مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط، منابع ارشد و بهداشت محیط، آب و فاضلاب و بهداشت محیط، گندزداها و بهداشت محیط، مبارزه با ناقلین و بهداشت محیط
مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط

مهندسی بهداشت محیط، منابع ارشد و بهداشت محیط، آب و فاضلاب و بهداشت محیط، گندزداها و بهداشت محیط، مبارزه با ناقلین و بهداشت محیط

ایمنی وبهداشت در عملیات سند بلاست

ایمنی وبهداشت در عملیات سند بلاست

دستور العمل سازمان NIOSH برای کاهش سیلیکا درمحیط کار وجلوگیری از فوت کارگران به علت ابتلا به تنگس نفس شامل موارد زیر می باشد :

1. جایگزین کردن استفاده از سیلیکا و شن ماسه با سایر موادی که یک درصد سیلیکا در آن وجود داشته باشد .خطر ابتلا به کارگرانی که از سیلیکا در عملیات بلاستینگ استفاده میکنند بسیار بالاست و کنترل آن هم مشکل به نظر میرسد برای این منظور سازمان NIOSH پیشنهاد کرده که از سال 1974 به بعد مصرف موادی که دارای سیلیکا وماسه بیشتر از یک درصد هستند ممنوع می باشد .
2. برای کنترل عوارض بیماریهای مربوط به سیلیس از سیستم تهویه موضعی وعمومی طبق متد NIOSH 7500,7602 استفاده شود .
3. استفاده از روشهای کاهش آلودگی مانند تعمیر ونگهداری به موقع ماشین آلات ،تمیز کردن ادوات وسایل مربوطه،استفاده از کابینتهای بسته برای کاهش پراکندگی سیلیس.ماشینهای تمیز کننده در کارگاههای که عملیات بلستینگ انجام میشود باید بکار گرفته شود .افرادی که با سیلیس کار میکنند باید از پوششهای مناسب وppe مناسب این کار استفاده نمایند .اطاقهای بلاستینگ باید دارای سیستم تهویه مناسب بوده وروشنایی لازم نیز لحاظ شود ضمنا تمامی افراد با وجود سیستم تهویه باید از وسایل حفاظت فردی مناسب PPE در حین کار استفاده نمایند .هیچ گونه درز وشکافی در دیواره وسقف این اتاقها نباید وجود داشته وسیستم تهویه نیز کارایی وربایش لازم را داشته باشد .استفاده مجدد از سیلیکای مصرف شده با توجه به این که ابعاد ذرات آن کوچکتر شده است توصیه نمیشود سیلیس مصرف شده می بایست با احتیاط جمع آوری وبه محل مناسب جهت دفن فرستاده شود .
4. رعایت موارد بهداشتی حین کار وهر چه در معرض بودن کمتر .تمامی افرادی که با سیلیس سروکار دارند باید قبل از غذا دستهای خود را کاملا با آب وصابون بشویند و در حین کار هر گونه خوردن ،آشامیدن وسیگار کشیدن ممنوع است .کارگران باید پس از اتمام روزانه کار حمام کرده وسپس با لباسهای پاک محل کار خود را ترک نمایند .خودروهای این افراد نیز باید در محل دورتری از محوطه عملیات پارک شود .
5. استفاده از لباسهای یکبار مصرف وقابل شستشو درمحل کار-استفاده از لباسهای بلاستینگ در منزل یا محل کار به هیچ عنوان جایز نیست
6. دوش گرفتن روزانه بعد از اتمام کار وتعویض لباس بعد از ترک محل کار بدین معنی که از انتقال آلودگی به منزل ،خودرو و.. جلوگیری شود .
استفاده از ماسکهای تنفسی مناسب تایید شده توسط مراکز مجاز-استفاده از وسایل حفاظت فردی به تنهایی برای عملیات بلاستینگ کافی نیست وباید از تهویه مناسب نیز بهره گرفت .
· آموزش نحوه کار درست با ابزار وسایل درحین کار
· استفاده درست از ماسک ووسایل حفاظت فردی
· بازرسی مرتب روزانه از وسایل وادوات کار
· آزمایش صحت وسایل حفاظت فردی
· بازرسی نگهداری وتعمیر درست وسایل
· انبار داری ایمن سیلیس
· PPE باید دارای استاندارد لازم باشند .
7. معاینات منظم دوره ای برای کارگران وافراد در معرض سیلیکا
· آزمایشات قبل از استخدام ودوره ای حداقل هر سه سال
· افراد مشکوک بلافاصله به مراکز درمانی اعزام شوند
· بررسی سوابق شغلی ومدارک پزشکی کارکنان ونیز بیماریهای ریوی پرسنل
· اسپیرومتری ورادیولوژی وآزمایشات خون
· بررسی بیماری سل در این افراد
8. نصب تابلوهای هشداردهنده وبهداشتی درمحلهایی که افراد در معرض سیلیس هستند .
9. آموزش مداوم به کارگران در مورد شناخت علایم ،نشانه ها وعوارض مربوط به سیلیکا
· اطلاع رسانی در مورد خطرات بالقوه وبیماری سیلیکوزیس ونحوه پیشگیری از این بیماری
· آمار افراد مبتلا به سیلیکوزیس سل و... به پرسنل داده شود
· نصب دستور العمل ونحوه کار ایمن با سیلیس در محل کار
· استفاده از MSDS در محل کار و آموزش به کارگران درمورد نحوه استفاده آن
· برگزاری کارگاههای آموزشی
· نحوه گزارش موارد مشکوک اقدامات کنترلی وپیشگیرانه
10. گزارش سریع موارد مشکوک ابتلا به سیلیکوزیس وبیماریهای مربوطه به مراکز درمانی
11. وسایل وتجهیزات کار با سیلیس چون با سیستم هوای فشرده کار میکنند باید موارد زیر در آنها رعایت شود
· داشتن گواهی سلامت فنی CERTIFICATE از مراکز بازرسی فنی برای مخازن تحت فشار
· بررسی تمامی رابطها وبستها قبل از شروع بکا
· استفاده از سیستم قطع کن خودکار در نازل پاشنده سیلیس
· سالم بودن تمامی گیجها ومانومتر ها
· مخزن سیلیس باید سالم بوده وعاری از هرگونه خوردگی ،پوسیدگی باشد
· نحوه ریختن سیلیس داخل مخزن کاملا خودکار بوده ودستی نباشد .
· به جای سیلیس می توان از از ساینده های دیگر مانند گرانول اکسید آلومینیوم –ذرات آهن لعاب دار –ذرات چدن malleable وذرات سنباده استفاده نمود .
· قطعاتی که خیلی بزرگ نیستند وامکان جابجایی آنها مقدور است را باید در داخل سالن محصور سند بلاست نمود .
· سالن بایستی به نحوی باشد که رانش هوا از سمت بالا به پایین انجام شود بدین معنی که ضریب خروجی هوا به میزانی باشد تا باعث فشار منفی کمی در سالن سند بلاست گردد تا هوای تازه بتواند از بالا وارد سالن شده وآلودگی از منافذ سالن به بیرون انتشار نیابد .در کف سالن ویا دو طرف دیوار سالن درمحاذی کف که در مسیر هوای خروجی به هوای آزاد است جریان هوای آلوده باید از فیلتر های موثر پارچه ای یا از سیلیکون یا رسوب دهنده های الکترو استاتیک عبور یابد تا مواد ساینده گرفته شود وبرای استفاده مجدد در مخزنی که در زیر سالن سند بلاست قرار داده میشود جمع آوری گردد .
· محلهایی که تاسیسات ثابت مانند بویلر ها مخازن سوخت ویا لوله کشی ها قرار دارد محدوده سند بلاست کاری بایستی با اسکلت بندی وچادر کشی محصور گردد .
· اپراتور سند بلاست کار بایستی مجهز به وسایل حفاظت فردی شامل کلاه خود مخصوص سند بلاست air line helmet ، لباس کار با پیش بند مقاوم، چکمه لاستیکی و دستکش ساق بلند باشد .
· کلاه سند بلاست کار نباید در اختیار فرد دیگری باشد .شیلنگ هوا رسانی کلاه سند بلاست کار بایستی به منبع هوای سالمی متصل شود که دبی هوا رسانی آن کمتر از 17%متر مکعب دردقیقه نباشد .هوای مذکور بایستی توسط فیلتر مناسبی که بدون کاهش اکسیژن هوا بتواند رطوبت ،دوده های روغنی ،ذرات وغبارات به هرگونه گازهای سمی که از کمپرسور هواتولید میشود مانند co-co2 اکسید های فلزی گوگرد یا نیتروژن دار را جذب نماید توصیه میشود در هوای تنفسی نباید بیش از 50 PPM کربن منوکسید و بیش از 1000PPM کربن دیوکسید وجود داشته باشد .
· مراقبتهای دوره ای برای نگهداری تجهیزات و وسایل وسیستم های تهویه و وسایل حفاظت فردی بعمل آید و مخازن تحت فشار کمپرسور و مخلوط کن AIR BLAST CHAMBER سالانه بکبار تحت فشار تست هیدورستاتیک واقع شود .ساعت کار سند بلاست کار در شبانه رور باید کمتر از 8 ساعت بوده واپراتور نباید بیش از 40 دقیقه بطور مداوم در داخل سالن سند بلاست کار نماید و در مدتی که به تناوب سندبلاست کار در سالن کار مینماید به توسط شخص دیگری که در خارج از سالن باشد مورد مراقبت قرار میگرد .توزیع نور مناسب در سالن وسیستم ارتباط تلفنی یا صوتی بین مراقب و فرد سند بلاست کار الزامیست .در صورتیکه جهت تامین روشنایی نتوان از فشار برق تا 50 ولت استفاده نمود برای جلوگری از خطر برق گرفتگی افراد لازم است مقررات ایمنی استفاده از ولتاژ وسیستم ارتینگ برای وسایل الکتریکی لحاظ شود .
· افرادی که در نزدیک سالن سند بلاست می باشند وافراد دیگری که در محلهایی به نحوی در معرض استنشاق غبارات ناشی از سند بلاست کاری قرار دارند بایستی از فیلتر تنفسی مناسب استفاده نمایند .
· ازمایشهای پزشکی شامل X-RAY از ریه ها واسپیرومتری برای سند بلاست کاران سالی یکبار الزامیست بایستی در پرونده پزشکی آنها نتایج ثبت شود ودر صورت بروز علایمی دال بر بیماری شغلی کار آنان بایستی عوض شود .
· به منظور جلوگیری از عوارض ناشی از الکتریسیته ساکن هنگام عبور مواد ساینده از لوله رابط به نازل ،جریان ایجاد شده توسط سیم ارت بایستی به زمین منتقل شود تا از ترکیدن لوله رابط یا ایجاد شوک الکتریکی به سند بلاست کار جلوگیری شود .
· پس از پایان کار در هرشیفت سند بلاست کار بایستی وسایل حفاظت فردی خود را تمیز نموده و برای شیفت بعد آماده در قفسه مربوط به خود قرار دهد تا پس از استحمام و تعویض لباس از خود رفع آلودگی نموده باشد .
· در صورت انجام کار در ارتفاع مقررات مربوط به داربستها واستفاده از کمربند ایمنی الزامیست .
· مدیر واحد بایستی شخصی را جهت نظارت بر کار کارگاههای سند بلاست تعیین نماید تا مقررات فوق را کنترل نماید .
· شخص مذکور قبل از شروع کار تمامی موارد ایمنی از جمله وضعیت شلنگها ،رابطها و بستها را بازدید و در صورت اطمینان از سلامت آنها اجازه کار را صادر نماید .
· اپراتور سند بلاست بایستی دوره آموزشی ایمنی را گذرانده باشد وتجربه لازم را برای سرعت در مانور بستن شیر مخلوط کن هوا ومواد ساینده که فشاری بین 5/5 تا 5/6 KGF/CM2 دارا است را هنگام موارد اضطراری داشته باشد .
· نازل سند بلاست برای جلوگیری از بروز حوادث احتمالی زمانی که اپراتور دچار حادثه گردیده باید بطور خود کار با برداشتن دست از روی آن قطع شود توسط قطع کن خودکار

منبع:وبلاگ http://ihs.net.ms/

سایت موژ

فرهنگ : زیر بنای استقرار سیستم ایمنی مبتنی بر رفتار

فرهنگ : زیر بنای استقرار سیستم ایمنی مبتنی بر رفتار
Terry E. McSween, Ph.D. and Grainne A. Matthews, Ph.D.
برگردان به فارسی : نیلوفر احمدی – کارشناس بهداشت حرفه ای

مقدمه :
فرهنگ یکی از آن کلماتی است که هم در بحث و گفتگو و هم در نوشته های راجع به تغییرات سازمانها استفاده زیادی دارد .فرهنگ اصطلاحی است که بطور رایج و گاه بی رویه و حتی بی ارتباط با موضوعی مورد استفاده واقع میشود. در اغلب موارد افراد بی آنکه معنای عمیق و واقعی فرهنگ را بدانند آنرا بکار میبرند .همه فکر میکنند معنی آنرا میدانند حال آنکه تشریح و تعریف فرهنگ واقعا مشکل است و هر کس یک تعریف از آن در ذهنش وجود دارد .

تعریف فرهنگ و چالشهای معنایی آن :
فرهنگ از جنبه لغوی اینطور تعریف میشود : الگوئی ثابت برای رفتارها و عملکردهای افراد با حدو مرز مشخص . با چنین تفکری فرهنگ واقعیاتی است که بطور سلسله وار در افراد یک جامعه یا سازمان خاص منجر به تولید رفتارهای مشخصی میگردد. تا اینجا تشریح و تعریف فرهنگ بنظر ساده است اما مشکل از آنجا آغاز میشود که برای طبقه بندی رفتارها و عملکردها از کلمات " فرهنگ بد " یا " فرهنگ خوب " استفاده میشود. بکاربردن کلمه فرهنگ برای تشریح رفتارها افراد را دچار اشتباه و سردرگمی میکند. همه ما از این نوع استفاده نادرست از کلمه فرهنگ در زندگی روزمره مثالهای زیادی در ذهن داریم مثلا وقتی پرسیده میشود : " چرا حوادث در حال افزایش است ؟" پاسخ معمولا این است که :" فرهنگ ایمنی بد است ." این جمله کلی واقعا چه معنائی را به ذهن می آورد؟
فرهنگ سازمانی یا جامعه در واقع تصویری است که با کمک شواهدی از مطالعه در رفتارها یا عملکرد افراد ترسیم میشود بگونه ای که همه مخاطبان تقریبا یک برداشت واحد از مقوله فرهنگ آن سازمان با جامعه خاص داشته باشند . در برخی مواقع توصیف فرهنگ برای تشریح رفتارها و عملکرد افراد در مقطعی خاص زمانی یا مکانی کار اشتباهی است چون باعث منحرف شدن ذهن از مفهوم واقعی فرهنگ میگردد . آنچه بعنوان مجموعه رفتارها عملکردها و باورهای افراد در زمان و مکان خاصی مشاهده میشود نمیتواند فرهنگ به معنای تام و عام باشد . فرهنگ مفهومی بس عمیقتر از مشاهدات مقطعی و کوتاه مدت است .
فرهنگ چیزی نیست که با مشاهده بصورت کامل درک و به تصویر کشیده شود . فرهنگ را نمیتوان اندازه گیری کرد و با مقیاس " خوب و بد " سنجید . بنابراین هرگونه تغییری در این مقوله پیچیده نیز بسادگی امکانپذیر نیست و بدیهی است که قابل درک و لمس هم نباشد.
پس با تمام این اوصاف به راستی " فرهنگ " چیست ؟ دریک کلام باید گفت فرهنگ مفهومی است بسیارفراتر از آنچه مردم انجام میدهند به زبان می آورند یا به تصویر میکشند . بسیاری از مسائل فرهنگی صرفا در ذهن افراد جامعه است و شاید هرگز از ذهن آنان به بیرون درز نکند .
برای روشن تر شدن مفهوم فرهنگ به این مثال توجه کنید : دو کارگاهA و B را فرض کنید با کارکردهای مشابه که هرکدام متعلق به یک سازمان است. تصور کنید در هریک از آنها یک نفر مکانیک مشغول تعمیر موتور یک ماشین است. در هردو کارگاه یک کار مشابه در حال انجام است ولی نحوه انجام کار با توجه به تفاوتهای سازمانهای متبوع با هم متفاوت است . مثلا در کارگاه A کار بصورت دستوری و توسط سرپرست به کارگر در حال انجام است ولی در کارگاه B تعمیرات اصولا با روشهای ابتکاری و با حق انتخاب تعمیرکار انجام میگیرد. آنچه باعث این تفاوتها شده است چیزی جز فرهنگ سازمانی نیست .
در واقع با مشاهده رفتارهای افراد متوجه تفاوتهایی میشویم که منشاء آن فرهنگ تلقی میگردد. پس در مثال فوق میتوان نتیجه گرفت که :" فرهنگ کاری در دو کارگاه با هم متفاوت است ." در مشاهدات رفتارها باید به سه سوال اساسی پاسخ داد تا مفهوم تفاوت فرهنگی را متوجه شویم :
چه کاری انجام میشود؟ چرا انجام میشود ؟چگونه انجام میشود ؟
در مبحث ایمنی مبتنی بر رفتار نیز به این جنبه از فرهنگ توجه میشود .

