نابوده‌کنندة نایژک‌ها نایژک‌های انتهایی و راه‌های هوایی کوچک را مبتلا می‌سازد و از استنشاق مقدار زیاد گاز یا بخار، ناشی می‌شود. در افراد مبتلا، علاوه‌بر انسداد راه‌های هوایی، اختلالاتی در انتشار گاز از ریه نیز دیده می‌شود. انسداد راه‌های هوایی، همچنین ممکـن است در دیگـر بیماریهـای میـان بافـتی یا پارانشـیم ریه مانـند: سارکوئـیدوز و پنومونیت افزایش حساسیتی نیز دیده شود. باید در نظر داشت که هر چند ترکیبات دی‌ایزوسیانات، شایع‌ترین علت آسم شغلی هستند ولی می‌توانند مشکلات دیگری مانند پنومونیت افزایش حساسیتی را نیز در ریه، ایجاد کنند.

نارسایی بطن چپ و نئوپلاسم ریه نیز ممکن است به‌صورت تنگی نفس و خس‌خس سینه، تظاهر کنند و بنابراین در تشخیص افتراقی آسم شـغلی، مطرح ‌هستند؛ از ایـن رو پرتونگاری قفسه سینه در ارزیابی همه کارگران مشکوک به آسم شغلی، ضرورت دارد. بیماریهای شبه آسمی که باید از آسم شغلی، تمیز داده شوند، بیماریهایی نظیر: بیماری تب غلات و نشانگان ذرات آلی سمی هستند و در کارگرانی که با غلات سر و کار دارند و در آسیابانان، دیده می‌شود. تماس با این گرد، سبب ایجاد تب، سردرد، بیحالی، سوزش گلو، تنگی نفس و سرفه می‌شود. علت این بیماری را وجود آندوتوکسین یا سموم قارچی موجود در گرد و غبار غلات دانسته‌اند. فعال‌سازی مستقیم مسیر غیرکلاسیک مکمل توسط اجزای پروتئینی غلات، ممکن است ساز و کار ایجاد این بیماری باشد. بیسینوز یا بیماری ناشی از ذرات پنبه (Byssinosis)، نوعی بیماری شبه آسم است و در کارگرانی دیده می‌شود که با پنبه و کتان سر و کار دارند. شکل حاد این بیماری با تب، نوتروفیلی و نشانه‌های فراگیر و خس‌خس سینه، مشخص می‌شود.
همچنین بیماری با کاهش کوتاه‌مدت یا بلندمدت FEV۱ متناسب با میزان آندوتوکسین موجود در گرد و غبار پنبه همراه است. تب بخار فلزات در جوشکاران فولاد گالوانیزه دیده می‌شود و با تنگی نفس، درد ماهیچه‌ای و تب ۲۴ تا ۴۸ ساعته پس از تماس با دود جوشکاری، مشخص می‌گردد. تصور می‌شود که عامل مسبب آن اکسید روی باشد که باعث آزادسازی مستقیم سیتوکین‌هایی مانند TNF از سلـولها می‌شود و بنابراین نشانه‌های بیماری، ظاهر می‌شود. در افتراق بیماریهای انسدادی راه‌های هوایی از بیماریهای میان بافتی یا حبابچه‌ای، آزمونهای انتشار ریوی کمک‌کننده هستند. در بیماریهای حبابچه‌ای، ظرفیت انتشار ریه برای منوکسیدکربن، کم است؛ درحالیکه در آسم، این میزان، طبیعی یا حتی اندکی افزایش یافته است. تماس با TMA می‌تواند سبب ایجاد سندرم تأخیر تنفسی سیستمیک گردد.
نشانه‌های فراگیر شبه آنفولانزا مانند: تب و درد ماهیچه‌ای، ۳ تا ۶ ساعت پس از تماس با TM، ایجاد می‌شوند و ممکن است تا ۲۴ ساعت با سرفه و خس‌خس همراه باشد.
این نشانگان با عامل روماتوئید و افزایش سطح سرمی IgG اختصاصی، همراه است و بنابراین مشابه نوعی بیماری با واسطه کمپلکس ایمنی است. در این حالت، پرتونگاری قفسة سینه، طبیعی است و از این رو این بیماری پنومونیت افزایش حساسیتی به‌شمار نمی‌رود.

درمان(Management)
الف) اصول کلی درمان
سنگ بنای درمان آسم شغلی، تشخیص سریع و به‌موقع و اجتناب از مواجهه کارگر با مواد محرک است. این مسئله خصوصاً در مورد آسم‌های شغلی ناشی از مواد حساس‌کننده، صادق است زیرا مواجهه با مقدار کمی از مواد حساس‌کننده می‌تواند باعث آسم مقاوم شود. کسانی که دچار آسم ناشی از مواد محرک یا آسم تشدید شده به‌وسیلة کار هستند در صورت مهیا شدن شرایط مهندسی، ممکن است بتوانند به کار معمول خود ادامه دهند و بدین منظور باید به آنها وسایل محافظت از سیستم تنفسی داده شود. کسانی که دچار آسم شغلی می‌شوند باید براساس پروتکل‌های منتشر شده تحت درمان طبی قرار گیرند. از آنجایی که علت اصلی آسم، التهاب است، استروئیدها سنگ بنای درمان هستند.
Malo و همکارانش نشان دادند که افراد دارای آسم به‌علت مواد حساس‌کننده و یا ناشی از مواد با وزن مولکولی کم یا زیاد، در صورت عدم مواجهه و استـفاده از استـروئید استنشاقی، بهبودی قابل توجهی پیدا می‌کنند؛ به‌علاوه این افراد باید از استعمال دخانیات اجتناب نمایند و در ضمن باید در مورد آسمشان آموزش دیده و علائـم هشداردهندة حمله آسم را بشناسند و نحوة اسـتفاده از دارویشان را بدانند. اگر بیماری آسم به‌وضوح در محیط کار، بد شود، بیمار باید از محیط دور شود. کرومــولین سدیم به‌ویژه در پیشگیری آسم ناشی از حیوانات آزمایشگاهی، کاربرد دارد. ایمنی درمانی در اکثر موارد آسم شغلی، بررسی نشده است و کارایی آن در کارگـرانی که با صدف ماهی و یا حیوانات آزمایشگاهی و یا گربه سر و کار دارند، نشان داده شده است.

ب) مسائلی که در مورد محیط کار بیمار مطرح است :
کسانی که آسم شغلی وابسته به مواد حساسیت‌زای تأئید شده دارند باید از چنین محیطهایی دور شوند. افتراق ما بین آسم شغلی ناشی از مواد حساسیت‌زا۱ با آسم شغلی ناشی از مواد محرک۲، به‌علت داشتن درمانهای متفاوت، مهم است. افراد دارای آسم ناشی از مواد حساسیت‌زا حتی با مقادیر کم این مواد، دچار واکنش می‌شوند و اصلاً نباید در آن محیط قرار بگیرد ولی افراد دارای آسم ناشی از مواد محرک، می‌توانند در همان ساختمان کار کنند اما آنها را باید به جایی برد که با مقادیر زیاد این مواد، مواجهه نداشته باشند و یا از وسایل محافظتی استفاده کنند. پیگیری بیماران نشان داده است که اکثر بیماران آسم شغلی حتی اگر سالها پس از اجتناب از مواجهه، بررسی شوند، به‌طورکامل بهبود نیافته‌اند و این امر اهمیت تشخیص به‌موقع و سریع را مشخص می‌کند.
در صورتیکه بیمار با وجود درمان دارویی مناسب، هنوز هم دچار افزایش غیراختصاصی پاسخ‌دهی راه‌های هوایی باشد، ممکن است به محدود کردن مواجهات محیطی وی با عوامل آغاز کننده غیراختصاصی آسـم مانند: هـوای سرد، دود، گرد و غبار و همچنین محدود کردن فعالیت بیمار، نیاز باشد.

پ) مسائلی که در مورد دیگر کارگران مطرح است :
اگر در محیط کاری، فردی مبتلا به آسم شغلی باشد، این یک زنگ خطر است و باید خطر بروز آسم شغلی را با استفاده از تغییر در روش کار و بهبود تهویة هوا، کاست.

اصول پیشگیری
الف ) ارتقاء سلامت
آیا می‌توان براساس ساختمان شیمیایی مواد، قضاوت کرد که عامل خطری برای ایجاد آسم شغلی، محسوب می‌شوند یا خیر؟
بعضی از خصوصیات مولکولی مواد، نشانگر مضر بودن آنها در سلامتی است و امکان دارد همین خصوصیات در رابطه با آسم شغلی نیز مطرح باشند که مقالاتی در این زمینه ارائه شده است و بررسی روی آن، ادامه دارد.
ارزیابی میزان مواجهه، نیازمند پاسخ به سئوالاتی از قبیل: چه‌کسی؟ چه‌کاری؟ کجا؟ و چگونه؟ دارد و نیازمند آشنایی به مسائلی است که پس از کنار هم گذاردن، مبین شدت و نوع مواجهه خواهند بود.
یکی از مشکلات بررسی کمی، مواجهه آن است که شناخت مستقیم عوامل مرتبط با خطر رینیت و آسم میسر نمی‌باشد و به‌عنوان مثال وقتی ذرات آرد به‌راحتی در یک نانوایی پخش می‌شوند و نانوا مبتلا به آسم شغلی می‌شود، برای کارفرما درک و باور این مطلب که مادة بی‌خطر و معمولی مانند آرد می‌تواند عامل آسم باشد مشکل است.
هنگامیکه مواجهه با عامل خاصی به‌عنوان عامل خطر آسم شغلی و رینیت تلقی شود، ارزیابی باید طبق مراحل ذیل انجام شود:
• با پیگیری و نظارت، مشاغلی که میزان مواجهة زیادی دارند، شناسایی گردند ؛
• میزان مواجهه هر فرد، معلوم شود و تخمینی از میانگین و محدودة میزان مواجهه به‌دست آید ؛
• از مکانهایی که دارای میزان مواجهه کمتر هستند نیز نمونه‌های اضافی گرفته شود.
در صورتیکه بخواهیم به یک دستورالعمل اجرایی و عملی برسیم، سئوال اساسی آن است که در هر شرایطی چه معیارهایی باید رعایت شوند تا میزان خطر را تاحد قابل قبولی تعدیل کنند.
برای پاسخ به این سئوال نیازمند دانستن اثرات سوء مواد و شرایط و نحوة مواجهه هستیم.
در موارد خاصی، شواهد خوبی دال‌بر وجود ارتباط بین خطر بروز حساسیت و میزان مواجهه یافت می‌شوند و هر چه میزان بیشتری از مواد استنشاق شوند، میزان بروز حساسیت، بیشتر می‌شود و احتمال تجربه علائم رینیت و یا آسم بیشتر می‌گردد.
ولی تعیین محدوده و حد میزان مواجهه‌ای که بی‌خطر تلقی شود، مشکل است. حتی ممکن است پس از بروز حساسیت، میزان ماده‌ای که بتواند موجب بروز علائم شود از میزان دفعة اول، کمتر باشد.
مؤثرترین روش کنترل، اجتناب از مواجهه است که یا باید فرد را به شغل دیگری، مشغول کرد و یا در صورت امکان، مواد دارای ضرر کمتر را در اختیار آنها گذاشت.
کارهای دیگری نیز شاید مقدور باشد مثلاً شاید بتوان فرمولاسیون آنزیم‌ها را به‌صورت گرانول در آورد که احتمال تولید آئروسل کمتری دارند و یا رطوبت محیط را در جاهایی که سیانوآکریلات به‌کار می‌برند، افزایش داد زیرا بخار، باعث تبدیل مونومرهای سیانوآکریلات به پلیمر می‌شود و تراکم، باعث ضرر کمتر می‌شود.
به‌عنوان آخرین خط پیشگیری محافظت فردی در برابر عوامل مضر در جاهایی که مسائل گفته شده امکان پذیر نیست، اهمیت خاصی دارد. مثلاً در جاهایی که رنگهای حاوی دی ایزوسیانات به‌کار می‌برند،

محافظت دستگاه تنفسی به‌وسیلة ماسک، دارای اهمیت خاصی است.
ب) پیشگیری اولیه و تحت نظر قرار دادن (سورویلانس) محیط کار
شواهد خوبی در دست است که در مورد گروهی از مواد حساس‌کننده دستگاه تنفسی، عواملی مانند سیگار و سابقة آتوپی، احتمال بروز حساسیت را افزایش می‌دهد. آتوپی، در افراد زیادی یافت می‌شود و براساس شواهد تشخیصی، شاید به نسبت ۱ به ۳ در جمعیت وجود داشته باشد.
افراد آتوپیک، نسبت به آلرژن‌های شایع مانند: مایت موجود در گرد و غبار منازل وگرده‌های گیاهان و علفزار، حساس هستند.
به نظر می‌رسد که بروز حساسیت شغلی در اثر بعضی از مواد مولد آسم مهم خصوصاً دی‌ایزوسیانات‌ها با آتوپی، ارتباط داشته باشد ولی احتمال بروز حساسیت نسبت به عوامل دیگر مانند آلرژن‌های حیوانات آزمایشگاهی و یا سایر مواد بیولوژیکی دارای مولکولهای درشت در افراد آتوپیک، افزایش می‌یابد. بنابراین وجود ریسک اضافی در موارد آتوپی باید مدنظر قرار گیرد و وجود یا عدم وجود آتوپی، بررسی شود.
سورویلانس محیط کار، یکی از اجزای اصلی پیشگیری از آسم شغلی در محیط کار است. برنامه‌های سورویلانس که در قالب پیشگیری ثانویه گنجانده می‌شوند به‌دنبال تشخیص زود هنگام بیماران مبتلا به آسم هستند زیرا که در صورت تشخیص زود هنگام موربیدیته و از کار افتادگی با به‌کار بستن مداخلة به هنگام، قابل پیشگیری هستند.
تشخیص آسم شغلی در محیط کار، از این نظر که امکان دارد کارگران دیگر نیز در معرض خطر قرار داشته باشند و نیازمند تشخیص به موقع و سریع باشند هم دارای اهمیت است.
رویکرد عمومی برنامه‌های سورویلانس، غربالگری طبی کارگران همکار و پایش میزان مواجهه است. در سورویلانس طبی می‌توان یک پرسشنامه مبتنی بر علائم را به‌صورت سالانه به افراد عرضه کرد و بر بهبود علائم در تعطیلات آخر هفته، تأکید ورزید و به‌علاوه اسپیرومتری دوره‌ای سالانه نیز انجام داد و اسپیرومتری‌ها را با اسپیرومتری پایه که در زمان استخدام کارگر به‌دست آمده است، مقایسه کرد. مرور PEFهای ثبت شده در طی چند هفته نیز می‌تواند افرادی را که در معرض خطر بروز آسم شغلی هستند، کشف کند. در صورت فراهم بودن امکانات، کارشناسان بهداشت حرفه‌ای می‌توانند از هوای فضای محیط کار، نمونه‌برداری کنند و مطمئن شوند که مسایل خاص مهندسی برای محافظت از کارگران، اعمال شده است.
مرور و به روز رسانی فهرست موادی که در هر صنعت، مورد استفاده هستند باید به‌صورت دوره‌ای انجام شود تا عوامل احتمالی مولد آسم، شناسایی شوند.
آزمون خراش پوستی ۱نیز در صنایع پرخطر می‌تواند در غربالگری طبی، گنجانده شود.
اسپیرومتری Cross – shift می‌تواند کارگرانی را که در اثر کار دچار کاهش حاد FEV۱ شده‌اند کشف کند ولی برای کشف پاسخهای تأخیری که پس از ساعات کاری، احتمال بروز دارد، غیرحساس است.
از نظر تئوری آزمون چالشی سالانه با متاکولین، مطلوب به نظر می‌رسد ولی انجام آن در جمعیت زیاد تحت مواجهه، عملی نیست.

پ) پیشگیری ثانویه
کارگران، نیازمند بیماریابی دقیق و درمان هستند. بیماریابی، معمولاً شامل پایش دو ساعته PEF در زمان کار و غیر آن طی یک دورة سه هفته‌ای است. در تعداد زیادی از کارگران، علائم آسم در صورت قطع مواجهه، باقی می‌مانند.
عوامل متعددی به‌عنوان مسئول افزایش احتمال باقی ماندن علائم پس از قطع مواجهه، مطرح شده‌اند که به‌طور تقریبی شامل موارد ذیل می‌باشند:
۱. نوع عامل، مواد دارای وزن مولکولی کم (مانند دی‌ایزوسیانات و دود ناشی از کلوفان)، احتمال بیشتری برای توأم بودن با علائم مداوم را دارند ؛
۲. فاصله طولانی ما بین بروز علائم و قطع مواجهه ؛
۳. شدت افزایش یافته علائم در زمان قطع علائم ؛
۴. سابقه قبلی خس‌خس و سیگار کشیدن.
وقتی نتوان در بازگرداندن کارگر به کار قبلی موفق شد، باید تغییر شغل کارگر را مدنظر داشت. باید با ارزیابی شغل جدید، مطمئن شد که نه تنها مواجهه با مواد حساس‌کننده، وجود ندارد، بلکه عوامل تشدیدکنندة علائم نیز در محیط کار جدید، وجود ندارد.

منبع سایت پزشکان بدون مرز

سایت موژ

تشخیص بیماری و ارزیابی بالینی آسم شغلی

الف) چه افرادی باید از نظر آسم شغلی بررسی شوند؟

در تمامی بالغینی که با علائم و نشانه‌های انسداد راه هوایی مراجعه می‌کنند، باید احتمال وجود آسم شغلی در نظر گرفته شود. بسیاری از افراد که دچار آسم شغلی هستند در ابتدا به‌عنوان COPD تلقی می‌شوند زیرا انسداد مجاری هوایی، تا حدودی ثابت بوده و بسیاری از آنها سیگاری هستند و زمانی که عامل مواجهه، برطرف شود ماهیت آسمی بیماری، وضوح بیشتری پیدا می‌کند. بهترین راه غربالگری این موضوع آن است که از کارگران سئوال شود که آیا علائم بیماری آنها در ایام تعطیل بهتر می‌شود یا خیر و چند روز طول می‌کشد تا بهبودی حاصل شود. در صورتیکه از بیمار بپرسیم آیا علائم آسم، سر کار، بدتر می‌شود یا خیر؟ معمولاً فایده‌ای ندارد زیرا بیشتر بیماران مبتلا به آسم شغلی، فقط پس از اتمام کار و شبها، دچار علائم می‌شوند.

ب ) شرح حال :
شرح حال در شناسایی آسم شغلی اهمیت زیادی دارد و در طی اخذ شرح حال باید رابطه زمانی ما بین مواجهه اخیر و بروز علائم تنفسی، جستجو شود.
در صورتیکه یکی از حالات زیر موجود باشد، رابطه بین علائم آسم و محیط کار، مورد سوء ظن قرار می‌گیرد:
- علائمی که صرفاً هنگام کار، بروز می‌نمایند.
- علائمی که در تعطیلات آخر هفته، رفع می‌گردند.
- علائمی که در هر شیفت کاری به تناوب، تکرار می‌شوند.
- علائمی که در طی هفتة کاری، مرتباً بر شدت آنها افزوده می‌گردد.
- علائمی که پس از تغییر محیط کار، رفع می‌گردند.

در طی اخذ شرح حال، باید احتمال تماس و مواجهه با تمامی عوامل ایجاد کننده آسم چه در محیط کار و چه در درون محیط منزل، پرسیده شود.
شرح حالی که اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوه‌بر عنوان شغل باید شامل مسئولیتهایی باشد که فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال باید شدت و میزان مواجهه نیز بررسی شود و خصوصیات شغلی، تشریح شود و عوامل آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی، مدنظر قرار گیرند. به‌علاوه باید کارگران دیگری که دچار علائم تنفسی حمله‌ای شده‌اند نیز شناسایی شوند و از آنها شرح حال شغلی کامل و مبتنی بر زمان، اخذ شود.

در اخذ شرح حال سابقه طبی بیمار باید بر شرح حال آسم، داروهای فعلی و قبلی (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل کار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسیون، تأکید کرد.
بیماریهایی نظیر: آسم دوران کودکی، رینیت آلرژیک، درماتیت آتوپیک و مسایل دیگر تنفسی مانند COPD، ممکن است برای پرسشنامة شرح‌حال دارای اهمیت باشند.

در شرح حال، اخذ شرح حال قلبی (برای مثال داشتن سابقه آنژین صدری) و یا اخذ شرح حال گوارشی (برای مثال وجود رفلاکسی که منجر به تنگی نفس اسپورادیک گردد)، باید بررسی شود. همچنین سابقه آلرژی‌ها، آزمون آلرژی قبلی و استعمال سیگار نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد. در ضمن شرح حال، افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی به عوامل محرک غیرآلرژیک مانند: ورزش، هوای سرد، محرکها نیز اهمیت دارد.
به هنگام اخذ شرح حال باید دانست که همیشه الگوی معمول آسم شغلی که «در محل کار، حال عمومی بیمار بد شود و در طی آخر هفته و تعطیلات، بهبود یابد»، وجود ندارد و مشکلات بیمار در محیط خارج کار نیز ممکن است وجود داشته باشد.

در بعضی از بیماران، علائم در خانه شدیدتر است و فرد را از خواب بیدار می‌کند و تعطیلات آخر هفته، آنقدر طولانی نیست که منجر به بروز علائم بهبودی در فرد مبتلا شود.

در صورتیکه در شرح حال بیمار سابقه بروز همزمان رینوکنژکتویت در محل کار و گاهی سابقه کهیر، موجود باشد و خصوصاً این مسئله در رابطه با بیمارانی باشد که هم با مواد دارای وزن مولکولی زیاد، تماس و مواجهه دارند و هم مبتلا به آسم هستند، مؤید مطمئنی از آسم شغلی است.

رینینت، ممکن است از عوامل مساعدکننده بروز آسم شغلی باشد و در شرح حال مهم است. رینیت اغلب پیش از آسم شغلی و یا همزمان با آن است و خصوصاً این مسئله در مورد مواد شیمیایی دارای وزن مولکولی زیاد، صادق است.
ولی باید بر این مسئله واقف بود که صرف شرح حال اگر مؤید آسم شغلی باشد و در رابطه با کارگری باشد که با مواد حساس‌کنندة شناخته شده‌ای تماس داشته است، به تنهایی کافی نیست و باید از آزمونهای فیزیولوژیک نیز استفاده نمود.
(بهترین گواه مطلب فوق، مطالعه علمی آینده‌نگری است که در مورد بهترین پزشکانی که ۱۶۲ کارگر برای آسم شغلی به آنها مراجعه کردند و ارزش اخباری مثبت پرسشنامه، فقط ۶۲% بود ولیکن ارزش اخباری منفی پرسشنامه، ۸۳% محاسبه گردید).
در اخذ شرح حال، تماس ناگهانی و قابل ملاحظه با عوامل، اهمیت دارد زیرا ممکن است مبین حساسیت تنفسی یا RADS باشد. همچنین در شرح حال، باید مدت زمان تماس شغلی پیش از آغاز نشانه‌های تنفسی، تعیین شود.
مسائلی که در شرح حال، ما را به سمت ساز و کار با واسطه IgE، هدایت می‌کند عبارتند از:
۱. وجود دورة کمون : از چند ماه تا چند سال پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۲. سابقه نشانه‌های آلرژی بینی و چشم همزمان و پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۳. بروز نشانه‌های زودرس (در طی یک ساعت) و تأخیری (۴ تا ۱۲ ساعت پس از مراجعت از محل کار به منزل)‌ ؛
۴. سابقه آتوپی فردی یا خانوادگی ؛
۵. آگاهی ‌از‌ سیر زمانی بیماری به هنگام اخذ شرح حال و برای اخذ شرح حال مفید، می‌تواند مؤثر باشد ؛
۶. سیر زمانی آسم شغلی بدین صورت است که بروز علایم تنفسی در بخشهای فوقانی و تحتانی با ۵ حالت، دیده می‌شود.
• تنگی نایژه که طی یک ساعت پس از تماس، ایجاد می‌شود و پس از قطع تماس، فوراً از بین می‌رود.
• تنگی تأخیری نایژه که ۴ تا ۱۲ ساعت پس از آغاز تماس، یعنی در انتهای نوبت (شیفت کاری) یا پس از مراجعت از محل کار به منزل، آغاز می‌شود.
• پس از یک تماس منفرد، ممکن است تا یک هفته، آسم، هر شب عود کند و در طی روز، بهبود یابد. پاسخ منفرد تأخیری در آسم شغلی ناشی از عوامل شیمیایی (سرو قرمز، دی‌ایزوسیانات و کلوفان و …)، شایع است.
• در شکل غیر معمول آسم شغلی، آغاز زودرس و تداوم نشانه‌ها به‌مدت ۶ تا ۲۴ ساعت، دیده می‌شود.
• شکل تکراری تأخیری در پاسخ به TDI، دیده می‌شود. انقباض نایژه، ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از تماس، ایجاد می‌گردد و سپس بهبود حاصل می‌شود ولی مراحل پیاپی انقباضی نایژه‌ها و بهبود، تا یک هفته تداوم می‌یابد.