"فرهنگ" در ایمنی مبتنی بر رفتار :
در این مقوله تنها نوشتن دستورالعملهای ایمنی و آموزش افراد و تاکید بر اجرای دستورات کافی نیست بلکه هدف این است که افراد به" ارزش" آموزش و دستورات ایمنی پی برند و خود متقاضی اجرای آنها باشند نه اینکه با زور و اجبار آنها را آموزش داده و انتظار داشته باشیم با این روش موفق باشیم . تجربیات مختلف در دنیا نشان داده که این روش شاید در کوتاه مدت موفق باشد ولی واقعیت آن است که نتوانسته موفق و پایدار باقی بماند .
قبل از آنکه وارد مبحث ایمنی شویم باید بدانیم چرا افراد همواره تابع دستورات نیستند ؟چرا ریسک میکنند ؟ چرا گاهی از قوانین سرپیچی میکنند ؟وهمه اینها "چگونه" اتفاق می افتد ؟
پاسخ به این سوالات فقط با "مشاهده و مطالعه رفتارهای افراد " و شناخت نسبی از فرهنگ آنان بدست خواهد آمد.
اگر در سازمانها ایمنی مبتنی بر فرهنگ و رفتارهای افراد نهادینه گردد آنگاه میتوان از مستمر و بادوام بودن آن نیز اطمینان حاصل نمود. یک سازمان زمانی میتواند ادعا کند که تلاشهایش برای سازماندهی و نهادینه کردن ایمنی موثر بوده که برای اجرای دستورات ایمنی هیچ فشار و جبری بر افراد تحمیل نگردد.
در سازمانهایی که ایمنی پایدار و با دوام است افراد برای انجام اعمال ایمن تشویق نمیشوند و برای اهمال در ایمن کارکردن توبیخ نمیگردند. در این سازمانها انجام کارها به روش ایمن بخشی از فرهنگ ( باور و رفتار ذاتی) آنها و امری کاملا بدیهی است .
البته نباید فراموش کرد که وارد کردن ایمنی در فرهنگ کاری افراد امری است بسیار زمان بر و نیازمند پی گیری های مستمر و بی وقفه.
اما در بیشتر سازمانهایی که امروزه فعال و بعضا در بسیاری از زمینه ها موفق هستند ایمنی به شکلی که گفته شد مستقر نشده . در این سازمانها اعمال تشویق و توبیخ و تنبیه و کلا اجبار برای انجام رفتارهای ایمن امری رایج و متاسفانه بی نتیجه است.مشاهدات مختلف نشان داده افراد در این سازمانها بصورت شرطی و فقط در هنگام اعمال زور و فشار رفتار ایمن از خود نشان میدهند و به محض حذف این اجبار باز به رفتارهای غیر ایمن روی می آورند.
برای اینکه ایمنی بخشی از فرهنگ کاری افراد شود واقعا تلاش کرد و علم و هنر را با هم بکار برد تنها در آن صورت است که ایمنی " یک ارزش عمیق " در نهاد تک تک افراد خواهد شد که به راحتی فراموش نمیگردد. اگر ایمنی یک ارزش عمیق باشد آنگاه همه افراد سازمان در یک جهت یعنی " دوام و بقای ایمنی " تلاش میکنند. در این صورت رفتار افراد همواره و در هرشرایطی مبتنی بر " ارزشهای ایمنی " خواهد بود. در واقع مفهوم " فرهنگ ایمنی " یعنی همین .
فرهنگ ایمنی:
قبلا گفته شدفرهنگ به این مفهوم نیست که دریابیم مردم "چه کاری " را انجام میدهند بلکه فرهنگ یعنی بدانیم مردم "چرا" این کارها را انجام میدهند .اگر فرهنگ ایمنی را هم با همین مفهوم بشناسیم آنگاه تصمیم گیری هایمان مبتنی بر رفتارهای افراد و بر اساس عوامل تاثیر گذار بر رفتارهای ایشان خواهد بود.
یکی از راههای شناخت فرهنگ این است که بتوانیم در فرآیندهای رسمی و غیر رسمی مرتبط با رفتارهای افراد رسوخ کنیم . اما ابتدا باید فرآیندهای رسمی و غیر رسمی را بشناسیم.
فرآیندهایا سیستمهای رسمی رویکردها و کارهای اجرائی هستند که سازمانها با استفاده از آنهابر رفتارهای داخل سازمانی افراد تاثیر میگذارند.
فرآیندها یا سیستمهای غیر رسمی عملکردهای متقابل اجتماعی بین اعضای گروهی است که قادرند رفتارهای داخل سازمانی را شکل دهند. فرآیندهای غیررسمی شامل نرم های اجتماعی و ارزشهایی است که توسط اجتماع حمایت میشوند.

عدم توازن( فرهنگی ) در سازمانها:
یک سازمان متوازن با تاکید بر تمام پایه هایی که در مدل فوق نشان داده شده است حرکت میکند و به نتایج دسترسی میابد . در این سازمانها فرآیندها – ارزشها و رفتارها به یک اندازه اهمیت دارند . اما در سازمانهایی که از حالت توازن خارج شده اند مدیران فقط بر یکی از دو اصل فرآیند ها و نتایج تاکید میکنند .دراینگونه سازمانها چون مدیران جدید مهارتهای مدیریتی شان را از مدیران قبلی می آموزند ممکن است نتوانند توجه کارکنان را بصورت انحصاری بر یک یا دو اصل ( فرآیندها و یا نتایج) متمرکز کنند.
مدیران چنین سازمانهایی تمام وقت خود را صرف فقط یکی از اصول سازنده فرهنگ سازمانی میکنند و کارکنان را با استفاده از ابزارهایی نظیر حقوق و مزایا و پاداشها یا ترفیعات مجبور به انجام کار مینمایند درنتیجه و درظاهر این سازمانها بنظر موفق می آیند و علی رغم نامتوازن بودن ماندگاری طولانی مدتی دارند.
در ادامه انواع سازمانهای نامتوازن را مورد بررسی قرارمیدهیم . این سازمانها بر اساس نوع جهت گیری فرهنگی عمدتا در سه دسته جای میگیرند:
1- با جهت گیری بر مبنای نتایج 2- با جهت گیری بر مبنای فرآیندها 3- بدون جهت گیری مشخص
1- جهت گیری بر مبنای نتایج:
در آمریکا بسیاری از مدیران با تاکید بیش از حد بر نتایج کارکنان خود را مدیریت میکنند و فرهنگ درون سازمانی را شکل میدهند. این معضل به سیستم آموزشی برمیگردد . در نظام آموزشی مدیران اینگونه آموزش میبینند که با توجه سازمان برای اهداف سالیانه سازمان برنامه ریزی کرده ونتایج را تخمین زده و ارزیابی نمایند.
اغلب مدیرانی که وارد سازمانهای نظامی میشوند به سوی نایج از قبل جهت گیری شده سوق داده میشومد . صنایعی که این گروه از مدیران را بکار میگمارند نظیر شرکتهای هوا-فضا صنایع دفاع و.... هرچند وقت یکبار مجبورمیشوند به اقتضای شرایط جهت گیری خود را تغییر دهند.
شاید سازمانهایی که بیش از حد بر روی نتایج تاکید دارند از بسیاری جهات خیلی موفق باشند اما این موفقیتها فقط با تلاش بیش از حد و زحمات طاقت فرسای مدیران ارشد و کلیدی سازمان بدست می آید . در این سازمانها همچنین هزینه های پرسنلی بسیار بالاست. کارکنان استرس روانی زیادی تحمل میکنند و تعداد افرادی که جابجا میشوند تغییر شغل میدهند یا دچاربیماریها و آسیبهای روانی و جسمی میشوند قابل توجه است.
شاید تنها حسن این سازمانها بالا بودن میزان مشارکت کارکنان در برنامه های گروهی باشد .
از آنجا که غالبا" تمام هم و غم" مدیران این قبیل سازمانها " اعداد و ارقام و آمار" است کارکنان منابع اطلاعات آماری هستند که برای بودجه بندی – تعیین شاخصهای تولیدی – محاسبه میزان اثربخشی و بررسی وضعیت ایمنی مورد استفاده واقع میشوند.
در چنین سازمانهایی با جهت گیری " عددی " وقتی نتایج مورد انتظارحاصل نمیشود مدیران بدنبال " فردی " میگردند تا او را بعنوان خرابکار و عامل عدم تحقق نتایج توبیخ و سرزنش نمایند.
در این سازمانها کارکنان همواره با احساس ترس از عدم حصول نتایج از پیش تعیین شده و عدم اطمینان ناشی از " بی کفایتی " فعالیتهایشان مواجه هستند و در نتیجه در تمام تلاشها و فعالیتهای کاری شان با مشکلات مختلفی روبرو میشوند. تلاشهایشان چون صرفا مبتنی بر نتایج است دائما به یک موضوع فکر میکند :" سنجش اثر بخش عملکردهایشان توسط مدیریت " و در نتیجه بر سر اینکه " کی برنده است " با هم به رقابت میپردازند تا مدیران را راضی و خوشنود نگه دارند. در عین حال که به روش سنجش عملکردهایشان توسط مدیریت با دیده شک مینگرند. آنان دائما احساس محرومیت دارند و فکر میکنند سازمان اهمیتی به وجودشان نمیدهد و فقط نتایج کارشان را سنجش میکند.
در مجموع میتوان گفت که جهت گیری بر مبنای نتایج به ندرت نشان از عملکرد متقابل کارکنان و مدیران دارد و کیفیت ارتباطات کارکنان باهم نیز موانع بیشتری بر سر راه هر تغییر عمده در فرهنگ ایجاد مینماید.

1-1- چالشهای سیستم ایمنی :
در اینگونه سازمانها شرایط استخدام- رویکردها ی ایجاد انگیزه و پاداش دهی در سیستم ایمنی نا آگاهانه کارکنان را تشویق به پنهان کردن یا نادیده گرفتن حوادث مینماید.
در سازمانهایی با جهت گیری بر مبنای نتایج کارکنان دائما بطور ضمنی تهدید میشوند:" در صورتی که حوادث یا نواقص ایمنی را گزارش کنند ممکن است شغل – درآمد یا فرصتهای ارتقا را از دست بدهند". در نتیجه همواره از گزارش نواقص ایمنی و حتی حوادث منجر به آسیبهای جسمی طفره میروند و میترسند . آنان مشکلات را نادیده میگیرند و به راحتی آنها را انکار میکنند یا در گزارش حوادث خیلی از مسائل را به شکلی که " خوشایند سیستم مبتنی بر نتایج " باشد جلوه میدهند مثلا در پاسخ به این سوال که " چطور شد چشمت آسیب دید ؟" جواب میدهند :" من عینک ایمنی ام را پوشیده بودم اما این براده های فلزی به جوری از دور وبر عینک وارد چشم من شدند !"
یعنی حادثه علی رغم " عملکردهای کاملا مطلوب ایمنی " اتفاق افتاده . اینگونه اظهارات مضحک بخصوص زمانی بیشتر شنیده میشود که برای عملکردهای مطلوب ایمنی "پاداش یا ارتقا و ترفیع " درنظر گرفته شود. هرچه پاداشها بزرگتر و مهمتر باشند امکان اینکه حوادث جزئی یا near miss ها گزارش نشوند بیشتر خواهد بود.

2- جهت گیری بر مبنای فرآیند:
در نوع دیگری از جهت گیری ها بر فرآیندهای سازمانی تاکید بیش از حد میشود . این معضل بخصوص در سالهای اخیر در سازمانهایی که به سیستمهای نوین مدیریتی روی آورده اند بیشتر دیده میشود. گروهی از مدیران متوجه شده اند از آنجا که دسترسی به فرآیندها از نتایج بیشتر است پس باید به فرآیندهای سازمانی بیشتر و بهتر توجه نمایند بخصوص زمانی که سازمان بر بهبود کیفیت تاکید دارد.
راهکارهایی نظیر شفاف سازی درخواستها استانداردکردن روشهای انجام کارها و استقرار رویه هایی برای سنجش گام های کلیدی در فرآیندها به افزایش پایداری و بهبود مستمر این سازمانها کمک فراوانی نموده است.
در حالیکه توجه به فرآیندکار برای شناسائی مشکلات و نواقص در حین انجام آن موثر است از طرف دیگر بسیاری از مشکلات موجود در سازمانهای امروزی نه در فرآیندها بلکه در " ارتباطات بین کارکنان و مدیران " آنهاست.
در سازمانهای با رویکرد فرآیندی تمایل فراوانی به ایجاد یک سیستم برای تنظیم دقیق خروجی ( نتایج ) وجود دارد . درواقع در این نوع سازمانها هم به نتایج اما به شکلی دیگر اهمیت داده میشود ودر صورت بروز مشکلات در حصول نتایج به علل ریشه ای که در نوع ارتباطات افراد در فرآیندهاست توجهی نمیشود.


2-1- چالشهای سیستم ایمنی :
در این سازمانها بر خلاف سازمانهایی که بر روی نتایج تاکید دارند سیستمهایی برای ترغیب و تشویق کارکنان به گزارش مشکلات و نواقص در زمینه ایمنی ایجاد میگردد که معمولا در این سیستمهاتنها ابزار تشویقی افراد امکانات و تسهیلات رفاهی زندگی است.
ولی متاسفانه این روش اغلب به افزایش بروکراسی اداری و دلسرد شدن کارکنان از داشتن احساس مسئولیت و شکست سیستم در شناسائی علل نواقص و حل ریشه ای مشکلات منجر میگردد.
در بیشتر موارد علل ریشه ای مشکلات در "عملکردمدیریتی" است که باعث تخریب ارتباطات کارکنان با خودشان و حتی با مدیران میشود.
امروزه برای شناسائی مسائل و مشکلات موجود در فرآیندها از ابزارهای حل مسئله کمک میگیرند که بسیار هم موثر هستند.اما این ابزارها برای شناسائی مشکلات "رفتاری" مناسب نمیباشند. با استفاده از این ابزارها مشخص میشود که مشکلات عملکردی از درون سیستم نشات میگیرند و در نتیجه همه تلاشها در حل مسئله مبتنی بر تجزیه و تحلیل مشکلات سیستم است . این روش علی رغم موثر بودن موجب افزایش پیچیدگی و بروکراسی در سیستم میشود.
چنین راه حلهایی همچنین هزینه ها را افزایش میدهند و با کارهایی که ارزش بیشتری برای سیستم دارند رقابت میکنند. با این تفاسیر درجهت گیری فرآیندی این تصور وجود دارد که تمام "هم و غم" مدیریت کاغذبازی است .
کارکنان این نوع سازمانها برای حل مسائل و مشکلات موجود در فرآیندها بدون شناخت و درک کافی از علل ریشه ای مشکلات فقط به فرآیندها توجه دارند و اصلا به ذهنشان نمیرسد که ممکن است این مسائل که اغلب هم لاینحل میمانند ریشه در "رفتارها و نحوه ارتباطات افراد" باهم داشته باشند.
در این میان برخی سازمانها برای بهبود این وضع و حل مشکلاتی که به" فرآیندها" مرتبط نیستند از رویکرد "ایمنی مبتنی بر رفتار " استفاده مینمایند . تئوری این روش بر مبنای کشف و حل مشکلات رفتاری بر اساس" مشاهده رفتار کارکنان در حین کار " میباشد.
ولی از آنجا که همه کمبودها نواقص و نیازمندی های کارکنان فقط با " مشاهده رفتار" ایشان بدست نمی آید لذا استفاده از این راه حل هم برای حل مسائل رفتاری در سازمانها تا حدود زیادی بی نتیجه است. بکارگیری این روش با مشکلاتی از این دست روبروست :
امکان مشاهده کارکنان در همه زمانها و همه مکانها وجود ندارد – تعاملات رفتاری کارکنان باهم موجب اختلال در ارزیابی مشاهدات میگردد- چک لیستهایی که برای ثبت مشاهدات رفتار کارکنان وجود دارد باید دقیقا در زمانی که افراد مشغول به انجام کار یا رفتاری هستند تکمیل شود.
این مشکلات احتمالا ناشی از تاکید بیش از حد بر سیستم گزارش دهی و فقدان توجه کافی به "ارزشهای " مورد نیاز برای موفقیت در بهبود وضعیت ایمنی میباشد.

3- فقدان جهت گیری مشخص:
ازآنجا که سازمانهای فاقد جهت گیری مشخص بسیار متنوع هستند در اغلب موارد شناسائی آنها مشکل میگردد.
یک گروه ازاین سازمانها دچار جهت گیری اشتباه میشوند . اشتباه در جهت گیری ممکن است در هریک از پایه های بنیادین سازمان رخ دهد . از آنجا که در این سازمانها جهت گیری مشخصی وجود ندارد رفتارهای افراد غالبا تابع شرایط حاکم بر سازمان است و با تغییر مدیران و یا تغییر رفتارمدیران رفتارکارکنان هم تغییر مینماید.
جهت گیری گروهی دیگر اصلا قابل تشخیص نیست لذا این گروه را " فاقد جهت گیری " مینامند . در این سازمانها با عوض شدن مدیریت نحوه انجام کارها هم به یکباره تغییر میکند و حتی کاملا متضاد میشود . مثلا در نحوه گزارش دهی حوادث اگر رویه قبلی مبتنی بر نتایج بود با ورود مدیر جدید این کار مبتنی بر فرآیند میشود.


سخن آخر: چگونگی ایجاد فرهنگ ایمنی :
برای ایجاد " فرهنگ ایمنی"در هرسازمانی بایستی فرآیندهایی بر مبنای علم و هنر مستقر کرده و سیستمی با جهت گیری مشخص و هدف دار برای رسیدن به نتایج و نیز حمایت از ماموریت و ارزشهای سازمان ایجاد نمائیم.
با این تفاسیر فقط یک روش تجربی عملا ثابت کرده که میتواند موثر باشد: " سیستم ایمنی مبتنی بر رفتارها"
در این روش با مشاهده و ثبت بازخورهای افراد نسبت به شرایط بحرانی ایمنی رفتارها بصورت سیستماتیک مشخص میگردد. در نهایت با جمعبندی رفتارها به مجموعه ای با عنوان "فرهنگ سازمانی " دسترسی پیداکرده و با شناخت فرهنگ سازمانی خیلی از نقاط تاریک و گره های کور و لاینحل مسائل سازمانی را میتوان حل کرد.
اما ایجاد فرهنگی که در آن "ایمنی" یکی از" ارزش" هایش باشد آسان نیست و کار پیچیده ای ست که نیازمند تعهدات طولانی تمام سطوح سازمانی میباشد.اساس ایجاد فرآیند ایمنی مبتنی بر رفتاربکارگیری علم مدیریت و هنر انسان شناسی است .
در تمامی سازمانهایی که امروزه در سیستم ایمنی مبتنی بر رفتار پیشرو و زبانزد هستند فرهنگ ایمنی از زیربنای افکار بسته و منجمد انسانها آغاز شد و با گذر از بحرانهای متعدد و با بهبود مستمر دائما رو به موفقتر بودن گذاشته است .
در یک کلام " فرهنگ ایمنی " خلق الساعه نیست و گاهی چندین نسل بدنبال هم آنرا تحقق میبخشند و گاه زمانی بیش از طول عمر یک سازمان برای ایجاد آن لازم است. پس صبور باشیم و همت کنیم تا : طرحی نو در فرهنگ در اندازیم .
منابع :
Geller, E. S. The Psychology of Safety: How to improve behaviors and attitudes on the job. New York, NY: Chilton, 1996.
Krause, T.R. and Hidley, J. H. and Hodson, S. J. The Behavior-Based Safety Process. New York, NY, Van Nostrand Reinhold, 1990.
McSween, T. E. The Values-Based Safety™. New York, NY, Van Nostrand

برگرفته از وبلاگ: http://ihs.net.ms/

سایت موژ

شعارهای ایمنی

1ـ آن روزی پایانش خوش است که حادثه ای رخ ندهد.
2ـ اول ایمنی ـ بعئ کار
3ـ از تصادفات دیگران درس عبرت بگرید.
4ـ ایمنی اصل ضروری از اشتغال به شمار می رود.
5 ـ آلودگی محیط زیست زندگی انسان را تهدید می کند.
6ـ اگر به سعادت خود و فرزندانتان علاقه دارید، رعایت ایمنی و بهداشت را سرلوحه کارتان قرار دهید.
7 ـ ابزار های دستی را روی کف زمین، در راهروها نگذارید.
8 ـ استفاده از گوشی در محیط های پر سر و صدا الزامی است.
9ـ آمار نشان می دهد که اکثر حوادث ناگوار در نتیجه یک بی احتیاطی کوچک ایجاد شده است .
10ـ اولین اشتباه، آخرین اشتباه است.
11ـ احتیاط کن تا بیشتر زندگی کنی!
12ـ از حوادث پیشگیری کنید اما نه به حرف بلکه به عمل.
13. اهمیت و فوریت هر کاری چندان زیاد نیست که نتوان آن را به این طریغ بی خطر انجام داد .
14ـ اگر به سعادت خود و فرزندانتان علاقه دارید امر حفاظت را سرلوحه کارتان قرار دهید.
15ـ ایمنی زمانی حاصل می شود که بدانیم چگونه از خطر دور شویم.
16. احتیاط شرط عقل است.
17ـ از حمل چندین بسته با حجم با دودست که مانع دید شما می شود خودداری کنید، از تعداد بسته ها بکاهید و بر دفات حمل آن بیا فزایید.
18ـ آیا می دانید شوخی های خطرناک در محیط کار یکی از مهمترین عوامل ایجاد حادثه است.
19ـ از زیر بار معلق و ناپایدار عبور نکنید.
20ـ استفاده از لوازم حفاظت فردی ( ماسک ـ دستکش و غیره... ) در کار با مواد شیمیایی ضروری است.
21ـ اگر در معرض عبور یا پرتاب شدن اجسام قرار دارید، باید کلاه حفاظتی مقاوم و در عین حال سبک به سر گذارید تا آسیب نبینید.
22ـ ایمنی مسئله ای است مربوط به همه
23ـ ابزار کار را در جیب خود جای ندهید.
24ـ از تماس با اشیاء مشکوک جداً خودداری کنید.
25ـ از آلوده شدن زخم به گرد و غبار و یا تماس با ابزار کار خودداری کنید.
26ـ از تجارب دیگران استفاده کنید.
27ـ ابزار ناقص را از محیط دور کنید.
28ـ ایمنی ضامن سلامتی است.
29ـ از استعمال کهنه برای پاک کردن روغن و گریس اضافی روی قطعات ماشین در حال حرکت خودداری کنید.
30ـ اگر نمی دانید ، سؤ ال کنید .
31ـ از بازیهای مسخره و اعمالی که ممکن است ، همکارانتان را ناراحت و عصبانی نماید ، پرهیز نمائید.
32ـ از وسایل حفاظتی خود همیشه استفاده کنید.
33ـ به شانس تکیه نکنید، دستورالعمل های کار را مو به مو اجرا کنید.
34ـ برق خادمی است که قاتل هم می تواند باشد.
35ـ به دستور العمل های و علائم ایمنی توجه خاص مبذل دارید.
36ـ بهتر است از تجارت مصدومین ژند بگیریم نه آنکه خود مصدوم شویم.
37ـ برای انجام کار با ابزار و وسایل مختلف ، باید از دستکش های مناسب آن کار استفاده نمود.
38ـ با رعایت اصول ایمنی ، از افزایش آمار حوادث جلوگیری کنیم.
39ـ بهای هر حادثه همیشه سنگین است.
40ـ به ایمنی فکر کنید.
41ـ بعد از اتمام کار، وسایل و ابزار کار را در محل مخصوص خود قرار دهید.
42ـ برق کسی را دوست دارد که از او بترسد.
43ـ برای انجام هر کار اول فکر کنید.
44ـ با توکل زانوی اشتر را ببند.
45ـ به امید روزی که اصول ایمنی در کلیه شئون اجتماعی رعایت شود.
46ـ بسته های حجیم مانع دید است.
47ـ برای نظافت ماشین یا روغن کاری آن ، ابتدا ماشین را متوقف سازید. سپس حفاظ آن را بردارید.
48ـ خطر خبر نمی کند، آماده باشیم.
49ـ به ایمنی فکر کنید تادر امان باشید.
50ـ برخورد دست با نوک تیز و برنده ابزار کار که از جیب بیرون آمده ، موجب زخمی شدن دست می گردد.
51ـ به محض زخمی شدن دست یا سایر اعضاء از کمک های اولیه استفاده کنید، کوچکترین جراحت و خراش می تواند سلامتی شما را بخطر اندازد.
52ـ با بکار بردن وسایل حفاظتی فردی از حوادث جلوگیری کنید .
53 ـ به محض بریدگی دست و پا و سایر اعضاء از کمک های اولیه استفاده کنید .
54 ـ برای حفظ جان خود به دستورات حفاظتی توجه کنید .
55 ـ با روش صحیح خودایمنی را عملاً تبلیغ کنید .
56 ـ پیشگیری موثرتر از درمان است .
57 ـ پیشگیری امروز را به علاج فردا موکول نکنید .
58 ـ تصمیم بگیرید سال نو را بدون حادثه بگذرانید .
59 ـ تجربه را ، تجربه کردن خطاست .
60 ـ توصیه های ایمنی را جدی بگیرید .
61 ـ چه بسا یک جراحت مختصر در اثر لا قیدی به یک کانون چرکی خطر ناک تبدیل شده سلامت شما را مورد تهدید قرار دهد .
62 ـ جهت ایمنی ، کار را بازرسی نمایید .
63 ـ چون برق دیده نمیشود ، هیچ موقع کابل را لمس نکنید .
64 ـ چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی .
65- خودتان را تمیز نگهدارید .
66- خوب فکر کنید تا خوب به مقصد برسید .
67- خطر همیشه به چشم دیده نمیشود .
68-خطر همیشه در کمین است .
69- خطر پاره شدن یا باز شدن و سقوط بار را همیشه در نظر داشته باشید .
70- حادثه به خودی خود اتفاق نمی افتد بلکه علتی دارد .
71- حوادث را قبل از وقوع پیش بینی کنید .
72- حصول ایمنی در نتیجه همکاری دسته جمعی است .
73- حفاظت ضامن سلامتی است ، عزیزان شما ا نتظار دارند سلامت به خانه بر گردید .
74- حوادث را قبل از وقوع پیش بینی کنید ، چون روز خوش ، روز بدون حادثه است .
75- حوادث قابل پیشگیری است .
76ـ حفظ سلامتی شما گرانمایه ترین اصل در زندگی به شمار می آید.
77ـ حفاظت جان کارکنان بسیار ساده تر و بهتر از جبران خسارت ناشی از حوادث در محیط کار است.
78ـ در هنگام کار باید از لباس منظم و صحیح استفاده نمود.
79ـ در یک محیط آرام کار کنید.
80ـ دانستن نکات ایمنی کافی نیست به آنها عمل کنید.
81ـ در وسایل ایمنی اغلب اوقات تجربه گران تمام می شود.
82ـ دریچه ها و چاله های کف کارگاه را باید با نرده محصور و با چراغ قرمز ( علامت خطر ) مشخص گردد تاکسی در آن سقوط نکند.
83ـ در پس هر حادثه نوعی سهل انگاری وجود دارد.
85ـ در سر راه خود مواظب میخ ها باشید.
86ـ در هر کاری که عقل و احتیاط توأماً بکار رود از حوادث پیشگیری خواهد شد.
87ـ در موقع کار کردن با اشیاء از کفش های حفاظتی استفاده کنیدتا در صورت سقوط شیئی سنگین پای شما آسیب نبیند.
88ـ درب های خروجی و راه روهای منتهی به آن باید همیشه آزاد باشد تا کارگران بتوانند هنگام بروز حریق در اسراع وقت از آن خارج شوند.
89ـ دستگیره های چرخ دستی باید حفاظ داشته باشد تا پشت دست به در و دیوار تصادم نکند و زخمی نشود.
90ـ در برابر خطرات ناشی از کار ، خود را حفظ کنید.
91ـ دقت بیشتر، احتیاط بیشتر
92ـ رعایت نظم و انضباط در گارگاه خطر حوادث را کم می کند.
93ـ رعایت نظم و تربیت در گارگاه برابر نصف کار انجام شده است.
94ـ راه روها و محل آمد و رفت کارگران در گارگاه باید خالی از هر گونه مانعی باشد.
95ـ روز خوش روز بدون حادثه است.
96ـ سال خوش ، سال بدون حادثه است.
97ـ سلامتی بالاترین نعمت است ، آن را به آسانی از دست ندهید.
98ـ سانحه از بی مبالاتی ، شتابزدگی و عدم دقت ناشی می شود.
99ـ سیگار نکشید.
100ـ شتابزدگی و بی نظمی حادثه آفرین است.
101ـ شتابزدگی پشیمانی بدنبال دارد.
102ـ شست و شوی لباس با بنزین و مواد نفتی جان عده ای رابه آتش کشیده است. شما دیگر آن را آزمایش نکنید.
103ـ شرایط و موقعیت های خطرناک را اصلاح کنید.
104ـ صدمات هر اندازه جزئی باشد تحت معاینه و درمان قرار دهید.
105ـ صرف هزینه جهت حفاظت و ایمنی یکنوع سرمایه گذاری است.
106ـ طریقه ی صحیح انجام کار را از سرپرست خود بیاموزید.
107ـ علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.
108ـ عدم رعایت ایمنی = وقوع حادثه.
109ـ علم ناقص خطرناک است.
110ـ عزیزان شما انتظار دارند ، سلامت به خانه برگردید.
111ـ عزرائیل در دست شما است.
112ـ عصبانیت و خستگی حادثه بدنبال دارد.
113ـ عمر کوتاه خود را با حادثه کوتاه تر نکنید.
114ـ غفلت ، اشتباه ، مسامحه، فراموشی از عوامل حوادث می باشد.
115ـ غرور و جهالت در هنگام کار با وسایل برقی جان انسان را تهدید می کند.
116ـ فقط شما هستید که موقع زخمی شدن رنج و زیان می بینید.
117ـ فقط عینک قابل تعویض است نه چشمها.
118ـ قبل از توقف ماشین حفاظ را برندارید.
119ـ قسمتهای گردنده بدون حفاظ خطرناکترین قسمت ماشین آلات است.
120ـ قبل از هر نوع کار به علائم توجه کنید.
121ـ کارگر محتاط و تابع مقررات دچار حادثه نمی شود.
122ـ کوچکترین ضایعه در مدار برق ، مرگ آفرین است.
123ـ کار از محکم کاری عیب نمی کند.
124ـ کوچکترین خراش و جراحت می تواند سلامتی شما را به خطر اندازد.
125ـ کلاهک حفاظتی اره دوار برای پیشگیری چنین حادثه تعبیه شده است.
126ـ کار خود را با توجه با توجه به مقررات ایمنی انجام دهید.
127ـ کوچکترین خراش و جراحت را پانسمان کنید.
128ـ کار را بعد از کنترل نمودن کامل شرایط شروع کنید.
129ـ کسی از شما محافظت نمی کند.
130ـ محکم کنید بند کلاهتان را.
131ـ محیط کار خود را تمیز و مرتب نگه دارری کنید.
132ـ ممکن است وضع شما خوب باشد ولی بهتر استاز وضع همکاران و زیردستان خود آگاه باشید.
133ـ معایب کارو شرایط خطر ناک را فوراً به مافوق اطلاع دهید.
134ـ نظم و نظافت در کارگاه از حوادث کم می کند.
135ـ وسایل حفاظت فردی ، ضامن سلامتی و تندرستی شماست.
136ـ هرگز به بیرون هجوم نبرید.
137ـ هرگز با افزار فرسوده و معیوب کار نکنید.
138ـ همیشه و در همه حال محتاط باشید و قبل از هر کاری به عواقب آن فکر کنید.
139ـ هنگام به دست گرفتن و حمل اشیایی که قسمتهای برنده و لبه های تیز دارد، دستکش حفاظتی بدست کنید تا زخمی نشوید.
140ـ هر بیشه گمان مبر که خالی است ، شاید پلنگ خفته باشد.
141ـ هنگام جوشکاری ، ریخته گری و سایر کارهایی که در نور بسیار شدید صورت می گیرد ، استعمال عینک حفاظتی ضروری است.
142ـ یک کبریت خاموش نشده ، یک ته سیگار روشن ممکن است لحظاتی بعد حادثه شومی ببار آورد.
143ـ یک خطای کوچک می تواند حادثه ای بزرگ به وجود آورد.