پ ) ارزیابی محل کار
شرح حال دقیق شغلی، اطلاعات سودمندی را درباره موادی که فرد در محل کار با آنها تماس دارد، در اختیار می‌گذارد. عوامل مسبب ممکن است به شکل گاز، بخار، آئروسل، غبار یا دود باشند.
آئروسل، سوسپانسیونی از ذرات مایع یا جامد است.
غبار یا آئورسل پودری، ناشی از خرد یا له شدن مواد جامد است.
دود طبق تعریف، آئروسل ناشی ازاحتراق یا تصفیه موادی است که به‌طور معمول در دمای اتاق به شکل جامد، وجود دارند
در صورت امکان باید از هوای محل کار، نمونه‌برداری کرد تا سطح عوامل مسبب احتمالی را به‌دست آورد. این کار همچنین برای بهبود مهندسی محل کار به منظور کاهش تماس، کاربرد دارد.
روش اندازه‌گیری تماس به ماهیت فیزیکی و شیمیایی مادة مورد بحث، بستگی دارد. اندازه‌گیری گاز و بخار اغلب به شکل بخش در میلیونیا بخش در بیلیون بیان می‌شود. ولی می‌توان آن را به شکل وزن در حجم (μg / m۳) نیز محاسبه کرد. آستانه تماس برای بعضی از ترکیبات شیمیایی در کنفرانس بهداشتکاران دولتی صنعت آمریکا، تعیین شده است.
مقادیر حد آستانه یا TVL براساس تجربیات روی حیوان و انسان، تعیین شده و عبارت است از سطوحی از تماس که در مقادیر کمتر از آن سطوح، آثار سمی و محرک، شایع نباشد. ادارة امنیت و بهداشت شغلی آمریکا (OSHA) بسیاری از TVLها را به‌عنوان حدود مجاز تماس پذیرفته و در وضع قوانین، به‌کار گرفته است.
همچنین TVL به‌منظور تماس بلند مدت به‌کار رفته است و به شکل میانگین زمانی (اطلاعات ۸ ساعته) برای تعیین تماس مجاز در محل کار، استفاده می‌گردد. در سال ۱۹۸۹، سازمان OSHA، حد مجاز تماس (PELS) را برای بیش از ۶۰۰ ماده، معین کرد. ولی PEL برای بسیاری از مواد، تعیین نشده است زیرا در مورد مقادیری که سبب ایجاد حساسیت می‌شوند، هنوز اطلاعاتی در دست نیست. مادة حساسیت‌زا، ممکن است در مقادیری بسیار کمتر از TVL یا PEL، سبب بروز حساسیت شود. همچنین از مشخصات حساسیت آلرژیک این است که مقادیر مورد نیاز برای ایجاد نشانه‌ها در تماس مجدد به مراتب کمتر از نخستین مواجهه است.
نمونه‌برداری از هوای محیط کار می‌تواند اطلاعات سودمندی را در مورد منابع شایع تماس، ویژگیهای پراکنش و کارایی اقدامات کنترلی بهداشت صنعتی، فراهم آورد. روش استاندارد نمونه‌برداری، با فواصل ۸ ساعته است و بررسی گازها و بخارها با دستگاه‌های کالریمتریک انجام می‌شود.
بهترین ابزار برای اندازه‌گیری آئروسل‌های مایع و جامد، استفاده از وسایل جمع‌آوری جاذب و قابل حمل است. این وسیله معمولاً با باتری کار می‌کند و هوا را به درون ماده حاجب (مانند شارکول) می‌کشاند و سپس مادة شیمیایی جذب شده، قابل جداسازی و بررسی خواهد بود.

تشخیص آسم شغلی
تشخیص قطعی آسم شغلی بر استفاده از آزمونهای استاندارد کارکرد ریه در محل‌کار، استوار است. در نخستین گام، شرح حال دقیق شغلی و برحسب مورد، ارزیابی IgE اختصاصی انجام می‌گیرد. هر یک از آزمونهای پوستی در آسم شغلی با واسطه IgE، ارزش اخباری یا پیشگویی منفی زیادی دارد. به عبارت دیگر آزمون پوستی منفی، تشخیص آسم شغلی ناشی از برخی حساسیت‌زاهای پروتئینی طبیعی مانند: آنزیم‌ها، پسپلیوم و لاتکس را رد می‌کند.
گام بعدی، آزمون متاکولین است؛ چنانچه این آزمون در محل‌کار، یا مدت کوتاهی پس از عزیمت از محل کار منفی (PC۲۰ > ۱۰ mg /ml) شود، تشخیص آسم (شغلی یا غیرشغلی) رد می‌شود زیرا ارزش اخباری منفی آزمون متاکولین، زیاد است. در صورت منفی شدن این آزمون، بررسی بیشتر، ضرورتی ندارد. البته باید در نظر داشت که آزمون متاکولین ممکن است در کارگرانی که حتی به‌مدت کوتاهی از محیط کار دور بوده‌اند، منفی شود. بی‌خطر بودن آزمون در صورتیکه FEV۱ بیشتر از ۷۰ درصد باشد و راحت‌تر بودن این آزمون در مقایسه با ارزیابی طولانی مدت PEF، از فایده‌های آزمون متاکولین هستند. اگر این آزمون توسط تکنسینی مجرب، انجام گردد، موارد منفی کاذب، قابل اجتناب هستند. آزمون متاکولین مثبت، غیراختصاصی است و به‌تنهایی تشخیص آسم شغلی را اثبات نمی‌کند. شرح حال مثبت آزمون متاکولین مثبت و آزمون پوستی نسبت به حساسیت‌زاهای شغلی، معیارهای کافی در تشخیص آسم شغلی هستند. در دیگر کارگران باید با آزمون اختصاصی تحریک نایژه در آزمایشگاه یا پایش مستمر PEF یا FEV۱ در محل‌کار، تشخیص آسم شغلی را تأئید کرد. نحوة ثبت PEF به کارگران، آموزش داده می‌شود و سپس در مدت حداقل دوهفته و روزی یک ساعت در محل‌کار و دو هفته دور از محیط کار، مقادیر PEF توسط کارگر، ثبت می‌شود.

نظارت برای بررسی انجام فلومتری به‌روش درست و پایبندی بیمار به انجام آزمون، اهمیت بسیاری دارد. سپس پزشکی که در جریان بیماری فرد نیست (یک سویه کور)، نتایج را بررسی می‌کند و مقادیر غیرطبیعی PEF در طول زمان، آسم شغلی را تأئید می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی در محل کار توسط تکنسین است که FEV۱ را در ساعاتی از روز یا روزهایی که کارگر در تـماس با عوامـل ایجادکننـده (Trigger Factor) است و همچنین در روز یا روزهایی که این تماس برقرار نیست، اندازه‌گیری می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی توسط پزشک معالج است. در این مورد آزمون مثبت، تشخیص آسم شغلی را تأئیـد می‌کند ولی آزمون منفی، تشخیص را رد نمی‌کند زیرا ممکن است مقادیر به‌کار رفته در چالش، کمتر از مقدار تماس در محل کار باشد و یا عامل مورد استفاده در آزمون به درستی انتخاب نشده باشد.

تشخیصهای افتراقی
افتراق بیمارانی که از پیش دچار آسم یا افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی بوده و در تماس با عوامل تحریک‌کننده غیراختصاصی مانند: هوای سرد، دود یا مواد محرک در محل‌کار، دچار تشدید نشانه‌ها می‌گردند، از بیماران مبتلا به آسم شغلی، اهمیت فراوانی دارد. وجود خس‌خس سینه در محیط کار، ابتلاء به آسم شغلی را تأئید نمی‌کند و در واقع مواد محرک مانند دود و عوامل فیزیکی در این بیماران به‌عنوان عامل تشدید کننده و نه ایجادکنندة آسم، مطرح می‌گردند. افشانه‌های فلوئورتان با تحریک مستقیم گیرنده‌های نایژه، سبب تنگی راه‌های هوایی می‌شوند. ذرات خنثی و تماس با دی‌اکسید گوگرد در محیط کار نیز آثار تحریکی مستقیمی دارند. در کارگرانی که از پیش به پاسخ‌دهی بیش از حد راه‌های هوایی، مبتلا هستند، تماس با غلظتهای سمی: دی‌اکسید نیتروژن، اوزون، آمونیاک،‌ گازهای هالوژن‌دار، ترکیبات پاک‌کننده حاوی آمینهای چهارگانه، سبب ایجاد التهاب در نایژه و پاسخ بیش از حد راه‌های هوایی می‌گردد. برونشیولیت ابلتیران ، نوعی بیماری انسدادی همراه با فییروزاست که التهاب نابوده‌کنندة نایژک‌ها نایژک‌های انتهایی و راه‌های هوایی کوچک را مبتلا می‌سازد و از استنشاق مقدار زیاد گاز یا بخار، ناشی می‌شود. در افراد مبتلا، علاوه‌بر انسداد راه‌های هوایی، اختلالاتی در انتشار گاز از ریه نیز دیده می‌شود. انسداد راه‌های هوایی، همچنین ممکـن است در دیگـر بیماریهـای میـان بافـتی یا پارانشـیم ریه مانـند: سارکوئـیدوز و پنومونیت افزایش حساسیتی نیز دیده شود. باید در نظر داشت که هر چند ترکیبات دی‌ایزوسیانات، شایع‌ترین علت آسم شغلی هستند ولی می‌توانند مشکلات دیگری مانند پنومونیت افزایش حساسیتی را نیز در ریه، ایجاد کنند.

نارسایی بطن چپ و نئوپلاسم ریه نیز ممکن است به‌صورت تنگی نفس و خس‌خس سینه، تظاهر کنند و بنابراین در تشخیص افتراقی آسم شـغلی، مطرح ‌هستند؛ از ایـن رو پرتونگاری قفسه سینه در ارزیابی همه کارگران مشکوک به آسم شغلی، ضرورت دارد. بیماریهای شبه آسمی که باید از آسم شغلی، تمیز داده شوند، بیماریهایی نظیر: بیماری تب غلات و نشانگان ذرات آلی سمی هستند و در کارگرانی که با غلات سر و کار دارند و در آسیابانان، دیده می‌شود. تماس با این گرد، سبب ایجاد تب، سردرد، بیحالی، سوزش گلو، تنگی نفس و سرفه می‌شود. علت این بیماری را وجود آندوتوکسین یا سموم قارچی موجود در گرد و غبار غلات دانسته‌اند. فعال‌سازی مستقیم مسیر غیرکلاسیک مکمل توسط اجزای پروتئینی غلات، ممکن است ساز و کار ایجاد این بیماری باشد. بیسینوز یا بیماری ناشی از ذرات پنبه (Byssinosis)، نوعی بیماری شبه آسم است و در کارگرانی دیده می‌شود که با پنبه و کتان سر و کار دارند. شکل حاد این بیماری با تب، نوتروفیلی و نشانه‌های فراگیر و خس‌خس سینه، مشخص می‌شود.
همچنین بیماری با کاهش کوتاه‌مدت یا بلندمدت FEV۱ متناسب با میزان آندوتوکسین موجود در گرد و غبار پنبه همراه است. تب بخار فلزات در جوشکاران فولاد گالوانیزه دیده می‌شود و با تنگی نفس، درد ماهیچه‌ای و تب ۲۴ تا ۴۸ ساعته پس از تماس با دود جوشکاری، مشخص می‌گردد. تصور می‌شود که عامل مسبب آن اکسید روی باشد که باعث آزادسازی مستقیم سیتوکین‌هایی مانند TNF از سلـولها می‌شود و بنابراین نشانه‌های بیماری، ظاهر می‌شود. در افتراق بیماریهای انسدادی راه‌های هوایی از بیماریهای میان بافتی یا حبابچه‌ای، آزمونهای انتشار ریوی کمک‌کننده هستند. در بیماریهای حبابچه‌ای، ظرفیت انتشار ریه برای منوکسیدکربن، کم است؛ درحالیکه در آسم، این میزان، طبیعی یا حتی اندکی افزایش یافته است. تماس با TMA می‌تواند سبب ایجاد سندرم تأخیر تنفسی سیستمیک گردد.
نشانه‌های فراگیر شبه آنفولانزا مانند: تب و درد ماهیچه‌ای، ۳ تا ۶ ساعت پس از تماس با TM، ایجاد می‌شوند و ممکن است تا ۲۴ ساعت با سرفه و خس‌خس همراه باشد.
این نشانگان با عامل روماتوئید و افزایش سطح سرمی IgG اختصاصی، همراه است و بنابراین مشابه نوعی بیماری با واسطه کمپلکس ایمنی است. در این حالت، پرتونگاری قفسة سینه، طبیعی است و از این رو این بیماری پنومونیت افزایش حساسیتی به‌شمار نمی‌رود.