144ـ یک لحظه غفلت ، یک عمر پشیمانی

سایت موژ

بررسی اثرات نوبت کاری بر روی کارمندان

بررسی اثرات نوبت کاری بر روی کارمندان مراقبت بهداشتی
(بخش اول )
ارسال توسط : دریا قاسمیان
دانشجوی کارشناسی بهداشت حرفه ای
منبع : نوبت کاری مشکلات و رهیافت ها- تیموتی مونک و سیمون فولکارد- ترجمه دکترعلیرضا چوبینه
هدف این مقاله مرور اثرات زمان کار بخصوص در مورد کارمندان مراقبت های بهداشتی و نیز مرور استراتژیهایی که ممکن است در مورد بحث بر روی این موضوع مفید باشد، می باشد.
نوبت کاری باعث ایجاد اختلالاتی در چرخه طبیعی بدن می شود.درصد زیادی از شب کاران و نوبت کاران را پرستاران تشکیل میدهند . نوبت کاری باعث ایجاد اختلال خواب در بین شب کاران شده و ممکن است تاثیر بر روی مدت بیماری آنها نیز داشته باشد. شب کاری بر روی عملکرد پرستاران و پزشکان نیز تاثیر منفی گذاشته و ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی شود. بیماران در طی شب و زمانی که پزشکان و پرستاران شب کار هستند ممکن است مراقبت های ضعیف تری را دریافت کنند و در معرض خطر قرار گیرند. نوبت کاری بر روی عملکرد دستگاه تولید مثلی ، دستگاه گوارشی و قلب نیز تاثیراتی دارد بطوری که ریسک بیماری های قلبی در شب کاران حدودا 2 برابر افراد روز کار است و… نمونه ای از استراتژی هایی که می توان برای کاهش اثرات کار شیفتی بر روی افراد اعمال کرد به قرار زیر می باشد:
کنترل نور محیط، کنترل برنامه چرخشی شیفت با توجه به این نکته که چرخش به یک شیفت دیرتر آسانتر است از چرخش به یک شیفت زودتر ، در نظر گرفتن فاکتورهای طبی شخصی و تناسب های فیزیکی ، محدود کردن ساعات کار شبانه و…

مقدمه:
نوبت کاری، که خود از عوامل زیان آور ارگونومیک پنداشته می شودیکی از ره آوردهای پرهیز ناپذیر فن آوری است . بر پایه ی پژوهش های انجام شده در کشورهای توسعه یافته نزدیک به 25 درصد از نیروی کار را نیروی نوبت کار تشکیل می دهند. این پدیده ،می تواند از جنبه های گوناگون ، اثرات ویرانگر بر چگونگی زندگی انسان بجا بگذارد.
گردش نوبت کاری شامل انواع زیادی از برنامه های کاری و تعویض یا تغیرات نوبت کاری بر اساس برنامه ثابت و معین با یک مدیریت صحیح می باشد.این برنامه را می توان برای 7 روز متوالی یا 7 روز هفته اجرا کرد. تغیر نوبت کاری باعث مشکلات عدیده ای از جمله نقص خواب و اختلالات گوارشی و بیماریهای قلبی عروقی می شود.
بسیاری از مردم برای انجام کارهای فیزیکی خود از یک دوره 24 ساعته پیروی می کنند ، که به این چرخه 24 ساعته چرخه سیرکادین می گویند. چرخه سیرکادین با کنترل مواردی مانند خواب وبیداری، هضم غذا ، ترشح آدرنالین ، تنظیم حرارت بدن ، فشار خون و نبض و بسیار علائم مهم دیگر در عملکرد و رفتار انسان اثر می گذارد.
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد نوبت کاری باعث اختلالاتی در چرخه طبیعی بدن میشود . بعنوان مثال نوبت کاری می تواند موجب به هم خوردگی مزاج و سو تغذیه شود.
به نسبت سایر بخشهای استخدام عمومی در صد بیشتری از کارمندان سرویسهای بهداشتی شیفت کار یا شب کار هستند. بیمارستانها که بیشترین میزان استخدام در زمینه مراقبتهای بهداشتی دارند کارمندان شب کار بیشتری به نسبت بقیه صنایع استخدام می کنند. پرستاران بزرگترین گروه مراقبتهای بهداشتی هستند و نیز بزرگترین گروهی هستند که شب کار می کنند.
اقدامات و نتایج تناقض ها میان فیزیولوژی طبیعی و کار شبانه در مورد کارمندان مراقبتهای بهداشتی چیست؟اثر کار کردن در زمانی که ریتم طبیعی ما نیاز به خواب دارد چیست؟ آیا تفاوت های فردی در تحمل نسبت به زمان وجود دارد؟ آیا بعضی از افراد نسبت به کار شبانه بیشتر تناسب فیزیکی دارند؟ آیا انطباق رخ می دهد؟چه استراتژی هایی می تواند انطباق را افزایش و خطرات بهداشتی را کاهش دهد؟
در این مقاله سعی کردیم که مروری بر سوالات بالا داشته و اثرات زیان آور کار شبانه را بررسی کنیم.

اثرات نوبت کاری روی کارمندان

*-اختلات خواب *
میزان خواب بعد از کار شبانه در مقایسه با خواب عادی کمتر است.شب کارهایی که شیفت های یکسانی دارند، میزان خواب آنها نسبت به کارمندان شیفت روز یا کارمندانی که بعد از ظهر کار می کنند کمتر است .شب کارهایی که برنامه چرخشی دارند ،حدود پنج ساعت می خوابند .با افزایش سن شب کارها مشکل کم خوابی آنها نیز بیشتر می شود.در میان شب کارها با شیفت ثابت،آنهایی که 29-18 سال سن دارند،
میزان خوابشان 50-40 دقیقه بیشتر از افراد 49-40 سال است. اختلال در الگوی خواب در زمانی که شروع خواب تا بعد از به تعویق می افتد ،شدید تر می باشد.احساس بی خوابی کارگران شیفت شب توسط EEGهم اثبات شده است.علی رغم بیدارماندن در طول شب ، اکثر کارمندان در طول روز هم احساس بی خوابی می کنند.
چهارده مطالعه ، اختلالات خواب پرستاران را به علت زمان کار بررسی کرده است. به طور کل ،اغلب مطالعات گزارش می کردند که پرستارانی که شب کارندیا شیفت چرخشی دارند کمتر از سایر پرستاران می خوابند. پرستاران بیمارستانهایی که شیفت چرخشی دارند، دارای الگوی خواب نادری هستندکه با افراد معمولی ، سایر شب کاران یا دیگر الگوهای اختلال خواب متفاوت است . پرستارانی که به طور دائم در شب کار می کنند،کمترین میزان خواب را دارا می باشندو پرستارانی که پاره ای از شب را کار می کنند به نسبت انهایی که کل شب را کار می کنند،خواب کمتری دارند که این احتمالا به علت آن است که آنها برنامه کاری طبیعی خاصی را ندارند.آنهایی که بطور پاره وقت کار می کنند و آنهایی که شیفت های چرخشی دارند خستگی بیش از حد بیشتری به نسبت کارگران با شیفت ثابت احساس می کنند.

در یک مطالعه 6268 نفری در فنلاند، تفاوت های اختلال خواب را در مشاغل مختلف بررسی کرده است. مشاغلی که اختلال خواب بیشتری داشتند از کلاس اجتماعی پایین تری برخوردار بوه و اغلب نیازمند کار شبانه بودند. مثلا در میان پرستاران زن ،4/14 درصد سختی در خواب رفتن را گزارش کرده اند ،که این مقدار دو برابر بیشتر از سر پرستاران و سه برابر بیشتر از پزشکان مرد بود. بیش از یک چهارم دستیاران زن بیمارستان (26%) گزارش می کردند که بطور معمول بیش از سه بار در طول شب از خواب بیدار می شوند.در حالی که در مورد سایر مشاغل مراقبت های اجتماعی این میزان اختلال خواب کمتر گزارش شده است:پرستاران بخش زنان =4/9 % سرپرستاران زن=9/8 % پزشکان مرد=6/1 %

*-زمان بیماری:*
یک مطالعه سی ماهه روی شیفت کاری ، توسط انستستو ملی امنیت و بهداشت شغلی انجام شد.در این بررسی ،بوسیله پرسشنامه 1200 نفر از پرستاران و 1200 نفر از پردازشگران غذا را به منظور ارزیابی نتایج بهداشتی شیفت کاری در نظر گرفتند.آنها یافتند که پرستاران دارای شیفت چرخشی زمان بیماری بیشتری به نسبت پرستاران با شیفت ثابت دارند.
همچنین پرستاران با شیفت چرخشی دلایل شدیدتری برای غیبت از کار به نسبت پرستاران با شیفت ثابت دارند.
بررسی عملکرد شغل در شرایط کار شبانه و ساعت کار بر روی پزشکان و پرستاران:
کار کردن طی ساعات خواب طبیعی منجر به عملکرد ضعیف تر شغل و افزایش تناوب خستگی مفرط در شب می شود. اندازه گیری عملکرد شغل در یک دوره 24 ساعته نشان داد که زمان واکنش دهی در شب افزایش یافته و حسابگری مغز کاهش می یابد.کاهش دیده شده در این عملکردهمانند افراد با مصرف الکل متوسط بود.یک مطالعه در انگلیس نشان داد که رزیدنت هایی که دچار کمبود خواب هستند، توانایی کمتری را در حسابگری دارند.تناوب اشتباهات کوچک در زمینه بیمارستانی در شیفت سوم شب بیشتر است که در زمانهای نزدیک به تعویض شیفت ، این مقدار به حداکثر خود می رسد. پرستارانی که شیفت چرخشی دارند ، بیشتر به وسیله ناظران بعنوان پرستارانی با کارآیی کم گزارش می شوند.ناظران پرستاران با شیفت کاری متغیر را به عنوان افرادی با عملکرد کاری پایین ،انگیزه کمتر و مراقبت های بی دقت تر نسبت به کارمندان با شیفت ثابت درجه بندی می کنند. اثرات روانشناسی شیفت کاری ممکن است منجر به نگرش منفی یا افسرده نسبت به کار شود.

در بررسی هایی که بر روی اثرات محرومیت از خواب روی عملکرد پزشکان و پرستاران انجام شد دکانسون و همکارانش گزارش کرده اند که فعالیت پزشکان در طول دوره های بلند کاری بخصوص در شب کمتر قابل اعتماد است.
فیریدمن اثرات محرومیت از خواب را در یک گروه متشکل از 14 انترن در نیویورک سیتی بررسی کرد . از شرکت کنندگان در این مطالعه خواسته شد که یک نوار قلبی را 20 دقیقه یا مطالعه کنند و وضعیت خلقی و سایکولوژی آنها را در زمانهای بعد از استراحت و خستگی مفرط بررسی کردند. در زمان محرومیت از خواب میزان خطای انترن
ها در تفسیر نوار قلبی 85% بیشتر بود.انترن های بشدت خسته شده ، ناراحت تر ، از لحاظ اجتماعی ناکارآمد تر و کم توان تر از انترن های استراحت کرده بودند.آنهااینگونه قضاوت می کردند که مشکلات درکی ، شناختی و روانی بیشتری در زمان خستگی دارند.
در آزمایشی که ویلکینسون بر روی تعدادی از پزشکان انجام داد ،تحقیقات بیان می کنند که در 24 ساعت گذشته آنها 76/12 ساعت کار کردند و 24/8 ساعت انکال بودند با 3 ساعت وقت آزاد .پزشکان بطور متوسط 6 ساعت استراحت کرده بودند.حدودا 105 مورد(4%) از بیماران درمان ضعیف تری را دریافت کردند و 141 مورد(6%) از بیماران دچار مشکلات جدی شدند. این تحقیق که بر روی پزشکان انجام گرفت می تواند قضاوت فعالی را در مورد تایید اثرات ساعات کار طولانی بدهد.

اثرات فیزیولوژیکی نوبت کاری:
شواهد قابل قبولی وجود دارد که شیفت کاری شبانه سلامتی کمتری را نسبت به شیفت کاری روزانه دارند. البته در میان کسانی که در این شیفت کار می کنند میزان این امر کاملا متغیر است . به نظر می رسد که بعضی از افراد در این شیفتها ،کمتر قادر به هماهنگ سازی خود با شرایط هستند.کشانی که بیشتر در هنگام صبح فعالند،کسانی که عادت به خواب شبانه دارند و کسانی که در غلبه بر خستگی ناشی از کار زیاد موفق نیستند،معمولا برای هماهنگ شدن با شیفت کاری مشکل دارند. شواهدی وجود دارد که افرادی که دارای ترسهای روانی هستند کمتر قادر به تطابق با شیفت های کاری اند.
یک تحقیق که بر روی 1200 پرستار انجام شد نشان دادکه شیفت شبانه و شیفت چرخشی پرستاران باعث مشکلات روانی و جسمی بیشتری نسبت به شیفت های ثابت روزانه می شود.و هر چه فاصله از ریتم معمول شیفت کاری بیشتر باشد میزان اثر آن تغیرات بیشتر است.
در تحقیقی که بر روی پزشکان سال اولی انجام شد مشکلات روانی زیادی مشاهده شد که شامل :عصبانیت ،خشم ، از دست دادن وقت آزاد ،خستگی مزمن ومشکل خواب بود . گزارش داده شده که عده ای از پزشکان از مشکلات ناشی از مصرف الکل ، افسردگی،بیشتر از سایر عوامل رنج میبرند.بعلاوه استرس و مسئولیت زیاد کار آنها هم بر این مشکلات اضافه می شود. بعضی از این عوامل باعث ایجاد سندرم پرکاری میشوند که منجر به مشکلات خواب ، افسردگی و پرخاشگری می شود.

در تحقیق دیگر که بر روی60 دانشجوی پرستاری در طول 15 ماه اول شیفت کاری آنها انجام شد نشان داده شد که شیفتهای کاری اثرات کاملا منفی بر روی سلامت روحی وروانی آنها گذاشته است. این نتایج توسط پرسشنامه هایی بدست آمد که شامل 12 سئوال مربوط به توانایی ایجاد تمرکز، کم خوابی مربوط به نگرانی ،احساس بلااستفاده بودن ، توانایی تصمیم گیری ،افسردگی، شادی ،وابستگی و… بود . سوالات مطرح شده قبل از آغاز شیفت کاری بعد از 6 ماه و بعد از پایان شیفت کاری در پایان 15 ماه پرسیده شد. همچنین ایم تحقیقات نشان داد که افرادی که از توجه بیشتری از طرف استادان خود برخوردارندکمتر دچار علایم روحی روانی می شوند.
عادات شخصیتی پرستاران را نمی توان جز عوامل تاثیرگذاری طولانی مدت برای شیفت کاری در نظر گرفت ولی فشارهای خارجی که بعنوان نمونه از طرف افراد بالاتر یا از طرف ارگانهای دیگر یا از طرف عقاید فردی شخص و فاکتورهای فیزیولوژیکی بر فرد وارد می شود می تواند تاثیر بسزایی بر روی شیفت کاری داشته باشد.

*شیفت کاری و عملکرد تولید مثلی:*
تعداد اندکی از تحقیقات در مورد مشکلات تولید مثلی در ارتباط با نوبت کاری انجام گرفته است. یک تحقیق که بر روی 146 پرستار زن در آمریکا انجام گرفت تغیری در سیکل عادت ماهانه آنها نشان نداد. در تحقیقی دیگر که روی 1200 پرستار توسط موسسه ملی سلامت و بهداشت کار انجام شد نشان دادکه شیفتهای کاری بر روی عادت ماهانه تاثیر گذار است. پرستارانی که در شیفتهای کاری روزانه کار می کردند سیکلهای نامنظم

بیشتری را گزارش می کردند در حالی که پرستارانی که سیکل های چرخشی داشتند کرامپ کمتری را گزارش کرده اند امابه همراه حساسیت بیشتر و ضعف و بیماری حین سیکل و سیکل ماهانه طولانی تر.مطالعاتی که بر روی زنانی که در ساعت های غیر استاندارد یا شیفتهای چرخشی کار می کنند نشان می دهد که انها در معرض خطر بیشتری از لحاظ مشکلات بارداری ،کاهش وزن زمان تولد واندازه کوچک نوزاد برخوردار هستند.

بررسی بر روی 2264 زن کارگر در ژاپن انجام شد که شامل توانایی تولید مثل و تاریخ سیکل ماهانه انها و ساعت های کارشان بود نشان داد که زنانی که در طول شب کار می کنند بی نظمی بیشتری در خونروش و درد بیشتری در حین خونروش نسبت به کسانی که در طول روز کار می کنند نشان می دهد. نرخ باروری و زایمان در زنانی که

در طول شب کار می کنند کمتر بوده و نرخ مرگ و میر نوزادان بیشتر است.

*کار شیفتی و عملکرد دستگاه گوارش:*
پرستاران وافرادی که بطور شیفتی کار می کنند،نشانه هایی از اختلالات سیستم گوارشی در انها نسبت به کسانیکه روز کار هستند بیشتر گزارش شده استRunten Franz مطالعات چندین الگوی کار شیفتی را که شامل 8000 کارگر بود مرور کرده و نتیجه گیری کردکه شیفت شب بطور خاصی ارتباط دارد با آشفتگی خواب و مشکلات گوارشی . روزکاری و روزکاریهای با گردش تا عصر خیلی کمتر آزاردهنده هستند نسبت به کارهایی که صرفا شبانه هستند یا کارهایی که بطور شیفتی در شب هستند.

یکی از مشکلات کار شیفتی این است که برنامه غذایی معمول را تغیر می دهد .کار شیفتی ممکن است همچنین نوع غذای مصرفی را تغییر دهد. برای مثال ممکن است تهیه یک غذای خوب و گرم در ساعت سه صبح مشکل باشد. شب کارها به مصرف غذای آماده و در دسترس (سوسیس و کالباس )یا غذاهای راحت ولی بالا از نظر قند چربی و کافئین برای مبارزه با خستگی و کوفتگی تمایل بیشتری دارند.بقیه دادهای فیزیولوژیکی نیز حمایت می کنند از رابطه بین کار شیفتی و بیماریهای گوارشی. مکانیسم های فیزیولوژیک،شبکاری را به اختلال عملکرد سیستم گوارشی ارتباط می دهند و ریسک بیماری را افزایش می دهند.

طی چهارده مطالعه Runten fredz دریافت که میزان بروز زخم در شیفت کاریهای ماقبل از این و شیفت کاریهای اخیر که در برنامه شان شبها نیز گنجانده شده است نسبت به روزکارها یا شیفت کارهایی که شب کار نبوده اند بیشتر است.

در مطالعه ای که segava و همکارانش انجام دادند به این نتیجه رسیدند که کار شیفتی ریسک زخم معده را دو برابر می کند.

سایت موژ

تشخیص بیماری و ارزیابی بالینی آسم شغلی

الف) چه افرادی باید از نظر آسم شغلی بررسی شوند؟

در تمامی بالغینی که با علائم و نشانه‌های انسداد راه هوایی مراجعه می‌کنند، باید احتمال وجود آسم شغلی در نظر گرفته شود. بسیاری از افراد که دچار آسم شغلی هستند در ابتدا به‌عنوان COPD تلقی می‌شوند زیرا انسداد مجاری هوایی، تا حدودی ثابت بوده و بسیاری از آنها سیگاری هستند و زمانی که عامل مواجهه، برطرف شود ماهیت آسمی بیماری، وضوح بیشتری پیدا می‌کند. بهترین راه غربالگری این موضوع آن است که از کارگران سئوال شود که آیا علائم بیماری آنها در ایام تعطیل بهتر می‌شود یا خیر و چند روز طول می‌کشد تا بهبودی حاصل شود. در صورتیکه از بیمار بپرسیم آیا علائم آسم، سر کار، بدتر می‌شود یا خیر؟ معمولاً فایده‌ای ندارد زیرا بیشتر بیماران مبتلا به آسم شغلی، فقط پس از اتمام کار و شبها، دچار علائم می‌شوند.

ب ) شرح حال :
شرح حال در شناسایی آسم شغلی اهمیت زیادی دارد و در طی اخذ شرح حال باید رابطه زمانی ما بین مواجهه اخیر و بروز علائم تنفسی، جستجو شود.
در صورتیکه یکی از حالات زیر موجود باشد، رابطه بین علائم آسم و محیط کار، مورد سوء ظن قرار می‌گیرد:
- علائمی که صرفاً هنگام کار، بروز می‌نمایند.
- علائمی که در تعطیلات آخر هفته، رفع می‌گردند.
- علائمی که در هر شیفت کاری به تناوب، تکرار می‌شوند.
- علائمی که در طی هفتة کاری، مرتباً بر شدت آنها افزوده می‌گردد.
- علائمی که پس از تغییر محیط کار، رفع می‌گردند.

در طی اخذ شرح حال، باید احتمال تماس و مواجهه با تمامی عوامل ایجاد کننده آسم چه در محیط کار و چه در درون محیط منزل، پرسیده شود.
شرح حالی که اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوه‌بر عنوان شغل باید شامل مسئولیتهایی باشد که فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال باید شدت و میزان مواجهه نیز بررسی شود و خصوصیات شغلی، تشریح شود و عوامل آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی، مدنظر قرار گیرند. به‌علاوه باید کارگران دیگری که دچار علائم تنفسی حمله‌ای شده‌اند نیز شناسایی شوند و از آنها شرح حال شغلی کامل و مبتنی بر زمان، اخذ شود.

در اخذ شرح حال سابقه طبی بیمار باید بر شرح حال آسم، داروهای فعلی و قبلی (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل کار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسیون، تأکید کرد.
بیماریهایی نظیر: آسم دوران کودکی، رینیت آلرژیک، درماتیت آتوپیک و مسایل دیگر تنفسی مانند COPD، ممکن است برای پرسشنامة شرح‌حال دارای اهمیت باشند.

در شرح حال، اخذ شرح حال قلبی (برای مثال داشتن سابقه آنژین صدری) و یا اخذ شرح حال گوارشی (برای مثال وجود رفلاکسی که منجر به تنگی نفس اسپورادیک گردد)، باید بررسی شود. همچنین سابقه آلرژی‌ها، آزمون آلرژی قبلی و استعمال سیگار نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد. در ضمن شرح حال، افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی به عوامل محرک غیرآلرژیک مانند: ورزش، هوای سرد، محرکها نیز اهمیت دارد.
به هنگام اخذ شرح حال باید دانست که همیشه الگوی معمول آسم شغلی که «در محل کار، حال عمومی بیمار بد شود و در طی آخر هفته و تعطیلات، بهبود یابد»، وجود ندارد و مشکلات بیمار در محیط خارج کار نیز ممکن است وجود داشته باشد.

در بعضی از بیماران، علائم در خانه شدیدتر است و فرد را از خواب بیدار می‌کند و تعطیلات آخر هفته، آنقدر طولانی نیست که منجر به بروز علائم بهبودی در فرد مبتلا شود.

در صورتیکه در شرح حال بیمار سابقه بروز همزمان رینوکنژکتویت در محل کار و گاهی سابقه کهیر، موجود باشد و خصوصاً این مسئله در رابطه با بیمارانی باشد که هم با مواد دارای وزن مولکولی زیاد، تماس و مواجهه دارند و هم مبتلا به آسم هستند، مؤید مطمئنی از آسم شغلی است.

رینینت، ممکن است از عوامل مساعدکننده بروز آسم شغلی باشد و در شرح حال مهم است. رینیت اغلب پیش از آسم شغلی و یا همزمان با آن است و خصوصاً این مسئله در مورد مواد شیمیایی دارای وزن مولکولی زیاد، صادق است.
ولی باید بر این مسئله واقف بود که صرف شرح حال اگر مؤید آسم شغلی باشد و در رابطه با کارگری باشد که با مواد حساس‌کنندة شناخته شده‌ای تماس داشته است، به تنهایی کافی نیست و باید از آزمونهای فیزیولوژیک نیز استفاده نمود.
(بهترین گواه مطلب فوق، مطالعه علمی آینده‌نگری است که در مورد بهترین پزشکانی که ۱۶۲ کارگر برای آسم شغلی به آنها مراجعه کردند و ارزش اخباری مثبت پرسشنامه، فقط ۶۲% بود ولیکن ارزش اخباری منفی پرسشنامه، ۸۳% محاسبه گردید).
در اخذ شرح حال، تماس ناگهانی و قابل ملاحظه با عوامل، اهمیت دارد زیرا ممکن است مبین حساسیت تنفسی یا RADS باشد. همچنین در شرح حال، باید مدت زمان تماس شغلی پیش از آغاز نشانه‌های تنفسی، تعیین شود.
مسائلی که در شرح حال، ما را به سمت ساز و کار با واسطه IgE، هدایت می‌کند عبارتند از:
۱. وجود دورة کمون : از چند ماه تا چند سال پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۲. سابقه نشانه‌های آلرژی بینی و چشم همزمان و پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۳. بروز نشانه‌های زودرس (در طی یک ساعت) و تأخیری (۴ تا ۱۲ ساعت پس از مراجعت از محل کار به منزل)‌ ؛
۴. سابقه آتوپی فردی یا خانوادگی ؛
۵. آگاهی ‌از‌ سیر زمانی بیماری به هنگام اخذ شرح حال و برای اخذ شرح حال مفید، می‌تواند مؤثر باشد ؛
۶. سیر زمانی آسم شغلی بدین صورت است که بروز علایم تنفسی در بخشهای فوقانی و تحتانی با ۵ حالت، دیده می‌شود.
• تنگی نایژه که طی یک ساعت پس از تماس، ایجاد می‌شود و پس از قطع تماس، فوراً از بین می‌رود.
• تنگی تأخیری نایژه که ۴ تا ۱۲ ساعت پس از آغاز تماس، یعنی در انتهای نوبت (شیفت کاری) یا پس از مراجعت از محل کار به منزل، آغاز می‌شود.
• پس از یک تماس منفرد، ممکن است تا یک هفته، آسم، هر شب عود کند و در طی روز، بهبود یابد. پاسخ منفرد تأخیری در آسم شغلی ناشی از عوامل شیمیایی (سرو قرمز، دی‌ایزوسیانات و کلوفان و …)، شایع است.
• در شکل غیر معمول آسم شغلی، آغاز زودرس و تداوم نشانه‌ها به‌مدت ۶ تا ۲۴ ساعت، دیده می‌شود.
• شکل تکراری تأخیری در پاسخ به TDI، دیده می‌شود. انقباض نایژه، ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از تماس، ایجاد می‌گردد و سپس بهبود حاصل می‌شود ولی مراحل پیاپی انقباضی نایژه‌ها و بهبود، تا یک هفته تداوم می‌یابد.

پ ) ارزیابی محل کار
شرح حال دقیق شغلی، اطلاعات سودمندی را درباره موادی که فرد در محل کار با آنها تماس دارد، در اختیار می‌گذارد. عوامل مسبب ممکن است به شکل گاز، بخار، آئروسل، غبار یا دود باشند.
آئروسل، سوسپانسیونی از ذرات مایع یا جامد است.
غبار یا آئورسل پودری، ناشی از خرد یا له شدن مواد جامد است.
دود طبق تعریف، آئروسل ناشی ازاحتراق یا تصفیه موادی است که به‌طور معمول در دمای اتاق به شکل جامد، وجود دارند
در صورت امکان باید از هوای محل کار، نمونه‌برداری کرد تا سطح عوامل مسبب احتمالی را به‌دست آورد. این کار همچنین برای بهبود مهندسی محل کار به منظور کاهش تماس، کاربرد دارد.
روش اندازه‌گیری تماس به ماهیت فیزیکی و شیمیایی مادة مورد بحث، بستگی دارد. اندازه‌گیری گاز و بخار اغلب به شکل بخش در میلیونیا بخش در بیلیون بیان می‌شود. ولی می‌توان آن را به شکل وزن در حجم (μg / m۳) نیز محاسبه کرد. آستانه تماس برای بعضی از ترکیبات شیمیایی در کنفرانس بهداشتکاران دولتی صنعت آمریکا، تعیین شده است.
مقادیر حد آستانه یا TVL براساس تجربیات روی حیوان و انسان، تعیین شده و عبارت است از سطوحی از تماس که در مقادیر کمتر از آن سطوح، آثار سمی و محرک، شایع نباشد. ادارة امنیت و بهداشت شغلی آمریکا (OSHA) بسیاری از TVLها را به‌عنوان حدود مجاز تماس پذیرفته و در وضع قوانین، به‌کار گرفته است.
همچنین TVL به‌منظور تماس بلند مدت به‌کار رفته است و به شکل میانگین زمانی (اطلاعات ۸ ساعته) برای تعیین تماس مجاز در محل کار، استفاده می‌گردد. در سال ۱۹۸۹، سازمان OSHA، حد مجاز تماس (PELS) را برای بیش از ۶۰۰ ماده، معین کرد. ولی PEL برای بسیاری از مواد، تعیین نشده است زیرا در مورد مقادیری که سبب ایجاد حساسیت می‌شوند، هنوز اطلاعاتی در دست نیست. مادة حساسیت‌زا، ممکن است در مقادیری بسیار کمتر از TVL یا PEL، سبب بروز حساسیت شود. همچنین از مشخصات حساسیت آلرژیک این است که مقادیر مورد نیاز برای ایجاد نشانه‌ها در تماس مجدد به مراتب کمتر از نخستین مواجهه است.
نمونه‌برداری از هوای محیط کار می‌تواند اطلاعات سودمندی را در مورد منابع شایع تماس، ویژگیهای پراکنش و کارایی اقدامات کنترلی بهداشت صنعتی، فراهم آورد. روش استاندارد نمونه‌برداری، با فواصل ۸ ساعته است و بررسی گازها و بخارها با دستگاه‌های کالریمتریک انجام می‌شود.
بهترین ابزار برای اندازه‌گیری آئروسل‌های مایع و جامد، استفاده از وسایل جمع‌آوری جاذب و قابل حمل است. این وسیله معمولاً با باتری کار می‌کند و هوا را به درون ماده حاجب (مانند شارکول) می‌کشاند و سپس مادة شیمیایی جذب شده، قابل جداسازی و بررسی خواهد بود.