درمان(Management)
الف) اصول کلی درمان
سنگ بنای درمان آسم شغلی، تشخیص سریع و به‌موقع و اجتناب از مواجهه کارگر با مواد محرک است. این مسئله خصوصاً در مورد آسم‌های شغلی ناشی از مواد حساس‌کننده، صادق است زیرا مواجهه با مقدار کمی از مواد حساس‌کننده می‌تواند باعث آسم مقاوم شود. کسانی که دچار آسم ناشی از مواد محرک یا آسم تشدید شده به‌وسیلة کار هستند در صورت مهیا شدن شرایط مهندسی، ممکن است بتوانند به کار معمول خود ادامه دهند و بدین منظور باید به آنها وسایل محافظت از سیستم تنفسی داده شود. کسانی که دچار آسم شغلی می‌شوند باید براساس پروتکل‌های منتشر شده تحت درمان طبی قرار گیرند. از آنجایی که علت اصلی آسم، التهاب است، استروئیدها سنگ بنای درمان هستند.
Malo و همکارانش نشان دادند که افراد دارای آسم به‌علت مواد حساس‌کننده و یا ناشی از مواد با وزن مولکولی کم یا زیاد، در صورت عدم مواجهه و استـفاده از استـروئید استنشاقی، بهبودی قابل توجهی پیدا می‌کنند؛ به‌علاوه این افراد باید از استعمال دخانیات اجتناب نمایند و در ضمن باید در مورد آسمشان آموزش دیده و علائـم هشداردهندة حمله آسم را بشناسند و نحوة اسـتفاده از دارویشان را بدانند. اگر بیماری آسم به‌وضوح در محیط کار، بد شود، بیمار باید از محیط دور شود. کرومــولین سدیم به‌ویژه در پیشگیری آسم ناشی از حیوانات آزمایشگاهی، کاربرد دارد. ایمنی درمانی در اکثر موارد آسم شغلی، بررسی نشده است و کارایی آن در کارگـرانی که با صدف ماهی و یا حیوانات آزمایشگاهی و یا گربه سر و کار دارند، نشان داده شده است.

ب) مسائلی که در مورد محیط کار بیمار مطرح است :
کسانی که آسم شغلی وابسته به مواد حساسیت‌زای تأئید شده دارند باید از چنین محیطهایی دور شوند. افتراق ما بین آسم شغلی ناشی از مواد حساسیت‌زا۱ با آسم شغلی ناشی از مواد محرک۲، به‌علت داشتن درمانهای متفاوت، مهم است. افراد دارای آسم ناشی از مواد حساسیت‌زا حتی با مقادیر کم این مواد، دچار واکنش می‌شوند و اصلاً نباید در آن محیط قرار بگیرد ولی افراد دارای آسم ناشی از مواد محرک، می‌توانند در همان ساختمان کار کنند اما آنها را باید به جایی برد که با مقادیر زیاد این مواد، مواجهه نداشته باشند و یا از وسایل محافظتی استفاده کنند. پیگیری بیماران نشان داده است که اکثر بیماران آسم شغلی حتی اگر سالها پس از اجتناب از مواجهه، بررسی شوند، به‌طورکامل بهبود نیافته‌اند و این امر اهمیت تشخیص به‌موقع و سریع را مشخص می‌کند.
در صورتیکه بیمار با وجود درمان دارویی مناسب، هنوز هم دچار افزایش غیراختصاصی پاسخ‌دهی راه‌های هوایی باشد، ممکن است به محدود کردن مواجهات محیطی وی با عوامل آغاز کننده غیراختصاصی آسـم مانند: هـوای سرد، دود، گرد و غبار و همچنین محدود کردن فعالیت بیمار، نیاز باشد.

پ) مسائلی که در مورد دیگر کارگران مطرح است :
اگر در محیط کاری، فردی مبتلا به آسم شغلی باشد، این یک زنگ خطر است و باید خطر بروز آسم شغلی را با استفاده از تغییر در روش کار و بهبود تهویة هوا، کاست.

اصول پیشگیری
الف ) ارتقاء سلامت
آیا می‌توان براساس ساختمان شیمیایی مواد، قضاوت کرد که عامل خطری برای ایجاد آسم شغلی، محسوب می‌شوند یا خیر؟
بعضی از خصوصیات مولکولی مواد، نشانگر مضر بودن آنها در سلامتی است و امکان دارد همین خصوصیات در رابطه با آسم شغلی نیز مطرح باشند که مقالاتی در این زمینه ارائه شده است و بررسی روی آن، ادامه دارد.
ارزیابی میزان مواجهه، نیازمند پاسخ به سئوالاتی از قبیل: چه‌کسی؟ چه‌کاری؟ کجا؟ و چگونه؟ دارد و نیازمند آشنایی به مسائلی است که پس از کنار هم گذاردن، مبین شدت و نوع مواجهه خواهند بود.
یکی از مشکلات بررسی کمی، مواجهه آن است که شناخت مستقیم عوامل مرتبط با خطر رینیت و آسم میسر نمی‌باشد و به‌عنوان مثال وقتی ذرات آرد به‌راحتی در یک نانوایی پخش می‌شوند و نانوا مبتلا به آسم شغلی می‌شود، برای کارفرما درک و باور این مطلب که مادة بی‌خطر و معمولی مانند آرد می‌تواند عامل آسم باشد مشکل است.
هنگامیکه مواجهه با عامل خاصی به‌عنوان عامل خطر آسم شغلی و رینیت تلقی شود، ارزیابی باید طبق مراحل ذیل انجام شود:
• با پیگیری و نظارت، مشاغلی که میزان مواجهة زیادی دارند، شناسایی گردند ؛
• میزان مواجهه هر فرد، معلوم شود و تخمینی از میانگین و محدودة میزان مواجهه به‌دست آید ؛
• از مکانهایی که دارای میزان مواجهه کمتر هستند نیز نمونه‌های اضافی گرفته شود.
در صورتیکه بخواهیم به یک دستورالعمل اجرایی و عملی برسیم، سئوال اساسی آن است که در هر شرایطی چه معیارهایی باید رعایت شوند تا میزان خطر را تاحد قابل قبولی تعدیل کنند.
برای پاسخ به این سئوال نیازمند دانستن اثرات سوء مواد و شرایط و نحوة مواجهه هستیم.
در موارد خاصی، شواهد خوبی دال‌بر وجود ارتباط بین خطر بروز حساسیت و میزان مواجهه یافت می‌شوند و هر چه میزان بیشتری از مواد استنشاق شوند، میزان بروز حساسیت، بیشتر می‌شود و احتمال تجربه علائم رینیت و یا آسم بیشتر می‌گردد.
ولی تعیین محدوده و حد میزان مواجهه‌ای که بی‌خطر تلقی شود، مشکل است. حتی ممکن است پس از بروز حساسیت، میزان ماده‌ای که بتواند موجب بروز علائم شود از میزان دفعة اول، کمتر باشد.
مؤثرترین روش کنترل، اجتناب از مواجهه است که یا باید فرد را به شغل دیگری، مشغول کرد و یا در صورت امکان، مواد دارای ضرر کمتر را در اختیار آنها گذاشت.
کارهای دیگری نیز شاید مقدور باشد مثلاً شاید بتوان فرمولاسیون آنزیم‌ها را به‌صورت گرانول در آورد که احتمال تولید آئروسل کمتری دارند و یا رطوبت محیط را در جاهایی که سیانوآکریلات به‌کار می‌برند، افزایش داد زیرا بخار، باعث تبدیل مونومرهای سیانوآکریلات به پلیمر می‌شود و تراکم، باعث ضرر کمتر می‌شود.
به‌عنوان آخرین خط پیشگیری محافظت فردی در برابر عوامل مضر در جاهایی که مسائل گفته شده امکان پذیر نیست، اهمیت خاصی دارد. مثلاً در جاهایی که رنگهای حاوی دی ایزوسیانات به‌کار می‌برند،

محافظت دستگاه تنفسی به‌وسیلة ماسک، دارای اهمیت خاصی است.
ب) پیشگیری اولیه و تحت نظر قرار دادن (سورویلانس) محیط کار
شواهد خوبی در دست است که در مورد گروهی از مواد حساس‌کننده دستگاه تنفسی، عواملی مانند سیگار و سابقة آتوپی، احتمال بروز حساسیت را افزایش می‌دهد. آتوپی، در افراد زیادی یافت می‌شود و براساس شواهد تشخیصی، شاید به نسبت ۱ به ۳ در جمعیت وجود داشته باشد.
افراد آتوپیک، نسبت به آلرژن‌های شایع مانند: مایت موجود در گرد و غبار منازل وگرده‌های گیاهان و علفزار، حساس هستند.
به نظر می‌رسد که بروز حساسیت شغلی در اثر بعضی از مواد مولد آسم مهم خصوصاً دی‌ایزوسیانات‌ها با آتوپی، ارتباط داشته باشد ولی احتمال بروز حساسیت نسبت به عوامل دیگر مانند آلرژن‌های حیوانات آزمایشگاهی و یا سایر مواد بیولوژیکی دارای مولکولهای درشت در افراد آتوپیک، افزایش می‌یابد. بنابراین وجود ریسک اضافی در موارد آتوپی باید مدنظر قرار گیرد و وجود یا عدم وجود آتوپی، بررسی شود.
سورویلانس محیط کار، یکی از اجزای اصلی پیشگیری از آسم شغلی در محیط کار است. برنامه‌های سورویلانس که در قالب پیشگیری ثانویه گنجانده می‌شوند به‌دنبال تشخیص زود هنگام بیماران مبتلا به آسم هستند زیرا که در صورت تشخیص زود هنگام موربیدیته و از کار افتادگی با به‌کار بستن مداخلة به هنگام، قابل پیشگیری هستند.
تشخیص آسم شغلی در محیط کار، از این نظر که امکان دارد کارگران دیگر نیز در معرض خطر قرار داشته باشند و نیازمند تشخیص به موقع و سریع باشند هم دارای اهمیت است.
رویکرد عمومی برنامه‌های سورویلانس، غربالگری طبی کارگران همکار و پایش میزان مواجهه است. در سورویلانس طبی می‌توان یک پرسشنامه مبتنی بر علائم را به‌صورت سالانه به افراد عرضه کرد و بر بهبود علائم در تعطیلات آخر هفته، تأکید ورزید و به‌علاوه اسپیرومتری دوره‌ای سالانه نیز انجام داد و اسپیرومتری‌ها را با اسپیرومتری پایه که در زمان استخدام کارگر به‌دست آمده است، مقایسه کرد. مرور PEFهای ثبت شده در طی چند هفته نیز می‌تواند افرادی را که در معرض خطر بروز آسم شغلی هستند، کشف کند. در صورت فراهم بودن امکانات، کارشناسان بهداشت حرفه‌ای می‌توانند از هوای فضای محیط کار، نمونه‌برداری کنند و مطمئن شوند که مسایل خاص مهندسی برای محافظت از کارگران، اعمال شده است.
مرور و به روز رسانی فهرست موادی که در هر صنعت، مورد استفاده هستند باید به‌صورت دوره‌ای انجام شود تا عوامل احتمالی مولد آسم، شناسایی شوند.
آزمون خراش پوستی ۱نیز در صنایع پرخطر می‌تواند در غربالگری طبی، گنجانده شود.
اسپیرومتری Cross – shift می‌تواند کارگرانی را که در اثر کار دچار کاهش حاد FEV۱ شده‌اند کشف کند ولی برای کشف پاسخهای تأخیری که پس از ساعات کاری، احتمال بروز دارد، غیرحساس است.
از نظر تئوری آزمون چالشی سالانه با متاکولین، مطلوب به نظر می‌رسد ولی انجام آن در جمعیت زیاد تحت مواجهه، عملی نیست.

پ) پیشگیری ثانویه
کارگران، نیازمند بیماریابی دقیق و درمان هستند. بیماریابی، معمولاً شامل پایش دو ساعته PEF در زمان کار و غیر آن طی یک دورة سه هفته‌ای است. در تعداد زیادی از کارگران، علائم آسم در صورت قطع مواجهه، باقی می‌مانند.
عوامل متعددی به‌عنوان مسئول افزایش احتمال باقی ماندن علائم پس از قطع مواجهه، مطرح شده‌اند که به‌طور تقریبی شامل موارد ذیل می‌باشند:
۱. نوع عامل، مواد دارای وزن مولکولی کم (مانند دی‌ایزوسیانات و دود ناشی از کلوفان)، احتمال بیشتری برای توأم بودن با علائم مداوم را دارند ؛
۲. فاصله طولانی ما بین بروز علائم و قطع مواجهه ؛
۳. شدت افزایش یافته علائم در زمان قطع علائم ؛
۴. سابقه قبلی خس‌خس و سیگار کشیدن.