تشخیص آسم شغلی
تشخیص قطعی آسم شغلی بر استفاده از آزمونهای استاندارد کارکرد ریه در محل‌کار، استوار است. در نخستین گام، شرح حال دقیق شغلی و برحسب مورد، ارزیابی IgE اختصاصی انجام می‌گیرد. هر یک از آزمونهای پوستی در آسم شغلی با واسطه IgE، ارزش اخباری یا پیشگویی منفی زیادی دارد. به عبارت دیگر آزمون پوستی منفی، تشخیص آسم شغلی ناشی از برخی حساسیت‌زاهای پروتئینی طبیعی مانند: آنزیم‌ها، پسپلیوم و لاتکس را رد می‌کند.
گام بعدی، آزمون متاکولین است؛ چنانچه این آزمون در محل‌کار، یا مدت کوتاهی پس از عزیمت از محل کار منفی (PC۲۰ > ۱۰ mg /ml) شود، تشخیص آسم (شغلی یا غیرشغلی) رد می‌شود زیرا ارزش اخباری منفی آزمون متاکولین، زیاد است. در صورت منفی شدن این آزمون، بررسی بیشتر، ضرورتی ندارد. البته باید در نظر داشت که آزمون متاکولین ممکن است در کارگرانی که حتی به‌مدت کوتاهی از محیط کار دور بوده‌اند، منفی شود. بی‌خطر بودن آزمون در صورتیکه FEV۱ بیشتر از ۷۰ درصد باشد و راحت‌تر بودن این آزمون در مقایسه با ارزیابی طولانی مدت PEF، از فایده‌های آزمون متاکولین هستند. اگر این آزمون توسط تکنسینی مجرب، انجام گردد، موارد منفی کاذب، قابل اجتناب هستند. آزمون متاکولین مثبت، غیراختصاصی است و به‌تنهایی تشخیص آسم شغلی را اثبات نمی‌کند. شرح حال مثبت آزمون متاکولین مثبت و آزمون پوستی نسبت به حساسیت‌زاهای شغلی، معیارهای کافی در تشخیص آسم شغلی هستند. در دیگر کارگران باید با آزمون اختصاصی تحریک نایژه در آزمایشگاه یا پایش مستمر PEF یا FEV۱ در محل‌کار، تشخیص آسم شغلی را تأئید کرد. نحوة ثبت PEF به کارگران، آموزش داده می‌شود و سپس در مدت حداقل دوهفته و روزی یک ساعت در محل‌کار و دو هفته دور از محیط کار، مقادیر PEF توسط کارگر، ثبت می‌شود.

نظارت برای بررسی انجام فلومتری به‌روش درست و پایبندی بیمار به انجام آزمون، اهمیت بسیاری دارد. سپس پزشکی که در جریان بیماری فرد نیست (یک سویه کور)، نتایج را بررسی می‌کند و مقادیر غیرطبیعی PEF در طول زمان، آسم شغلی را تأئید می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی در محل کار توسط تکنسین است که FEV۱ را در ساعاتی از روز یا روزهایی که کارگر در تـماس با عوامـل ایجادکننـده (Trigger Factor) است و همچنین در روز یا روزهایی که این تماس برقرار نیست، اندازه‌گیری می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی توسط پزشک معالج است. در این مورد آزمون مثبت، تشخیص آسم شغلی را تأئیـد می‌کند ولی آزمون منفی، تشخیص را رد نمی‌کند زیرا ممکن است مقادیر به‌کار رفته در چالش، کمتر از مقدار تماس در محل کار باشد و یا عامل مورد استفاده در آزمون به درستی انتخاب نشده باشد.

تشخیصهای افتراقی
افتراق بیمارانی که از پیش دچار آسم یا افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی بوده و در تماس با عوامل تحریک‌کننده غیراختصاصی مانند: هوای سرد، دود یا مواد محرک در محل‌کار، دچار تشدید نشانه‌ها می‌گردند، از بیماران مبتلا به آسم شغلی، اهمیت فراوانی دارد. وجود خس‌خس سینه در محیط کار، ابتلاء به آسم شغلی را تأئید نمی‌کند و در واقع مواد محرک مانند دود و عوامل فیزیکی در این بیماران به‌عنوان عامل تشدید کننده و نه ایجادکنندة آسم، مطرح می‌گردند. افشانه‌های فلوئورتان با تحریک مستقیم گیرنده‌های نایژه، سبب تنگی راه‌های هوایی می‌شوند. ذرات خنثی و تماس با دی‌اکسید گوگرد در محیط کار نیز آثار تحریکی مستقیمی دارند. در کارگرانی که از پیش به پاسخ‌دهی بیش از حد راه‌های هوایی، مبتلا هستند، تماس با غلظتهای سمی: دی‌اکسید نیتروژن، اوزون، آمونیاک،‌ گازهای هالوژن‌دار، ترکیبات پاک‌کننده حاوی آمینهای چهارگانه، سبب ایجاد التهاب در نایژه و پاسخ بیش از حد راه‌های هوایی می‌گردد. برونشیولیت ابلتیران ، نوعی بیماری انسدادی همراه با فییروزاست که التهاب نابوده‌کنندة نایژک‌ها نایژک‌های انتهایی و راه‌های هوایی کوچک را مبتلا می‌سازد و از استنشاق مقدار زیاد گاز یا بخار، ناشی می‌شود. در افراد مبتلا، علاوه‌بر انسداد راه‌های هوایی، اختلالاتی در انتشار گاز از ریه نیز دیده می‌شود. انسداد راه‌های هوایی، همچنین ممکـن است در دیگـر بیماریهـای میـان بافـتی یا پارانشـیم ریه مانـند: سارکوئـیدوز و پنومونیت افزایش حساسیتی نیز دیده شود. باید در نظر داشت که هر چند ترکیبات دی‌ایزوسیانات، شایع‌ترین علت آسم شغلی هستند ولی می‌توانند مشکلات دیگری مانند پنومونیت افزایش حساسیتی را نیز در ریه، ایجاد کنند.

نارسایی بطن چپ و نئوپلاسم ریه نیز ممکن است به‌صورت تنگی نفس و خس‌خس سینه، تظاهر کنند و بنابراین در تشخیص افتراقی آسم شـغلی، مطرح ‌هستند؛ از ایـن رو پرتونگاری قفسه سینه در ارزیابی همه کارگران مشکوک به آسم شغلی، ضرورت دارد. بیماریهای شبه آسمی که باید از آسم شغلی، تمیز داده شوند، بیماریهایی نظیر: بیماری تب غلات و نشانگان ذرات آلی سمی هستند و در کارگرانی که با غلات سر و کار دارند و در آسیابانان، دیده می‌شود. تماس با این گرد، سبب ایجاد تب، سردرد، بیحالی، سوزش گلو، تنگی نفس و سرفه می‌شود. علت این بیماری را وجود آندوتوکسین یا سموم قارچی موجود در گرد و غبار غلات دانسته‌اند. فعال‌سازی مستقیم مسیر غیرکلاسیک مکمل توسط اجزای پروتئینی غلات، ممکن است ساز و کار ایجاد این بیماری باشد. بیسینوز یا بیماری ناشی از ذرات پنبه (Byssinosis)، نوعی بیماری شبه آسم است و در کارگرانی دیده می‌شود که با پنبه و کتان سر و کار دارند. شکل حاد این بیماری با تب، نوتروفیلی و نشانه‌های فراگیر و خس‌خس سینه، مشخص می‌شود.
همچنین بیماری با کاهش کوتاه‌مدت یا بلندمدت FEV۱ متناسب با میزان آندوتوکسین موجود در گرد و غبار پنبه همراه است. تب بخار فلزات در جوشکاران فولاد گالوانیزه دیده می‌شود و با تنگی نفس، درد ماهیچه‌ای و تب ۲۴ تا ۴۸ ساعته پس از تماس با دود جوشکاری، مشخص می‌گردد. تصور می‌شود که عامل مسبب آن اکسید روی باشد که باعث آزادسازی مستقیم سیتوکین‌هایی مانند TNF از سلـولها می‌شود و بنابراین نشانه‌های بیماری، ظاهر می‌شود. در افتراق بیماریهای انسدادی راه‌های هوایی از بیماریهای میان بافتی یا حبابچه‌ای، آزمونهای انتشار ریوی کمک‌کننده هستند. در بیماریهای حبابچه‌ای، ظرفیت انتشار ریه برای منوکسیدکربن، کم است؛ درحالیکه در آسم، این میزان، طبیعی یا حتی اندکی افزایش یافته است. تماس با TMA می‌تواند سبب ایجاد سندرم تأخیر تنفسی سیستمیک گردد.
نشانه‌های فراگیر شبه آنفولانزا مانند: تب و درد ماهیچه‌ای، ۳ تا ۶ ساعت پس از تماس با TM، ایجاد می‌شوند و ممکن است تا ۲۴ ساعت با سرفه و خس‌خس همراه باشد.
این نشانگان با عامل روماتوئید و افزایش سطح سرمی IgG اختصاصی، همراه است و بنابراین مشابه نوعی بیماری با واسطه کمپلکس ایمنی است. در این حالت، پرتونگاری قفسة سینه، طبیعی است و از این رو این بیماری پنومونیت افزایش حساسیتی به‌شمار نمی‌رود.

درمان(Management)
الف) اصول کلی درمان
سنگ بنای درمان آسم شغلی، تشخیص سریع و به‌موقع و اجتناب از مواجهه کارگر با مواد محرک است. این مسئله خصوصاً در مورد آسم‌های شغلی ناشی از مواد حساس‌کننده، صادق است زیرا مواجهه با مقدار کمی از مواد حساس‌کننده می‌تواند باعث آسم مقاوم شود. کسانی که دچار آسم ناشی از مواد محرک یا آسم تشدید شده به‌وسیلة کار هستند در صورت مهیا شدن شرایط مهندسی، ممکن است بتوانند به کار معمول خود ادامه دهند و بدین منظور باید به آنها وسایل محافظت از سیستم تنفسی داده شود. کسانی که دچار آسم شغلی می‌شوند باید براساس پروتکل‌های منتشر شده تحت درمان طبی قرار گیرند. از آنجایی که علت اصلی آسم، التهاب است، استروئیدها سنگ بنای درمان هستند.
Malo و همکارانش نشان دادند که افراد دارای آسم به‌علت مواد حساس‌کننده و یا ناشی از مواد با وزن مولکولی کم یا زیاد، در صورت عدم مواجهه و استـفاده از استـروئید استنشاقی، بهبودی قابل توجهی پیدا می‌کنند؛ به‌علاوه این افراد باید از استعمال دخانیات اجتناب نمایند و در ضمن باید در مورد آسمشان آموزش دیده و علائـم هشداردهندة حمله آسم را بشناسند و نحوة اسـتفاده از دارویشان را بدانند. اگر بیماری آسم به‌وضوح در محیط کار، بد شود، بیمار باید از محیط دور شود. کرومــولین سدیم به‌ویژه در پیشگیری آسم ناشی از حیوانات آزمایشگاهی، کاربرد دارد. ایمنی درمانی در اکثر موارد آسم شغلی، بررسی نشده است و کارایی آن در کارگـرانی که با صدف ماهی و یا حیوانات آزمایشگاهی و یا گربه سر و کار دارند، نشان داده شده است.

ب) مسائلی که در مورد محیط کار بیمار مطرح است :
کسانی که آسم شغلی وابسته به مواد حساسیت‌زای تأئید شده دارند باید از چنین محیطهایی دور شوند. افتراق ما بین آسم شغلی ناشی از مواد حساسیت‌زا۱ با آسم شغلی ناشی از مواد محرک۲، به‌علت داشتن درمانهای متفاوت، مهم است. افراد دارای آسم ناشی از مواد حساسیت‌زا حتی با مقادیر کم این مواد، دچار واکنش می‌شوند و اصلاً نباید در آن محیط قرار بگیرد ولی افراد دارای آسم ناشی از مواد محرک، می‌توانند در همان ساختمان کار کنند اما آنها را باید به جایی برد که با مقادیر زیاد این مواد، مواجهه نداشته باشند و یا از وسایل محافظتی استفاده کنند. پیگیری بیماران نشان داده است که اکثر بیماران آسم شغلی حتی اگر سالها پس از اجتناب از مواجهه، بررسی شوند، به‌طورکامل بهبود نیافته‌اند و این امر اهمیت تشخیص به‌موقع و سریع را مشخص می‌کند.
در صورتیکه بیمار با وجود درمان دارویی مناسب، هنوز هم دچار افزایش غیراختصاصی پاسخ‌دهی راه‌های هوایی باشد، ممکن است به محدود کردن مواجهات محیطی وی با عوامل آغاز کننده غیراختصاصی آسـم مانند: هـوای سرد، دود، گرد و غبار و همچنین محدود کردن فعالیت بیمار، نیاز باشد.

پ) مسائلی که در مورد دیگر کارگران مطرح است :
اگر در محیط کاری، فردی مبتلا به آسم شغلی باشد، این یک زنگ خطر است و باید خطر بروز آسم شغلی را با استفاده از تغییر در روش کار و بهبود تهویة هوا، کاست.