وقتی نتوان در بازگرداندن کارگر به کار قبلی موفق شد، باید تغییر شغل کارگر را مدنظر داشت. باید با ارزیابی شغل جدید، مطمئن شد که نه تنها مواجهه با مواد حساس‌کننده، وجود ندارد، بلکه عوامل تشدیدکنندة علائم نیز در محیط کار جدید، وجود ندارد.

سایت موژ

تشخیص بیماری و ارزیابی بالینی آسم شغلی







الف) چه افرادی باید از نظر آسم شغلی بررسی شوند؟

در تمامی بالغینی که با علائم و نشانه‌های انسداد راه هوایی مراجعه می‌کنند، باید احتمال وجود آسم شغلی در نظر گرفته شود. بسیاری از افراد که دچار آسم شغلی هستند در ابتدا به‌عنوان COPD تلقی می‌شوند زیرا انسداد مجاری هوایی، تا حدودی ثابت بوده و بسیاری از آنها سیگاری هستند و زمانی که عامل مواجهه، برطرف شود ماهیت آسمی بیماری، وضوح بیشتری پیدا می‌کند. بهترین راه غربالگری این موضوع آن است که از کارگران سئوال شود که آیا علائم بیماری آنها در ایام تعطیل بهتر می‌شود یا خیر و چند روز طول می‌کشد تا بهبودی حاصل شود. در صورتیکه از بیمار بپرسیم آیا علائم آسم، سر کار، بدتر می‌شود یا خیر؟ معمولاً فایده‌ای ندارد زیرا بیشتر بیماران مبتلا به آسم شغلی، فقط پس از اتمام کار و شبها، دچار علائم می‌شوند.

ب ) شرح حال :

شرح حال در شناسایی آسم شغلی اهمیت زیادی دارد و در طی اخذ شرح حال باید رابطه زمانی ما بین مواجهه اخیر و بروز علائم تنفسی، جستجو شود.

در صورتیکه یکی از حالات زیر موجود باشد، رابطه بین علائم آسم و محیط کار، مورد سوء ظن قرار می‌گیرد:



- علائمی که صرفاً هنگام کار، بروز می‌نمایند.
- علائمی که در تعطیلات آخر هفته، رفع می‌گردند.
- علائمی که در هر شیفت کاری به تناوب، تکرار می‌شوند.
- علائمی که در طی هفتة کاری، مرتباً بر شدت آنها افزوده می‌گردد.
- علائمی که پس از تغییر محیط کار، رفع می‌گردند.

در طی اخذ شرح حال، باید احتمال تماس و مواجهه با تمامی عوامل ایجاد کننده آسم چه در محیط کار و چه در درون محیط منزل، پرسیده شود.

شرح حالی که اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوه‌بر عنوان شغل باید شامل مسئولیتهایی باشد که فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال باید شدت و میزان مواجهه نیز بررسی شود و خصوصیات شغلی، تشریح شود و عوامل آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی، مدنظر قرار گیرند. به‌علاوه باید کارگران دیگری که دچار علائم تنفسی حمله‌ای شده‌اند نیز شناسایی شوند و از آنها شرح حال شغلی کامل و مبتنی بر زمان، اخذ شود.

در اخذ شرح حال سابقه طبی بیمار باید بر شرح حال آسم، داروهای فعلی و قبلی (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل کار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسیون، تأکید کرد.
بیماریهایی نظیر: آسم دوران کودکی، رینیت آلرژیک، درماتیت آتوپیک و مسایل دیگر تنفسی مانند COPD، ممکن است برای پرسشنامة شرح‌حال دارای اهمیت باشند.

در شرح حال، اخذ شرح حال قلبی (برای مثال داشتن سابقه آنژین صدری) و یا اخذ شرح حال گوارشی (برای مثال وجود رفلاکسی که منجر به تنگی نفس اسپورادیک گردد)، باید بررسی شود. همچنین سابقه آلرژی‌ها، آزمون آلرژی قبلی و استعمال سیگار نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد. در ضمن شرح حال، افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی به عوامل محرک غیرآلرژیک مانند: ورزش، هوای سرد، محرکها نیز اهمیت دارد.
به هنگام اخذ شرح حال باید دانست که همیشه الگوی معمول آسم شغلی که «در محل کار، حال عمومی بیمار بد شود و در طی آخر هفته و تعطیلات، بهبود یابد»، وجود ندارد و مشکلات بیمار در محیط خارج کار نیز ممکن است وجود داشته باشد.

در بعضی از بیماران، علائم در خانه شدیدتر است و فرد را از خواب بیدار می‌کند و تعطیلات آخر هفته، آنقدر طولانی نیست که منجر به بروز علائم بهبودی در فرد مبتلا شود.

در صورتیکه در شرح حال بیمار سابقه بروز همزمان رینوکنژکتویت در محل کار و گاهی سابقه کهیر، موجود باشد و خصوصاً این مسئله در رابطه با بیمارانی باشد که هم با مواد دارای وزن مولکولی زیاد، تماس و مواجهه دارند و هم مبتلا به آسم هستند، مؤید مطمئنی از آسم شغلی است.

رینینت، ممکن است از عوامل مساعدکننده بروز آسم شغلی باشد و در شرح حال مهم است. رینیت اغلب پیش از آسم شغلی و یا همزمان با آن است و خصوصاً این مسئله در مورد مواد شیمیایی دارای وزن مولکولی زیاد، صادق است.

ولی باید بر این مسئله واقف بود که صرف شرح حال اگر مؤید آسم شغلی باشد و در رابطه با کارگری باشد که با مواد حساس‌کنندة شناخته شده‌ای تماس داشته است، به تنهایی کافی نیست و باید از آزمونهای فیزیولوژیک نیز استفاده نمود.

(بهترین گواه مطلب فوق، مطالعه علمی آینده‌نگری است که در مورد بهترین پزشکانی که ۱۶۲ کارگر برای آسم شغلی به آنها مراجعه کردند و ارزش اخباری مثبت پرسشنامه، فقط ۶۲% بود ولیکن ارزش اخباری منفی پرسشنامه، ۸۳% محاسبه گردید).

در اخذ شرح حال، تماس ناگهانی و قابل ملاحظه با عوامل، اهمیت دارد زیرا ممکن است مبین حساسیت تنفسی یا RADS باشد. همچنین در شرح حال، باید مدت زمان تماس شغلی پیش از آغاز نشانه‌های تنفسی، تعیین شود.

مسائلی که در شرح حال، ما را به سمت ساز و کار با واسطه IgE، هدایت می‌کند عبارتند از:

۱. وجود دورة کمون : از چند ماه تا چند سال پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۲. سابقه نشانه‌های آلرژی بینی و چشم همزمان و پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۳. بروز نشانه‌های زودرس (در طی یک ساعت) و تأخیری (۴ تا ۱۲ ساعت پس از مراجعت از محل کار به منزل)‌ ؛
۴. سابقه آتوپی فردی یا خانوادگی ؛
۵. آگاهی ‌از‌ سیر زمانی بیماری به هنگام اخذ شرح حال و برای اخذ شرح حال مفید، می‌تواند مؤثر باشد ؛
۶. سیر زمانی آسم شغلی بدین صورت است که بروز علایم تنفسی در بخشهای فوقانی و تحتانی با ۵ حالت، دیده می‌شود.

• تنگی نایژه که طی یک ساعت پس از تماس، ایجاد می‌شود و پس از قطع تماس، فوراً از بین می‌رود.
• تنگی تأخیری نایژه که ۴ تا ۱۲ ساعت پس از آغاز تماس، یعنی در انتهای نوبت (شیفت کاری) یا پس از مراجعت از محل کار به منزل، آغاز می‌شود.
• پس از یک تماس منفرد، ممکن است تا یک هفته، آسم، هر شب عود کند و در طی روز، بهبود یابد. پاسخ منفرد تأخیری در آسم شغلی ناشی از عوامل شیمیایی (سرو قرمز، دی‌ایزوسیانات و کلوفان و …)، شایع است.
• در شکل غیر معمول آسم شغلی، آغاز زودرس و تداوم نشانه‌ها به‌مدت ۶ تا ۲۴ ساعت، دیده می‌شود.
• شکل تکراری تأخیری در پاسخ به TDI، دیده می‌شود. انقباض نایژه، ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از تماس، ایجاد می‌گردد و سپس بهبود حاصل می‌شود ولی مراحل پیاپی انقباضی نایژه‌ها و بهبود، تا یک هفته تداوم می‌یابد.

پ ) ارزیابی محل کار

شرح حال دقیق شغلی، اطلاعات سودمندی را درباره موادی که فرد در محل کار با آنها تماس دارد، در اختیار می‌گذارد. عوامل مسبب ممکن است به شکل گاز، بخار، آئروسل، غبار یا دود باشند.

آئروسل، سوسپانسیونی از ذرات مایع یا جامد است.

غبار یا آئورسل پودری، ناشی از خرد یا له شدن مواد جامد است.

دود طبق تعریف، آئروسل ناشی ازاحتراق یا تصفیه موادی است که به‌طور معمول در دمای اتاق به شکل جامد، وجود دارند.

در صورت امکان باید از هوای محل کار، نمونه‌برداری کرد تا سطح عوامل مسبب احتمالی را به‌دست آورد. این کار همچنین برای بهبود مهندسی محل کار به منظور کاهش تماس، کاربرد دارد.

روش اندازه‌گیری تماس به ماهیت فیزیکی و شیمیایی مادة مورد بحث، بستگی دارد. اندازه‌گیری گاز و بخار اغلب به شکل بخش در میلیونیا بخش در بیلیون بیان می‌شود. ولی می‌توان آن را به شکل وزن در حجم (μg / m۳) نیز محاسبه کرد. آستانه تماس برای بعضی از ترکیبات شیمیایی در کنفرانس بهداشتکاران دولتی صنعت آمریکا، تعیین شده است.

مقادیر حد آستانه یا TVL براساس تجربیات روی حیوان و انسان، تعیین شده و عبارت است از سطوحی از تماس که در مقادیر کمتر از آن سطوح، آثار سمی و محرک، شایع نباشد. ادارة امنیت و بهداشت شغلی آمریکا (OSHA) بسیاری از TVLها را به‌عنوان حدود مجاز تماس پذیرفته و در وضع قوانین، به‌کار گرفته است.

همچنین TVL به‌منظور تماس بلند مدت به‌کار رفته است و به شکل میانگین زمانی (اطلاعات ۸ ساعته) برای تعیین تماس مجاز در محل کار، استفاده می‌گردد. در سال ۱۹۸۹، سازمان OSHA، حد مجاز تماس (PELS) را برای بیش از ۶۰۰ ماده، معین کرد. ولی PEL برای بسیاری از مواد، تعیین نشده است زیرا در مورد مقادیری که سبب ایجاد حساسیت می‌شوند، هنوز اطلاعاتی در دست نیست. مادة حساسیت‌زا، ممکن است در مقادیری بسیار کمتر از TVL یا PEL، سبب بروز حساسیت شود. همچنین از مشخصات حساسیت آلرژیک این است که مقادیر مورد نیاز برای ایجاد نشانه‌ها در تماس مجدد به مراتب کمتر از نخستین مواجهه است.

نمونه‌برداری از هوای محیط کار می‌تواند اطلاعات سودمندی را در مورد منابع شایع تماس، ویژگیهای پراکنش و کارایی اقدامات کنترلی بهداشت صنعتی، فراهم آورد. روش استاندارد نمونه‌برداری، با فواصل ۸ ساعته است و بررسی گازها و بخارها با دستگاه‌های کالریمتریک انجام می‌شود.

بهترین ابزار برای اندازه‌گیری آئروسل‌های مایع و جامد، استفاده از وسایل جمع‌آوری جاذب و قابل حمل است. این وسیله معمولاً با باتری کار می‌کند و هوا را به درون ماده حاجب (مانند شارکول) می‌کشاند و سپس مادة شیمیایی جذب شده، قابل جداسازی و بررسی خواهد بود.

تشخیص آسم شغلی

تشخیص قطعی آسم شغلی بر استفاده از آزمونهای استاندارد کارکرد ریه در محل‌کار، استوار است. در نخستین گام، شرح حال دقیق شغلی و برحسب مورد، ارزیابی IgE اختصاصی انجام می‌گیرد. هر یک از آزمونهای پوستی در آسم شغلی با واسطه IgE، ارزش اخباری یا پیشگویی منفی زیادی دارد. به عبارت دیگر آزمون پوستی منفی، تشخیص آسم شغلی ناشی از برخی حساسیت‌زاهای پروتئینی طبیعی مانند: آنزیم‌ها، پسپلیوم و لاتکس را رد می‌کند.