اصول پیشگیری
الف ) ارتقاء سلامت
آیا می‌توان براساس ساختمان شیمیایی مواد، قضاوت کرد که عامل خطری برای ایجاد آسم شغلی، محسوب می‌شوند یا خیر؟
بعضی از خصوصیات مولکولی مواد، نشانگر مضر بودن آنها در سلامتی است و امکان دارد همین خصوصیات در رابطه با آسم شغلی نیز مطرح باشند که مقالاتی در این زمینه ارائه شده است و بررسی روی آن، ادامه دارد.
ارزیابی میزان مواجهه، نیازمند پاسخ به سئوالاتی از قبیل: چه‌کسی؟ چه‌کاری؟ کجا؟ و چگونه؟ دارد و نیازمند آشنایی به مسائلی است که پس از کنار هم گذاردن، مبین شدت و نوع مواجهه خواهند بود.
یکی از مشکلات بررسی کمی، مواجهه آن است که شناخت مستقیم عوامل مرتبط با خطر رینیت و آسم میسر نمی‌باشد و به‌عنوان مثال وقتی ذرات آرد به‌راحتی در یک نانوایی پخش می‌شوند و نانوا مبتلا به آسم شغلی می‌شود، برای کارفرما درک و باور این مطلب که مادة بی‌خطر و معمولی مانند آرد می‌تواند عامل آسم باشد مشکل است.
هنگامیکه مواجهه با عامل خاصی به‌عنوان عامل خطر آسم شغلی و رینیت تلقی شود، ارزیابی باید طبق مراحل ذیل انجام شود:
• با پیگیری و نظارت، مشاغلی که میزان مواجهة زیادی دارند، شناسایی گردند ؛
• میزان مواجهه هر فرد، معلوم شود و تخمینی از میانگین و محدودة میزان مواجهه به‌دست آید ؛
• از مکانهایی که دارای میزان مواجهه کمتر هستند نیز نمونه‌های اضافی گرفته شود.
در صورتیکه بخواهیم به یک دستورالعمل اجرایی و عملی برسیم، سئوال اساسی آن است که در هر شرایطی چه معیارهایی باید رعایت شوند تا میزان خطر را تاحد قابل قبولی تعدیل کنند.
برای پاسخ به این سئوال نیازمند دانستن اثرات سوء مواد و شرایط و نحوة مواجهه هستیم.
در موارد خاصی، شواهد خوبی دال‌بر وجود ارتباط بین خطر بروز حساسیت و میزان مواجهه یافت می‌شوند و هر چه میزان بیشتری از مواد استنشاق شوند، میزان بروز حساسیت، بیشتر می‌شود و احتمال تجربه علائم رینیت و یا آسم بیشتر می‌گردد.
ولی تعیین محدوده و حد میزان مواجهه‌ای که بی‌خطر تلقی شود، مشکل است. حتی ممکن است پس از بروز حساسیت، میزان ماده‌ای که بتواند موجب بروز علائم شود از میزان دفعة اول، کمتر باشد.
مؤثرترین روش کنترل، اجتناب از مواجهه است که یا باید فرد را به شغل دیگری، مشغول کرد و یا در صورت امکان، مواد دارای ضرر کمتر را در اختیار آنها گذاشت.
کارهای دیگری نیز شاید مقدور باشد مثلاً شاید بتوان فرمولاسیون آنزیم‌ها را به‌صورت گرانول در آورد که احتمال تولید آئروسل کمتری دارند و یا رطوبت محیط را در جاهایی که سیانوآکریلات به‌کار می‌برند، افزایش داد زیرا بخار، باعث تبدیل مونومرهای سیانوآکریلات به پلیمر می‌شود و تراکم، باعث ضرر کمتر می‌شود.
به‌عنوان آخرین خط پیشگیری محافظت فردی در برابر عوامل مضر در جاهایی که مسائل گفته شده امکان پذیر نیست، اهمیت خاصی دارد. مثلاً در جاهایی که رنگهای حاوی دی ایزوسیانات به‌کار می‌برند،

محافظت دستگاه تنفسی به‌وسیلة ماسک، دارای اهمیت خاصی است.
ب) پیشگیری اولیه و تحت نظر قرار دادن (سورویلانس) محیط کار
شواهد خوبی در دست است که در مورد گروهی از مواد حساس‌کننده دستگاه تنفسی، عواملی مانند سیگار و سابقة آتوپی، احتمال بروز حساسیت را افزایش می‌دهد. آتوپی، در افراد زیادی یافت می‌شود و براساس شواهد تشخیصی، شاید به نسبت ۱ به ۳ در جمعیت وجود داشته باشد.
افراد آتوپیک، نسبت به آلرژن‌های شایع مانند: مایت موجود در گرد و غبار منازل وگرده‌های گیاهان و علفزار، حساس هستند.
به نظر می‌رسد که بروز حساسیت شغلی در اثر بعضی از مواد مولد آسم مهم خصوصاً دی‌ایزوسیانات‌ها با آتوپی، ارتباط داشته باشد ولی احتمال بروز حساسیت نسبت به عوامل دیگر مانند آلرژن‌های حیوانات آزمایشگاهی و یا سایر مواد بیولوژیکی دارای مولکولهای درشت در افراد آتوپیک، افزایش می‌یابد. بنابراین وجود ریسک اضافی در موارد آتوپی باید مدنظر قرار گیرد و وجود یا عدم وجود آتوپی، بررسی شود.
سورویلانس محیط کار، یکی از اجزای اصلی پیشگیری از آسم شغلی در محیط کار است. برنامه‌های سورویلانس که در قالب پیشگیری ثانویه گنجانده می‌شوند به‌دنبال تشخیص زود هنگام بیماران مبتلا به آسم هستند زیرا که در صورت تشخیص زود هنگام موربیدیته و از کار افتادگی با به‌کار بستن مداخلة به هنگام، قابل پیشگیری هستند.
تشخیص آسم شغلی در محیط کار، از این نظر که امکان دارد کارگران دیگر نیز در معرض خطر قرار داشته باشند و نیازمند تشخیص به موقع و سریع باشند هم دارای اهمیت است.
رویکرد عمومی برنامه‌های سورویلانس، غربالگری طبی کارگران همکار و پایش میزان مواجهه است. در سورویلانس طبی می‌توان یک پرسشنامه مبتنی بر علائم را به‌صورت سالانه به افراد عرضه کرد و بر بهبود علائم در تعطیلات آخر هفته، تأکید ورزید و به‌علاوه اسپیرومتری دوره‌ای سالانه نیز انجام داد و اسپیرومتری‌ها را با اسپیرومتری پایه که در زمان استخدام کارگر به‌دست آمده است، مقایسه کرد. مرور PEFهای ثبت شده در طی چند هفته نیز می‌تواند افرادی را که در معرض خطر بروز آسم شغلی هستند، کشف کند. در صورت فراهم بودن امکانات، کارشناسان بهداشت حرفه‌ای می‌توانند از هوای فضای محیط کار، نمونه‌برداری کنند و مطمئن شوند که مسایل خاص مهندسی برای محافظت از کارگران، اعمال شده است.
مرور و به روز رسانی فهرست موادی که در هر صنعت، مورد استفاده هستند باید به‌صورت دوره‌ای انجام شود تا عوامل احتمالی مولد آسم، شناسایی شوند.
آزمون خراش پوستی ۱نیز در صنایع پرخطر می‌تواند در غربالگری طبی، گنجانده شود.
اسپیرومتری Cross – shift می‌تواند کارگرانی را که در اثر کار دچار کاهش حاد FEV۱ شده‌اند کشف کند ولی برای کشف پاسخهای تأخیری که پس از ساعات کاری، احتمال بروز دارد، غیرحساس است.
از نظر تئوری آزمون چالشی سالانه با متاکولین، مطلوب به نظر می‌رسد ولی انجام آن در جمعیت زیاد تحت مواجهه، عملی نیست.

پ) پیشگیری ثانویه
کارگران، نیازمند بیماریابی دقیق و درمان هستند. بیماریابی، معمولاً شامل پایش دو ساعته PEF در زمان کار و غیر آن طی یک دورة سه هفته‌ای است. در تعداد زیادی از کارگران، علائم آسم در صورت قطع مواجهه، باقی می‌مانند.
عوامل متعددی به‌عنوان مسئول افزایش احتمال باقی ماندن علائم پس از قطع مواجهه، مطرح شده‌اند که به‌طور تقریبی شامل موارد ذیل می‌باشند:
۱. نوع عامل، مواد دارای وزن مولکولی کم (مانند دی‌ایزوسیانات و دود ناشی از کلوفان)، احتمال بیشتری برای توأم بودن با علائم مداوم را دارند ؛
۲. فاصله طولانی ما بین بروز علائم و قطع مواجهه ؛
۳. شدت افزایش یافته علائم در زمان قطع علائم ؛
۴. سابقه قبلی خس‌خس و سیگار کشیدن.
وقتی نتوان در بازگرداندن کارگر به کار قبلی موفق شد، باید تغییر شغل کارگر را مدنظر داشت. باید با ارزیابی شغل جدید، مطمئن شد که نه تنها مواجهه با مواد حساس‌کننده، وجود ندارد، بلکه عوامل تشدیدکنندة علائم نیز در محیط کار جدید، وجود ندارد.

منبع سایت پزشکان بدون مرز

سایت موژ

تشخیص بیماری و ارزیابی بالینی آسم شغلی

الف) چه افرادی باید از نظر آسم شغلی بررسی شوند؟

در تمامی بالغینی که با علائم و نشانه‌های انسداد راه هوایی مراجعه می‌کنند، باید احتمال وجود آسم شغلی در نظر گرفته شود. بسیاری از افراد که دچار آسم شغلی هستند در ابتدا به‌عنوان COPD تلقی می‌شوند زیرا انسداد مجاری هوایی، تا حدودی ثابت بوده و بسیاری از آنها سیگاری هستند و زمانی که عامل مواجهه، برطرف شود ماهیت آسمی بیماری، وضوح بیشتری پیدا می‌کند. بهترین راه غربالگری این موضوع آن است که از کارگران سئوال شود که آیا علائم بیماری آنها در ایام تعطیل بهتر می‌شود یا خیر و چند روز طول می‌کشد تا بهبودی حاصل شود. در صورتیکه از بیمار بپرسیم آیا علائم آسم، سر کار، بدتر می‌شود یا خیر؟ معمولاً فایده‌ای ندارد زیرا بیشتر بیماران مبتلا به آسم شغلی، فقط پس از اتمام کار و شبها، دچار علائم می‌شوند.

ب ) شرح حال :
شرح حال در شناسایی آسم شغلی اهمیت زیادی دارد و در طی اخذ شرح حال باید رابطه زمانی ما بین مواجهه اخیر و بروز علائم تنفسی، جستجو شود.
در صورتیکه یکی از حالات زیر موجود باشد، رابطه بین علائم آسم و محیط کار، مورد سوء ظن قرار می‌گیرد:
- علائمی که صرفاً هنگام کار، بروز می‌نمایند.
- علائمی که در تعطیلات آخر هفته، رفع می‌گردند.
- علائمی که در هر شیفت کاری به تناوب، تکرار می‌شوند.
- علائمی که در طی هفتة کاری، مرتباً بر شدت آنها افزوده می‌گردد.
- علائمی که پس از تغییر محیط کار، رفع می‌گردند.

در طی اخذ شرح حال، باید احتمال تماس و مواجهه با تمامی عوامل ایجاد کننده آسم چه در محیط کار و چه در درون محیط منزل، پرسیده شود.
شرح حالی که اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوه‌بر عنوان شغل باید شامل مسئولیتهایی باشد که فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال باید شدت و میزان مواجهه نیز بررسی شود و خصوصیات شغلی، تشریح شود و عوامل آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی، مدنظر قرار گیرند. به‌علاوه باید کارگران دیگری که دچار علائم تنفسی حمله‌ای شده‌اند نیز شناسایی شوند و از آنها شرح حال شغلی کامل و مبتنی بر زمان، اخذ شود.

در اخذ شرح حال سابقه طبی بیمار باید بر شرح حال آسم، داروهای فعلی و قبلی (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل کار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسیون، تأکید کرد.
بیماریهایی نظیر: آسم دوران کودکی، رینیت آلرژیک، درماتیت آتوپیک و مسایل دیگر تنفسی مانند COPD، ممکن است برای پرسشنامة شرح‌حال دارای اهمیت باشند.

در شرح حال، اخذ شرح حال قلبی (برای مثال داشتن سابقه آنژین صدری) و یا اخذ شرح حال گوارشی (برای مثال وجود رفلاکسی که منجر به تنگی نفس اسپورادیک گردد)، باید بررسی شود. همچنین سابقه آلرژی‌ها، آزمون آلرژی قبلی و استعمال سیگار نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد. در ضمن شرح حال، افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی به عوامل محرک غیرآلرژیک مانند: ورزش، هوای سرد، محرکها نیز اهمیت دارد.
به هنگام اخذ شرح حال باید دانست که همیشه الگوی معمول آسم شغلی که «در محل کار، حال عمومی بیمار بد شود و در طی آخر هفته و تعطیلات، بهبود یابد»، وجود ندارد و مشکلات بیمار در محیط خارج کار نیز ممکن است وجود داشته باشد.

در بعضی از بیماران، علائم در خانه شدیدتر است و فرد را از خواب بیدار می‌کند و تعطیلات آخر هفته، آنقدر طولانی نیست که منجر به بروز علائم بهبودی در فرد مبتلا شود.

در صورتیکه در شرح حال بیمار سابقه بروز همزمان رینوکنژکتویت در محل کار و گاهی سابقه کهیر، موجود باشد و خصوصاً این مسئله در رابطه با بیمارانی باشد که هم با مواد دارای وزن مولکولی زیاد، تماس و مواجهه دارند و هم مبتلا به آسم هستند، مؤید مطمئنی از آسم شغلی است.

رینینت، ممکن است از عوامل مساعدکننده بروز آسم شغلی باشد و در شرح حال مهم است. رینیت اغلب پیش از آسم شغلی و یا همزمان با آن است و خصوصاً این مسئله در مورد مواد شیمیایی دارای وزن مولکولی زیاد، صادق است.
ولی باید بر این مسئله واقف بود که صرف شرح حال اگر مؤید آسم شغلی باشد و در رابطه با کارگری باشد که با مواد حساس‌کنندة شناخته شده‌ای تماس داشته است، به تنهایی کافی نیست و باید از آزمونهای فیزیولوژیک نیز استفاده نمود.
(بهترین گواه مطلب فوق، مطالعه علمی آینده‌نگری است که در مورد بهترین پزشکانی که ۱۶۲ کارگر برای آسم شغلی به آنها مراجعه کردند و ارزش اخباری مثبت پرسشنامه، فقط ۶۲% بود ولیکن ارزش اخباری منفی پرسشنامه، ۸۳% محاسبه گردید).
در اخذ شرح حال، تماس ناگهانی و قابل ملاحظه با عوامل، اهمیت دارد زیرا ممکن است مبین حساسیت تنفسی یا RADS باشد. همچنین در شرح حال، باید مدت زمان تماس شغلی پیش از آغاز نشانه‌های تنفسی، تعیین شود.
مسائلی که در شرح حال، ما را به سمت ساز و کار با واسطه IgE، هدایت می‌کند عبارتند از:
۱. وجود دورة کمون : از چند ماه تا چند سال پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۲. سابقه نشانه‌های آلرژی بینی و چشم همزمان و پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۳. بروز نشانه‌های زودرس (در طی یک ساعت) و تأخیری (۴ تا ۱۲ ساعت پس از مراجعت از محل کار به منزل)‌ ؛
۴. سابقه آتوپی فردی یا خانوادگی ؛
۵. آگاهی ‌از‌ سیر زمانی بیماری به هنگام اخذ شرح حال و برای اخذ شرح حال مفید، می‌تواند مؤثر باشد ؛
۶. سیر زمانی آسم شغلی بدین صورت است که بروز علایم تنفسی در بخشهای فوقانی و تحتانی با ۵ حالت، دیده می‌شود.
• تنگی نایژه که طی یک ساعت پس از تماس، ایجاد می‌شود و پس از قطع تماس، فوراً از بین می‌رود.
• تنگی تأخیری نایژه که ۴ تا ۱۲ ساعت پس از آغاز تماس، یعنی در انتهای نوبت (شیفت کاری) یا پس از مراجعت از محل کار به منزل، آغاز می‌شود.
• پس از یک تماس منفرد، ممکن است تا یک هفته، آسم، هر شب عود کند و در طی روز، بهبود یابد. پاسخ منفرد تأخیری در آسم شغلی ناشی از عوامل شیمیایی (سرو قرمز، دی‌ایزوسیانات و کلوفان و …)، شایع است.
• در شکل غیر معمول آسم شغلی، آغاز زودرس و تداوم نشانه‌ها به‌مدت ۶ تا ۲۴ ساعت، دیده می‌شود.
• شکل تکراری تأخیری در پاسخ به TDI، دیده می‌شود. انقباض نایژه، ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از تماس، ایجاد می‌گردد و سپس بهبود حاصل می‌شود ولی مراحل پیاپی انقباضی نایژه‌ها و بهبود، تا یک هفته تداوم می‌یابد.