گام بعدی، آزمون متاکولین است؛ چنانچه این آزمون در محل‌کار، یا مدت کوتاهی پس از عزیمت از محل کار منفی (PC۲۰ > ۱۰ mg /ml) شود، تشخیص آسم (شغلی یا غیرشغلی) رد می‌شود زیرا ارزش اخباری منفی آزمون متاکولین، زیاد است. در صورت منفی شدن این آزمون، بررسی بیشتر، ضرورتی ندارد. البته باید در نظر داشت که آزمون متاکولین ممکن است در کارگرانی که حتی به‌مدت کوتاهی از محیط کار دور بوده‌اند، منفی شود. بی‌خطر بودن آزمون در صورتیکه FEV۱ بیشتر از ۷۰ درصد باشد و راحت‌تر بودن این آزمون در مقایسه با ارزیابی طولانی مدت PEF، از فایده‌های آزمون متاکولین هستند. اگر این آزمون توسط تکنسینی مجرب، انجام گردد، موارد منفی کاذب، قابل اجتناب هستند. آزمون متاکولین مثبت، غیراختصاصی است و به‌تنهایی تشخیص آسم شغلی را اثبات نمی‌کند. شرح حال مثبت آزمون متاکولین مثبت و آزمون پوستی نسبت به حساسیت‌زاهای شغلی، معیارهای کافی در تشخیص آسم شغلی هستند. در دیگر کارگران باید با آزمون اختصاصی تحریک نایژه در آزمایشگاه یا پایش مستمر PEF یا FEV۱ در محل‌کار، تشخیص آسم شغلی را تأئید کرد. نحوة ثبت PEF به کارگران، آموزش داده می‌شود و سپس در مدت حداقل دوهفته و روزی یک ساعت در محل‌کار و دو هفته دور از محیط کار، مقادیر PEF توسط کارگر، ثبت می‌شود.

نظارت برای بررسی انجام فلومتری به‌روش درست و پایبندی بیمار به انجام آزمون، اهمیت بسیاری دارد. سپس پزشکی که در جریان بیماری فرد نیست (یک سویه کور)، نتایج را بررسی می‌کند و مقادیر غیرطبیعی PEF در طول زمان، آسم شغلی را تأئید می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی در محل کار توسط تکنسین است که FEV۱ را در ساعاتی از روز یا روزهایی که کارگر در تـماس با عوامـل ایجادکننـده (Trigger Factor) است و همچنین در روز یا روزهایی که این تماس برقرار نیست، اندازه‌گیری می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی توسط پزشک معالج است. در این مورد آزمون مثبت، تشخیص آسم شغلی را تأئیـد می‌کند ولی آزمون منفی، تشخیص را رد نمی‌کند زیرا ممکن است مقادیر به‌کار رفته در چالش، کمتر از مقدار تماس در محل کار باشد و یا عامل مورد استفاده در آزمون به درستی انتخاب نشده باشد.

تشخیصهای افتراقی



افتراق بیمارانی که از پیش دچار آسم یا افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی بوده و در تماس با عوامل تحریک‌کننده غیراختصاصی مانند: هوای سرد، دود یا مواد محرک در محل‌کار، دچار تشدید نشانه‌ها می‌گردند، از بیماران مبتلا به آسم شغلی، اهمیت فراوانی دارد. وجود خس‌خس سینه در محیط کار، ابتلاء به آسم شغلی را تأئید نمی‌کند و در واقع مواد محرک مانند دود و عوامل فیزیکی در این بیماران به‌عنوان عامل تشدید کننده و نه ایجادکنندة آسم، مطرح می‌گردند. افشانه‌های فلوئورتان با تحریک مستقیم گیرنده‌های نایژه، سبب تنگی راه‌های هوایی می‌شوند. ذرات خنثی و تماس با دی‌اکسید گوگرد در محیط کار نیز آثار تحریکی مستقیمی دارند. در کارگرانی که از پیش به پاسخ‌دهی بیش از حد راه‌های هوایی، مبتلا هستند، تماس با غلظتهای سمی: دی‌اکسید نیتروژن، اوزون، آمونیاک،‌ گازهای هالوژن‌دار، ترکیبات پاک‌کننده حاوی آمینهای چهارگانه، سبب ایجاد التهاب در نایژه و پاسخ بیش از حد راه‌های هوایی می‌گردد. برونشیولیت ابلتیران ، نوعی بیماری انسدادی همراه با فییروزاست که التهاب نابوده‌کنندة نایژک‌ها نایژک‌های انتهایی و راه‌های هوایی کوچک را مبتلا می‌سازد و از استنشاق مقدار زیاد گاز یا بخار، ناشی می‌شود. در افراد مبتلا، علاوه‌بر انسداد راه‌های هوایی، اختلالاتی در انتشار گاز از ریه نیز دیده می‌شود. انسداد راه‌های هوایی، همچنین ممکـن است در دیگـر بیماریهـای میـان بافـتی یا پارانشـیم ریه مانـند: سارکوئـیدوز و پنومونیت افزایش حساسیتی نیز دیده شود. باید در نظر داشت که هر چند ترکیبات دی‌ایزوسیانات، شایع‌ترین علت آسم شغلی هستند ولی می‌توانند مشکلات دیگری مانند پنومونیت افزایش حساسیتی را نیز در ریه، ایجاد کنند.

نارسایی بطن چپ و نئوپلاسم ریه نیز ممکن است به‌صورت تنگی نفس و خس‌خس سینه، تظاهر کنند و بنابراین در تشخیص افتراقی آسم شـغلی، مطرح ‌هستند؛ از ایـن رو پرتونگاری قفسه سینه در ارزیابی همه کارگران مشکوک به آسم شغلی، ضرورت دارد. بیماریهای شبه آسمی که باید از آسم شغلی، تمیز داده شوند، بیماریهایی نظیر: بیماری تب غلات و نشانگان ذرات آلی سمی هستند و در کارگرانی که با غلات سر و کار دارند و در آسیابانان، دیده می‌شود. تماس با این گرد، سبب ایجاد تب، سردرد، بیحالی، سوزش گلو، تنگی نفس و سرفه می‌شود. علت این بیماری را وجود آندوتوکسین یا سموم قارچی موجود در گرد و غبار غلات دانسته‌اند. فعال‌سازی مستقیم مسیر غیرکلاسیک مکمل توسط اجزای پروتئینی غلات، ممکن است ساز و کار ایجاد این بیماری باشد. بیسینوز یا بیماری ناشی از ذرات پنبه (Byssinosis)، نوعی بیماری شبه آسم است و در کارگرانی دیده می‌شود که با پنبه و کتان سر و کار دارند. شکل حاد این بیماری با تب، نوتروفیلی و نشانه‌های فراگیر و خس‌خس سینه، مشخص می‌شود.
همچنین بیماری با کاهش کوتاه‌مدت یا بلندمدت FEV۱ متناسب با میزان آندوتوکسین موجود در گرد و غبار پنبه همراه است. تب بخار فلزات در جوشکاران فولاد گالوانیزه دیده می‌شود و با تنگی نفس، درد ماهیچه‌ای و تب ۲۴ تا ۴۸ ساعته پس از تماس با دود جوشکاری، مشخص می‌گردد. تصور می‌شود که عامل مسبب آن اکسید روی باشد که باعث آزادسازی مستقیم سیتوکین‌هایی مانند TNF از سلـولها می‌شود و بنابراین نشانه‌های بیماری، ظاهر می‌شود. در افتراق بیماریهای انسدادی راه‌های هوایی از بیماریهای میان بافتی یا حبابچه‌ای، آزمونهای انتشار ریوی کمک‌کننده هستند. در بیماریهای حبابچه‌ای، ظرفیت انتشار ریه برای منوکسیدکربن، کم است؛ درحالیکه در آسم، این میزان، طبیعی یا حتی اندکی افزایش یافته است. تماس با TMA می‌تواند سبب ایجاد سندرم تأخیر تنفسی سیستمیک گردد.


نشانه‌های فراگیر شبه آنفولانزا مانند: تب و درد ماهیچه‌ای، ۳ تا ۶ ساعت پس از تماس با TM، ایجاد می‌شوند و ممکن است تا ۲۴ ساعت با سرفه و خس‌خس همراه باشد.

این نشانگان با عامل روماتوئید و افزایش سطح سرمی IgG اختصاصی، همراه است و بنابراین مشابه نوعی بیماری با واسطه کمپلکس ایمنی است. در این حالت، پرتونگاری قفسة سینه، طبیعی است و از این رو این بیماری پنومونیت افزایش حساسیتی به‌شمار نمی‌رود.

درمان(Management)

الف) اصول کلی درمان

سنگ بنای درمان آسم شغلی، تشخیص سریع و به‌موقع و اجتناب از مواجهه کارگر با مواد محرک است. این مسئله خصوصاً در مورد آسم‌های شغلی ناشی از مواد حساس‌کننده، صادق است زیرا مواجهه با مقدار کمی از مواد حساس‌کننده می‌تواند باعث آسم مقاوم شود. کسانی که دچار آسم ناشی از مواد محرک یا آسم تشدید شده به‌وسیلة کار هستند در صورت مهیا شدن شرایط مهندسی، ممکن است بتوانند به کار معمول خود ادامه دهند و بدین منظور باید به آنها وسایل محافظت از سیستم تنفسی داده شود. کسانی که دچار آسم شغلی می‌شوند باید براساس پروتکل‌های منتشر شده تحت درمان طبی قرار گیرند. از آنجایی که علت اصلی آسم، التهاب است، استروئیدها سنگ بنای درمان هستند.

Malo و همکارانش نشان دادند که افراد دارای آسم به‌علت مواد حساس‌کننده و یا ناشی از مواد با وزن مولکولی کم یا زیاد، در صورت عدم مواجهه و استـفاده از استـروئید استنشاقی، بهبودی قابل توجهی پیدا می‌کنند؛ به‌علاوه این افراد باید از استعمال دخانیات اجتناب نمایند و در ضمن باید در مورد آسمشان آموزش دیده و علائـم هشداردهندة حمله آسم را بشناسند و نحوة اسـتفاده از دارویشان را بدانند. اگر بیماری آسم به‌وضوح در محیط کار، بد شود، بیمار باید از محیط دور شود. کرومــولین سدیم به‌ویژه در پیشگیری آسم ناشی از حیوانات آزمایشگاهی، کاربرد دارد. ایمنی درمانی در اکثر موارد آسم شغلی، بررسی نشده است و کارایی آن در کارگـرانی که با صدف ماهی و یا حیوانات آزمایشگاهی و یا گربه سر و کار دارند، نشان داده شده است.

ب) مسائلی که در مورد محیط کار بیمار مطرح است :

کسانی که آسم شغلی وابسته به مواد حساسیت‌زای تأئید شده دارند باید از چنین محیطهایی دور شوند. افتراق ما بین آسم شغلی ناشی از مواد حساسیت‌زا۱ با آسم شغلی ناشی از مواد محرک۲، به‌علت داشتن درمانهای متفاوت، مهم است. افراد دارای آسم ناشی از مواد حساسیت‌زا حتی با مقادیر کم این مواد، دچار واکنش می‌شوند و اصلاً نباید در آن محیط قرار بگیرد ولی افراد دارای آسم ناشی از مواد محرک، می‌توانند در همان ساختمان کار کنند اما آنها را باید به جایی برد که با مقادیر زیاد این مواد، مواجهه نداشته باشند و یا از وسایل محافظتی استفاده کنند. پیگیری بیماران نشان داده است که اکثر بیماران آسم شغلی حتی اگر سالها پس از اجتناب از مواجهه، بررسی شوند، به‌طورکامل بهبود نیافته‌اند و این امر اهمیت تشخیص به‌موقع و سریع را مشخص می‌کند.
در صورتیکه بیمار با وجود درمان دارویی مناسب، هنوز هم دچار افزایش غیراختصاصی پاسخ‌دهی راه‌های هوایی باشد، ممکن است به محدود کردن مواجهات محیطی وی با عوامل آغاز کننده غیراختصاصی آسـم مانند: هـوای سرد، دود، گرد و غبار و همچنین محدود کردن فعالیت بیمار، نیاز باشد.

پ) مسائلی که در مورد دیگر کارگران مطرح است :



اگر در محیط کاری، فردی مبتلا به آسم شغلی باشد، این یک زنگ خطر است و باید خطر بروز آسم شغلی را با استفاده از تغییر در روش کار و بهبود تهویة هوا، کاست.

اصول پیشگیری

الف ) ارتقاء سلامت

آیا می‌توان براساس ساختمان شیمیایی مواد، قضاوت کرد که عامل خطری برای ایجاد آسم شغلی، محسوب می‌شوند یا خیر؟

بعضی از خصوصیات مولکولی مواد، نشانگر مضر بودن آنها در سلامتی است و امکان دارد همین خصوصیات در رابطه با آسم شغلی نیز مطرح باشند که مقالاتی در این زمینه ارائه شده است و بررسی روی آن، ادامه دارد.

ارزیابی میزان مواجهه، نیازمند پاسخ به سئوالاتی از قبیل: چه‌کسی؟ چه‌کاری؟ کجا؟ و چگونه؟ دارد و نیازمند آشنایی به مسائلی است که پس از کنار هم گذاردن، مبین شدت و نوع مواجهه خواهند بود.
یکی از مشکلات بررسی کمی، مواجهه آن است که شناخت مستقیم عوامل مرتبط با خطر رینیت و آسم میسر نمی‌باشد و به‌عنوان مثال وقتی ذرات آرد به‌راحتی در یک نانوایی پخش می‌شوند و نانوا مبتلا به آسم شغلی می‌شود، برای کارفرما درک و باور این مطلب که مادة بی‌خطر و معمولی مانند آرد می‌تواند عامل آسم باشد مشکل است.

هنگامیکه مواجهه با عامل خاصی به‌عنوان عامل خطر آسم شغلی و رینیت تلقی شود، ارزیابی باید طبق مراحل ذیل انجام شود:

• با پیگیری و نظارت، مشاغلی که میزان مواجهة زیادی دارند، شناسایی گردند ؛
• میزان مواجهه هر فرد، معلوم شود و تخمینی از میانگین و محدودة میزان مواجهه به‌دست آید ؛
• از مکانهایی که دارای میزان مواجهه کمتر هستند نیز نمونه‌های اضافی گرفته شود.

در صورتیکه بخواهیم به یک دستورالعمل اجرایی و عملی برسیم، سئوال اساسی آن است که در هر شرایطی چه معیارهایی باید رعایت شوند تا میزان خطر را تاحد قابل قبولی تعدیل کنند.

برای پاسخ به این سئوال نیازمند دانستن اثرات سوء مواد و شرایط و نحوة مواجهه هستیم.

در موارد خاصی، شواهد خوبی دال‌بر وجود ارتباط بین خطر بروز حساسیت و میزان مواجهه یافت می‌شوند و هر چه میزان بیشتری از مواد استنشاق شوند، میزان بروز حساسیت، بیشتر می‌شود و احتمال تجربه علائم رینیت و یا آسم بیشتر می‌گردد.

ولی تعیین محدوده و حد میزان مواجهه‌ای که بی‌خطر تلقی شود، مشکل است. حتی ممکن است پس از بروز حساسیت، میزان ماده‌ای که بتواند موجب بروز علائم شود از میزان دفعة اول، کمتر باشد.
مؤثرترین روش کنترل، اجتناب از مواجهه است که یا باید فرد را به شغل دیگری، مشغول کرد و یا در صورت امکان، مواد دارای ضرر کمتر را در اختیار آنها گذاشت.

کارهای دیگری نیز شاید مقدور باشد مثلاً شاید بتوان فرمولاسیون آنزیم‌ها را به‌صورت گرانول در آورد که احتمال تولید آئروسل کمتری دارند و یا رطوبت محیط را در جاهایی که سیانوآکریلات به‌کار می‌برند، افزایش داد زیرا بخار، باعث تبدیل مونومرهای سیانوآکریلات به پلیمر می‌شود و تراکم، باعث ضرر کمتر می‌شود.

به‌عنوان آخرین خط پیشگیری محافظت فردی در برابر عوامل مضر در جاهایی که مسائل گفته شده امکان پذیر نیست، اهمیت خاصی دارد. مثلاً در جاهایی که رنگهای حاوی دی ایزوسیانات به‌کار می‌برند،

محافظت دستگاه تنفسی به‌وسیلة ماسک، دارای اهمیت خاصی است.

ب) پیشگیری اولیه و تحت نظر قرار دادن (سورویلانس) محیط کار

شواهد خوبی در دست است که در مورد گروهی از مواد حساس‌کننده دستگاه تنفسی، عواملی مانند سیگار و سابقة آتوپی، احتمال بروز حساسیت را افزایش می‌دهد. آتوپی، در افراد زیادی یافت می‌شود و براساس شواهد تشخیصی، شاید به نسبت ۱ به ۳ در جمعیت وجود داشته باشد.

افراد آتوپیک، نسبت به آلرژن‌های شایع مانند: مایت موجود در گرد و غبار منازل وگرده‌های گیاهان و علفزار، حساس هستند.

به نظر می‌رسد که بروز حساسیت شغلی در اثر بعضی از مواد مولد آسم مهم خصوصاً دی‌ایزوسیانات‌ها با آتوپی، ارتباط داشته باشد ولی احتمال بروز حساسیت نسبت به عوامل دیگر مانند آلرژن‌های حیوانات آزمایشگاهی و یا سایر مواد بیولوژیکی دارای مولکولهای درشت در افراد آتوپیک، افزایش می‌یابد. بنابراین وجود ریسک اضافی در موارد آتوپی باید مدنظر قرار گیرد و وجود یا عدم وجود آتوپی، بررسی شود.

سورویلانس محیط کار، یکی از اجزای اصلی پیشگیری از آسم شغلی در محیط کار است. برنامه‌های سورویلانس که در قالب پیشگیری ثانویه گنجانده می‌شوند به‌دنبال تشخیص زود هنگام بیماران مبتلا به آسم هستند زیرا که در صورت تشخیص زود هنگام موربیدیته و از کار افتادگی با به‌کار بستن مداخلة به هنگام، قابل پیشگیری هستند.

تشخیص آسم شغلی در محیط کار، از این نظر که امکان دارد کارگران دیگر نیز در معرض خطر قرار داشته باشند و نیازمند تشخیص به موقع و سریع باشند هم دارای اهمیت است.

رویکرد عمومی برنامه‌های سورویلانس، غربالگری طبی کارگران همکار و پایش میزان مواجهه است. در سورویلانس طبی می‌توان یک پرسشنامه مبتنی بر علائم را به‌صورت سالانه به افراد عرضه کرد و بر بهبود علائم در تعطیلات آخر هفته، تأکید ورزید و به‌علاوه اسپیرومتری دوره‌ای سالانه نیز انجام داد و اسپیرومتری‌ها را با اسپیرومتری پایه که در زمان استخدام کارگر به‌دست آمده است، مقایسه کرد. مرور PEFهای ثبت شده در طی چند هفته نیز می‌تواند افرادی را که در معرض خطر بروز آسم شغلی هستند، کشف کند. در صورت فراهم بودن امکانات، کارشناسان بهداشت حرفه‌ای می‌توانند از هوای فضای محیط کار، نمونه‌برداری کنند و مطمئن شوند که مسایل خاص مهندسی برای محافظت از کارگران، اعمال شده است.

مرور و به روز رسانی فهرست موادی که در هر صنعت، مورد استفاده هستند باید به‌صورت دوره‌ای انجام شود تا عوامل احتمالی مولد آسم، شناسایی شوند.

آزمون خراش پوستی ۱نیز در صنایع پرخطر می‌تواند در غربالگری طبی، گنجانده شود.

اسپیرومتری Cross – shift می‌تواند کارگرانی را که در اثر کار دچار کاهش حاد FEV۱ شده‌اند کشف کند ولی برای کشف پاسخهای تأخیری که پس از ساعات کاری، احتمال بروز دارد، غیرحساس است.
از نظر تئوری آزمون چالشی سالانه با متاکولین، مطلوب به نظر می‌رسد ولی انجام آن در جمعیت زیاد تحت مواجهه، عملی نیست.

پ) پیشگیری ثانویه

کارگران، نیازمند بیماریابی دقیق و درمان هستند. بیماریابی، معمولاً شامل پایش دو ساعته PEF در زمان کار و غیر آن طی یک دورة سه هفته‌ای است. در تعداد زیادی از کارگران، علائم آسم در صورت قطع مواجهه، باقی می‌مانند.

عوامل متعددی به‌عنوان مسئول افزایش احتمال باقی ماندن علائم پس از قطع مواجهه، مطرح شده‌اند که به‌طور تقریبی شامل موارد ذیل می‌باشند:

۱. نوع عامل، مواد دارای وزن مولکولی کم (مانند دی‌ایزوسیانات و دود ناشی از کلوفان)، احتمال بیشتری برای توأم بودن با علائم مداوم را دارند ؛
۲. فاصله طولانی ما بین بروز علائم و قطع مواجهه ؛
۳. شدت افزایش یافته علائم در زمان قطع علائم ؛
۴. سابقه قبلی خس‌خس و سیگار کشیدن.

وقتی نتوان در بازگرداندن کارگر به کار قبلی موفق شد، باید تغییر شغل کارگر را مدنظر داشت. باید با ارزیابی شغل جدید، مطمئن شد که نه تنها مواجهه با مواد حساس‌کننده، وجود ندارد، بلکه عوامل تشدیدکنندة علائم نیز در محیط کار جدید، وجود ندارد.

سایت موژ

بهداشت روانی درمحیط کار

نویسنده : Dr.Dulcep.Estrella.Gust
مدیرهیات رئیسه مرکزبهداشت وایمنی حرفه‌ای فیلیپین
shcenter @ oshc.dole.gov.ph E- mail:
ترجمه : شهناز نظری
مقدمه :
در کشورهای صنعتی نظیر کشورهای اروپایی استرس های محیط کار بر بیش از یک سوم کارگران اثر می گذارد. در بسیاری از کشورهای دنیا مشکلات ناشی از عدم بهداشت روانی در حال افزایش است بطوریکه از هر 10کارگر یک نفر از مشکلاتی نظیر افسردگی ، اضطراب ، استرس های ناشی از خستگی و خشونت رنج می برد که در نهایت ممکن است به بیکاری و بستری شدن فرد منجر شود.
آمار نشانگر این است که مسالة رو به رشد در تمام محیط های کاری مشکل حفظ سلامت روانی کارگران است.
در حقیقت عصر تکنولوژی جدید ، افزایش خطرات فیزیکی و فشارهای اجتماعی فزاینده ناشی از صنعتی شدن ، تهدیدی برای بهداشت روانی فرد در دوران کاری اش می باشد .
امروزه استرسهای روانی منجر به درجات مختلفی از اضطراب و هیجان درمحیط های کاری می شود .چنین استرسهایی به عنوان عامل اصلی گریز از کار و راندمان پائین کارگران شناخته شده اند. مطالعات مختلف ثابت کرده است که 20 تا 40 % کسانیکه با چنین مشکلاتی روبرو هستند به طور مداوم به پزشکان عمومی و یا کلینیک های تخصصی پزشکان طب کار مراجعه می کنند.

بهداشت روانی چیست ؟
اغلب ، عدم آشفتگی در ذهن و روح و روان فرد را معادل با بهداشت روانی دانسته اند اما بهداشت روانی چیزی بیش از این تعریف می باشد . در واقع بهداشت روانی ، سلامتی روانی و اجتماعی فرد مطابق با فرهنگ محیط و جامعه می باشد.
بهداشت روانی یا فقدان آن، حالتی فراگیر است که در محیط های کاری و یا خارج از آن وجود دارد . با توجه به وجود استرس و استرینهای مختلفی که سبب تهدید و به مخاطره افتادن بهداشت روانی فرد در محیط کار می گردد و با توجه به زمان زیادی که کارگر در محیط کار می گذراند توجه ویژه به مساله بهداشت روانی بسیار حائز اهمیت است .
سرعت و فشار در قرن 21 واژه هایی کلیدی می باشند . بسیاری از مردم و بویژه کارگران احساس می کنند که سوار بر یک نوع دستگاه ترد میل هستند و فرار از روی آن امکان پذیر نیست . همه چیز با سرعت و شدت در حال انجام است و هیچ فرصتی برای توقف فرد و لحظه ای تفکر در تنهایی وجود ندارد و به این ترتیب کاملا قابل درک است که این شکل زندگی و چنین فشارهایی سبب اضطراب و مشکلات فراوان روحی و جسمی برای فرد خواهد شد .
بهداشت روانی جوابگوی سوالات مشکلی از قبیل اینکه علت وجود انسان و جهان چیست می باشد . بهداشت روانی دارای سطوح مختلفی است از آسوده زندگی کردن فرد به تنهایی و در کنار دیگران تا رسیدن به تکامل از طریق خودشناسی . فرد قوی می تواند مشکلات را بدون اینکه باعث ناراحتی او شوند حل کند به علاوه در زمان مواجهه با مشکلات قادراست بدنبال کمک باشد.
چرا صحبت کردن در رابطه با بهداشت روانی مهم است ؟
امروزه در کشور فیلیپین بسیاری از مشکلات روانی ناشناخته باقی مانده اند . خصوصاً با رشد منفی اقتصاد بنظر می‌رسد برنامه های بهداشت روانی و شغلی به عنوان آخرین نیاز در فهرست نیازمندیهای کشورها ثبت می شود . در ضمن ما نمی توانیم نسبت به ایجاد برنامه هایی با آینده نا مطمئن اجتماعی و اقتصادی بی تفاوت باشیم .
این سوال وجود دارد که آیا در کشورهای در حال توسعه ای نظیر فیلیپین جایی برای برنامه های بهداشت روانی و شغلی وجود دارد یا خیر؟ و این برنامه ها باید به چه صورت و در چه راستایی باشد؟
دستیابی به بهداشت روانی و شغلی نیازمند سطح پیشرفته ای از مدرنیسم است . این مساله با توجه به واقعیت های اقتصادی و اجتماعی کشور فیلیپین کاملاً قابل توجه است .
یک کارگر معمولی ( منظور از کارگر مدیر و سرپرست هم می باشد) به طور متوسط 60 % از ساعات بیداری خود را در محل کار می گذارند . فاکتورهای استرس در محیط کار شامل تهدید اذیت و آزار ، فشار جمعیت کاری ، شرایط بد کاری ، ناسازگاری بین افراد ،‌ خشونت ، تبعیض ، ترس از اخراج ،‌ مهم بودن شرایط کار ، کار خیلی کم و کار خیلی زیاد و سهیم نبودن در
تصمیم گیری ها می باشد . در مجموع فاکتورهای روانی اجتماعی مهم می توانند به 5 گروه عمده تقسیم شوند که عبارتند از:
1- محیط فیزیکی کار
2- ماهیت خود شغل
3- زمان کار
4- نقش کارگران
5- تکنولوژی و صنایع جدید
ممکن است این شرایط به تنهایی یا در مجموع ، اثرات ویژه ای روی فرد داشته باشد و منجر به ایجاد مشکلاتی نظیر اختلالات حافظه ، پرخاشگری ، اضطراب و یا اختلال در خواب شود و ممکن است مشکلات رفتاری در هنگام کار نظیر ارائه کار ضعیف ، کار گریزی، اعتیاد به الکل و دارو رخ بدهد و همچنین مشکلات دیگری ازقبیل بیماریهای مزمن جسمی نظیر : فشار خون بالا ، بیماریهای مزمن جسمی - روانی و حوادث در محیط کار نیز ممکن است رخ دهد و در نهایت ممکن است به بستری شدن فرد در بیمارستانهای روان پزشکی منجر شود.
در این حالات باید توجه شود که استرس به عنوان یک عامل اصلی مطرح است اما عوامل مهم دیگر نیز نظیر ژنتیک ، شخصیت فرد و سیستم های حمایتی از اشخاص نیز مطرح می باشد.
علت اهمیت صحبت در مورد شیوع اختلالات روانی اجتماعی در محیط کار چیست ؟
در یک مجموعه کاری اختلالات روانی به دو گروه عمده تقسیم می شوند :
ا) مشکلاتی که در بین همه مردم وجود دارد .
2) مشکلاتی که خاص محیط های صنعتی و کاری می باشد و مطالعات مختلف بیانگر این است که 30 % از جمعیت کشور دچار این اختلالات می باشند.
اغلب کارگران مشکلات روانی خود را از پزشک یا سرپرست خود مخفی می کنند . دلیل این مساله ترس از بدنامی است .
به هرحال ما می دانیم که یک ارتباط واقعی بین بیماریهای جسمی و روانی وجود دارد.
پژوهشی که در انگلستان انجام شده نشان داده است که درمان نیمی از بیماریهای روانی بیش از 12 ماه به طول می انجامد .بیماریهای روانی خفیف نیز از جهت اینکه مانعی برای تولید و عامل غیبت کارگر محسوب می شود می تواند خسارت بار باشد .

بیماریهای روانی اجتماعی ناشی از شغل عبارتند از :
- اضطراب شدید
- افسردگی
- جنون
- مشکلات روانی حاد ناشی از استرسهای محیطی نظیر تماس با عوامل خطر آفرین محیط کار مثل منوکسیدکربن و سرب
- اختلالات روانی ناشی از جراحات سر
- علائم بیماریهای مغزی در نتیجه تماس با مواد الی نظیر تولوئن ، استایرن و سرب
- خشونت
- حوادث
- مسمومیت
از اینرو نیاز به برقراری برنامه های بهداشت روانی با توجه به گسترش تکنولوژیهای جدید در بخش صنعت کاملاً قابل درک است .
تکنولوژی تولیدات انبوه ، تکنولوژی اتمی و نوآوریهای تازه در بخش صنعت همواره باعث وارد شدن انواع استرسهای روانی به کارگران می شود . بخصوص این مساله در‌‌کشورهای پیشرفته و صنعتی کاملاً مشهود است .
چرا به برنامه های بهداشت روانی و شغلی نیازمندیم ؟
در کشورهای در حال توسعه ای نظیر فیلیپین شعار (( ارزش یک اونس پیشگیری معادل یک پوند درمان است)) می تواند یک شعار راهنمایی کننده باشد.
مطالعات نشانگر این مطلب است که بذر بیماری که توسط تکنولوژیهای جدید پاشیده شده در حال جوانه زدن است .
مطالعاتی که بر روی شیفت های کاری انجام شده بیانگر این مساله است که شیفت های کاری مختلف سبب بوجود آمدن اختلالاتی در خواب و خواب آلودگی فرد در حین کار خواهد شد و سبب هجوم خستگی به علت فقدان استراحت می شود.
کم بودن انگیزه و هراس از خطرات کار در شب ممکن است سبب ایجاد بیماری توهم در فرد شود و در نهایت منجر به وخامت حال فرد چه از نظر جسمی و چه از نظر سلامت روانی شود.
دلیل دیگر نیاز به برنامه بهداشت روانی و شغلی این حقیقت است که نرخ بیکاری در حال حاضر حدود 6/10% و نرخ افراد نیمه بیکار حدود 16 % است . ادامه افزایش روند بیکاری نقش مهمی در افزایش فشارهای روحی روانی دارد . در حقیقت مطالعات بیانگر این مطلب است که وضعیت سلامت خانواده شخص بیکار در طول دوره بیکاری رو به وخامت می رود و مساله بیکاری نه تنها بر روی نان آور خانواده بلکه برروی همسر و فرزندان فرد هم اثر می گذارد. در کشور فیلیپین سیستم های حمایتی به عنوان یک عامل حفاظتی جهت کاستن از فشار برروی افراد مطرح است . اما این عامل تا چه اندازه و چه مدت موثر است ؟
امروزه ما اطلاعات بسیار کمی از میزان توقف تولیدات در نتیجه استرسهای روانی کارگران داریم . این مساله برای محیط هایی که بیماری روانی بصورت فراگیر در می‌آید و یا در محیط هایی که مرگ و میر یا انواع معلولیتها و ناتوانیها در اثر تماس با مواد شیمیایی رخ می دهد صادق است . این مسائل سبب بوجود آمدن اضطراب شدید در کارگران و تردید آنها برای بازگشت به کار خواهد شد .

ما با چه محدودیت هایی روبرو هستیم ؟
نیازی به توجیه ضرورت بهداشت فردی چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی نمی باشد اما در سطح یک مجموعه ضرورت برقراری برنامه های بهداشت روانی با توجه به کمبودهای اقتصادی جای سوال زیادی دارد. هر برنامه ای نیاز به امکانات مالی دارد اما خوشبختانه در نهایت
برنامه های بهداشت روانی امروزه به عنوان یک واقعیت در محیط های کاری پذیرفته شده است .
به هر حال ما با این واقعیت روبرو هستیم که محدودیت های فراوانی وجود دارد که ممکن است برنامه های بهداشت روانی را با شکست روبرو کند . اجرای هر برنامه ای نیاز به قوانین توسعه یافته دارد . نیازی به بیان این مطلب نیست که امروزه برنامه های بهداشت حرفه ای به عنوان یک امر پذیرفته شده در محیط های کاری در نظر گرفته می شود.
اما به هر حال ما با محدودیت های فراوانی برای اجرای برنامه های بهداشت روانی روبرو هستیم. بهداشت شغلی معمولاً به عنوان بخش جداگانه ای در برنامه های آموزشی سطوح مختلف ( عمومی و تخصصی) در نظر گرفته نمی شود . پزشکان جوان بندرت در این زمینه آموزش
می بینند. با وجود افزایش تعداد روانپزشکانی که بطور خصوصی کار می کنند در محیط های کاری کمبود نیروی ماهر در زمینه بهداشت روانی همواره احساس می شود . در فلیپین و سایر کشورهای در حال توسعه کارگرانیکه در موسسات کوچک مشغول به کار هستند بندرت در برابر استرسهای روانی محیط کار حمایت می شوند .
مدیریت استرس یا شناسایی و گزارش مشکلات روانی اجتماعی و سرویسهای بهداشتی همواره آخرین مساله‌ای است که در این موسسات به آن اهمیت داده می شود .
مشکل دیگر این واقعیت است که اغلب تاسیساتی که حدود 5 کیلومتر تا نزدیکترین بیمارستان فاصله دارند فاقد سرویسهای درمانی و پزشکی می باشند و مدیریت اغلب درگیر مساله درمان است تا مساله پیشگیری . به علاوه اغلب بیماریهای روانی ناشی از تماس با مواد سمی در آزمایشات تشخیص پزشکی در نظر گرفته نمی شوند . مشکل روبه رشد دیگر افزایش تعداد کودکان و نوجوانان کارگر می باشد. این افزایش به قدری سریع است که دولتمردان قادر به کنترل و توقف این پدیده نمی باشند . تحقیقات بیانگر این واقعیت است که در این حالت بهره کشی و استثمار بصورت پرداخت دستمزدهای بسیار پائین و ساعات کار طولانی و همچنین بیمه نکردن کارگران رخ می دهد . در ضمن کار کارگران کودک و نوجوان همواره با ریسک بالایی از خطرات و حوادث همراه است . ضمن اینکه کار کودکان سبب محروم شدن آنها از دوران کودکی شان و لذت بازی با همسالانشان خواهد شد . بسیاری از این کودکان وقتی به مدرسه بر می گردند از مشکلات جسمی و روانی رنج می برند که باعث عقب افتادن آنها از سایر همسالانشان خواهد شد و در بسیاری مواقع این مسائل سبب انصراف فرد از تحصیل خواهد شد.

برنامه های کاربردی پیشنهادی برای دستیابی به بهداشت روانی شغلی :
1- تحقیقات بهداشت روانی شغلی باید با اهداف زیر صورت پذیرد:
1 -1) کاهش میزان شیوع مشکلات روانی و شغلی در صنعت تا جائیکه ممکن است از کشاورزی گرفته تا کارهای کامپیوتری و اشتغال از راه دور
2-1 ) شناسایی عوامل اصلی تشدید کننده مشکلات روانی در محیط های کاری
3-1) تدوین پیشنهاداتی ‌برای‌دستیابی به درمان و پیشگیری و بویژه گسترش بهداشت ، همچنین شناسایی، مدیریت و ارجاع مشکلات روانی به متخصصینی که در زمان نیاز در دسترس باشند .
2- تحقیقات باید بوسیله کارشناسان موجود در محیط کار از جمله : خودکارکنان و تیم های بهداشتی محیط کار صورت پذیرد همچنین مطالعات مشترکی با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی بهداشت و سلامت روانی انجام پذیرد.
3- تحقیقات می تواند به صورت زیر شروع شود .
1-3 ) قرار گرفتن برنامه تحقیقات در دستور کار
2-3) تدوین برنامه خاص برای شناسایی اینکه چه زمانی و بوسیله چه کسی و با چه منابعی این تحقیقات باید انجام شود.
3-3) تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از استرسهای شغلی .
4-3) گسترش یک سری از ابزارهای تحقیقاتی معتبر برای مثال پرسشنامه ارزیابی و تخمین خطرات و استرسهای محیط کار، توجه به بحثهای گروهی .
5-3 ) انجام آزمایشات روانی و رفتاری برای شناسایی تاثیرات تماس با مواد آلی .

منبع:سایت سازمان کاروآموزش فنی وحرفه ای قزوین

سایت موژ

لیست MSDS مواد(اطلاعات ایمنی مواد)

بانک فارسی اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی MSDS

بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف A
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف B
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف C
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف D
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف E
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف F
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف G
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف H
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف I
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف J
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف K
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف L
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف M
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف N
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف Q
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف P
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف Q
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف R
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف S
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف T
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف U
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف V
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف W
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف x
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف y
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف z

  بانک اطلاعات روشهای تجزیه و نمونه برداری هوا


 سایت موژ