پ ) ارزیابی محل کار
شرح حال دقیق شغلی، اطلاعات سودمندی را درباره موادی که فرد در محل کار با آنها تماس دارد، در اختیار می‌گذارد. عوامل مسبب ممکن است به شکل گاز، بخار، آئروسل، غبار یا دود باشند.
آئروسل، سوسپانسیونی از ذرات مایع یا جامد است.
غبار یا آئورسل پودری، ناشی از خرد یا له شدن مواد جامد است.
دود طبق تعریف، آئروسل ناشی ازاحتراق یا تصفیه موادی است که به‌طور معمول در دمای اتاق به شکل جامد، وجود دارند
در صورت امکان باید از هوای محل کار، نمونه‌برداری کرد تا سطح عوامل مسبب احتمالی را به‌دست آورد. این کار همچنین برای بهبود مهندسی محل کار به منظور کاهش تماس، کاربرد دارد.
روش اندازه‌گیری تماس به ماهیت فیزیکی و شیمیایی مادة مورد بحث، بستگی دارد. اندازه‌گیری گاز و بخار اغلب به شکل بخش در میلیونیا بخش در بیلیون بیان می‌شود. ولی می‌توان آن را به شکل وزن در حجم (μg / m۳) نیز محاسبه کرد. آستانه تماس برای بعضی از ترکیبات شیمیایی در کنفرانس بهداشتکاران دولتی صنعت آمریکا، تعیین شده است.
مقادیر حد آستانه یا TVL براساس تجربیات روی حیوان و انسان، تعیین شده و عبارت است از سطوحی از تماس که در مقادیر کمتر از آن سطوح، آثار سمی و محرک، شایع نباشد. ادارة امنیت و بهداشت شغلی آمریکا (OSHA) بسیاری از TVLها را به‌عنوان حدود مجاز تماس پذیرفته و در وضع قوانین، به‌کار گرفته است.
همچنین TVL به‌منظور تماس بلند مدت به‌کار رفته است و به شکل میانگین زمانی (اطلاعات ۸ ساعته) برای تعیین تماس مجاز در محل کار، استفاده می‌گردد. در سال ۱۹۸۹، سازمان OSHA، حد مجاز تماس (PELS) را برای بیش از ۶۰۰ ماده، معین کرد. ولی PEL برای بسیاری از مواد، تعیین نشده است زیرا در مورد مقادیری که سبب ایجاد حساسیت می‌شوند، هنوز اطلاعاتی در دست نیست. مادة حساسیت‌زا، ممکن است در مقادیری بسیار کمتر از TVL یا PEL، سبب بروز حساسیت شود. همچنین از مشخصات حساسیت آلرژیک این است که مقادیر مورد نیاز برای ایجاد نشانه‌ها در تماس مجدد به مراتب کمتر از نخستین مواجهه است.
نمونه‌برداری از هوای محیط کار می‌تواند اطلاعات سودمندی را در مورد منابع شایع تماس، ویژگیهای پراکنش و کارایی اقدامات کنترلی بهداشت صنعتی، فراهم آورد. روش استاندارد نمونه‌برداری، با فواصل ۸ ساعته است و بررسی گازها و بخارها با دستگاه‌های کالریمتریک انجام می‌شود.
بهترین ابزار برای اندازه‌گیری آئروسل‌های مایع و جامد، استفاده از وسایل جمع‌آوری جاذب و قابل حمل است. این وسیله معمولاً با باتری کار می‌کند و هوا را به درون ماده حاجب (مانند شارکول) می‌کشاند و سپس مادة شیمیایی جذب شده، قابل جداسازی و بررسی خواهد بود.

تشخیص آسم شغلی
تشخیص قطعی آسم شغلی بر استفاده از آزمونهای استاندارد کارکرد ریه در محل‌کار، استوار است. در نخستین گام، شرح حال دقیق شغلی و برحسب مورد، ارزیابی IgE اختصاصی انجام می‌گیرد. هر یک از آزمونهای پوستی در آسم شغلی با واسطه IgE، ارزش اخباری یا پیشگویی منفی زیادی دارد. به عبارت دیگر آزمون پوستی منفی، تشخیص آسم شغلی ناشی از برخی حساسیت‌زاهای پروتئینی طبیعی مانند: آنزیم‌ها، پسپلیوم و لاتکس را رد می‌کند.
گام بعدی، آزمون متاکولین است؛ چنانچه این آزمون در محل‌کار، یا مدت کوتاهی پس از عزیمت از محل کار منفی (PC۲۰ > ۱۰ mg /ml) شود، تشخیص آسم (شغلی یا غیرشغلی) رد می‌شود زیرا ارزش اخباری منفی آزمون متاکولین، زیاد است. در صورت منفی شدن این آزمون، بررسی بیشتر، ضرورتی ندارد. البته باید در نظر داشت که آزمون متاکولین ممکن است در کارگرانی که حتی به‌مدت کوتاهی از محیط کار دور بوده‌اند، منفی شود. بی‌خطر بودن آزمون در صورتیکه FEV۱ بیشتر از ۷۰ درصد باشد و راحت‌تر بودن این آزمون در مقایسه با ارزیابی طولانی مدت PEF، از فایده‌های آزمون متاکولین هستند. اگر این آزمون توسط تکنسینی مجرب، انجام گردد، موارد منفی کاذب، قابل اجتناب هستند. آزمون متاکولین مثبت، غیراختصاصی است و به‌تنهایی تشخیص آسم شغلی را اثبات نمی‌کند. شرح حال مثبت آزمون متاکولین مثبت و آزمون پوستی نسبت به حساسیت‌زاهای شغلی، معیارهای کافی در تشخیص آسم شغلی هستند. در دیگر کارگران باید با آزمون اختصاصی تحریک نایژه در آزمایشگاه یا پایش مستمر PEF یا FEV۱ در محل‌کار، تشخیص آسم شغلی را تأئید کرد. نحوة ثبت PEF به کارگران، آموزش داده می‌شود و سپس در مدت حداقل دوهفته و روزی یک ساعت در محل‌کار و دو هفته دور از محیط کار، مقادیر PEF توسط کارگر، ثبت می‌شود.

نظارت برای بررسی انجام فلومتری به‌روش درست و پایبندی بیمار به انجام آزمون، اهمیت بسیاری دارد. سپس پزشکی که در جریان بیماری فرد نیست (یک سویه کور)، نتایج را بررسی می‌کند و مقادیر غیرطبیعی PEF در طول زمان، آسم شغلی را تأئید می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی در محل کار توسط تکنسین است که FEV۱ را در ساعاتی از روز یا روزهایی که کارگر در تـماس با عوامـل ایجادکننـده (Trigger Factor) است و همچنین در روز یا روزهایی که این تماس برقرار نیست، اندازه‌گیری می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی توسط پزشک معالج است. در این مورد آزمون مثبت، تشخیص آسم شغلی را تأئیـد می‌کند ولی آزمون منفی، تشخیص را رد نمی‌کند زیرا ممکن است مقادیر به‌کار رفته در چالش، کمتر از مقدار تماس در محل کار باشد و یا عامل مورد استفاده در آزمون به درستی انتخاب نشده باشد.

تشخیصهای افتراقی
افتراق بیمارانی که از پیش دچار آسم یا افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی بوده و در تماس با عوامل تحریک‌کننده غیراختصاصی مانند: هوای سرد، دود یا مواد محرک در محل‌کار، دچار تشدید نشانه‌ها می‌گردند، از بیماران مبتلا به آسم شغلی، اهمیت فراوانی دارد. وجود خس‌خس سینه در محیط کار، ابتلاء به آسم شغلی را تأئید نمی‌کند و در واقع مواد محرک مانند دود و عوامل فیزیکی در این بیماران به‌عنوان عامل تشدید کننده و نه ایجادکنندة آسم، مطرح می‌گردند. افشانه‌های فلوئورتان با تحریک مستقیم گیرنده‌های نایژه، سبب تنگی راه‌های هوایی می‌شوند. ذرات خنثی و تماس با دی‌اکسید گوگرد در محیط کار نیز آثار تحریکی مستقیمی دارند. در کارگرانی که از پیش به پاسخ‌دهی بیش از حد راه‌های هوایی، مبتلا هستند، تماس با غلظتهای سمی: دی‌اکسید نیتروژن، اوزون، آمونیاک،‌ گازهای هالوژن‌دار، ترکیبات پاک‌کننده حاوی آمینهای چهارگانه، سبب ایجاد التهاب در نایژه و پاسخ بیش از حد راه‌های هوایی می‌گردد. برونشیولیت ابلتیران ، نوعی بیماری انسدادی همراه با فییروزاست که التهاب نابوده‌کنندة نایژک‌ها نایژک‌های انتهایی و راه‌های هوایی کوچک را مبتلا می‌سازد و از استنشاق مقدار زیاد گاز یا بخار، ناشی می‌شود. در افراد مبتلا، علاوه‌بر انسداد راه‌های هوایی، اختلالاتی در انتشار گاز از ریه نیز دیده می‌شود. انسداد راه‌های هوایی، همچنین ممکـن است در دیگـر بیماریهـای میـان بافـتی یا پارانشـیم ریه مانـند: سارکوئـیدوز و پنومونیت افزایش حساسیتی نیز دیده شود. باید در نظر داشت که هر چند ترکیبات دی‌ایزوسیانات، شایع‌ترین علت آسم شغلی هستند ولی می‌توانند مشکلات دیگری مانند پنومونیت افزایش حساسیتی را نیز در ریه، ایجاد کنند.

نارسایی بطن چپ و نئوپلاسم ریه نیز ممکن است به‌صورت تنگی نفس و خس‌خس سینه، تظاهر کنند و بنابراین در تشخیص افتراقی آسم شـغلی، مطرح ‌هستند؛ از ایـن رو پرتونگاری قفسه سینه در ارزیابی همه کارگران مشکوک به آسم شغلی، ضرورت دارد. بیماریهای شبه آسمی که باید از آسم شغلی، تمیز داده شوند، بیماریهایی نظیر: بیماری تب غلات و نشانگان ذرات آلی سمی هستند و در کارگرانی که با غلات سر و کار دارند و در آسیابانان، دیده می‌شود. تماس با این گرد، سبب ایجاد تب، سردرد، بیحالی، سوزش گلو، تنگی نفس و سرفه می‌شود. علت این بیماری را وجود آندوتوکسین یا سموم قارچی موجود در گرد و غبار غلات دانسته‌اند. فعال‌سازی مستقیم مسیر غیرکلاسیک مکمل توسط اجزای پروتئینی غلات، ممکن است ساز و کار ایجاد این بیماری باشد. بیسینوز یا بیماری ناشی از ذرات پنبه (Byssinosis)، نوعی بیماری شبه آسم است و در کارگرانی دیده می‌شود که با پنبه و کتان سر و کار دارند. شکل حاد این بیماری با تب، نوتروفیلی و نشانه‌های فراگیر و خس‌خس سینه، مشخص می‌شود.
همچنین بیماری با کاهش کوتاه‌مدت یا بلندمدت FEV۱ متناسب با میزان آندوتوکسین موجود در گرد و غبار پنبه همراه است. تب بخار فلزات در جوشکاران فولاد گالوانیزه دیده می‌شود و با تنگی نفس، درد ماهیچه‌ای و تب ۲۴ تا ۴۸ ساعته پس از تماس با دود جوشکاری، مشخص می‌گردد. تصور می‌شود که عامل مسبب آن اکسید روی باشد که باعث آزادسازی مستقیم سیتوکین‌هایی مانند TNF از سلـولها می‌شود و بنابراین نشانه‌های بیماری، ظاهر می‌شود. در افتراق بیماریهای انسدادی راه‌های هوایی از بیماریهای میان بافتی یا حبابچه‌ای، آزمونهای انتشار ریوی کمک‌کننده هستند. در بیماریهای حبابچه‌ای، ظرفیت انتشار ریه برای منوکسیدکربن، کم است؛ درحالیکه در آسم، این میزان، طبیعی یا حتی اندکی افزایش یافته است. تماس با TMA می‌تواند سبب ایجاد سندرم تأخیر تنفسی سیستمیک گردد.
نشانه‌های فراگیر شبه آنفولانزا مانند: تب و درد ماهیچه‌ای، ۳ تا ۶ ساعت پس از تماس با TM، ایجاد می‌شوند و ممکن است تا ۲۴ ساعت با سرفه و خس‌خس همراه باشد.
این نشانگان با عامل روماتوئید و افزایش سطح سرمی IgG اختصاصی، همراه است و بنابراین مشابه نوعی بیماری با واسطه کمپلکس ایمنی است. در این حالت، پرتونگاری قفسة سینه، طبیعی است و از این رو این بیماری پنومونیت افزایش حساسیتی به‌شمار نمی‌رود.

درمان(Management)
الف) اصول کلی درمان
سنگ بنای درمان آسم شغلی، تشخیص سریع و به‌موقع و اجتناب از مواجهه کارگر با مواد محرک است. این مسئله خصوصاً در مورد آسم‌های شغلی ناشی از مواد حساس‌کننده، صادق است زیرا مواجهه با مقدار کمی از مواد حساس‌کننده می‌تواند باعث آسم مقاوم شود. کسانی که دچار آسم ناشی از مواد محرک یا آسم تشدید شده به‌وسیلة کار هستند در صورت مهیا شدن شرایط مهندسی، ممکن است بتوانند به کار معمول خود ادامه دهند و بدین منظور باید به آنها وسایل محافظت از سیستم تنفسی داده شود. کسانی که دچار آسم شغلی می‌شوند باید براساس پروتکل‌های منتشر شده تحت درمان طبی قرار گیرند. از آنجایی که علت اصلی آسم، التهاب است، استروئیدها سنگ بنای درمان هستند.
Malo و همکارانش نشان دادند که افراد دارای آسم به‌علت مواد حساس‌کننده و یا ناشی از مواد با وزن مولکولی کم یا زیاد، در صورت عدم مواجهه و استـفاده از استـروئید استنشاقی، بهبودی قابل توجهی پیدا می‌کنند؛ به‌علاوه این افراد باید از استعمال دخانیات اجتناب نمایند و در ضمن باید در مورد آسمشان آموزش دیده و علائـم هشداردهندة حمله آسم را بشناسند و نحوة اسـتفاده از دارویشان را بدانند. اگر بیماری آسم به‌وضوح در محیط کار، بد شود، بیمار باید از محیط دور شود. کرومــولین سدیم به‌ویژه در پیشگیری آسم ناشی از حیوانات آزمایشگاهی، کاربرد دارد. ایمنی درمانی در اکثر موارد آسم شغلی، بررسی نشده است و کارایی آن در کارگـرانی که با صدف ماهی و یا حیوانات آزمایشگاهی و یا گربه سر و کار دارند، نشان داده شده است.

ب) مسائلی که در مورد محیط کار بیمار مطرح است :
کسانی که آسم شغلی وابسته به مواد حساسیت‌زای تأئید شده دارند باید از چنین محیطهایی دور شوند. افتراق ما بین آسم شغلی ناشی از مواد حساسیت‌زا۱ با آسم شغلی ناشی از مواد محرک۲، به‌علت داشتن درمانهای متفاوت، مهم است. افراد دارای آسم ناشی از مواد حساسیت‌زا حتی با مقادیر کم این مواد، دچار واکنش می‌شوند و اصلاً نباید در آن محیط قرار بگیرد ولی افراد دارای آسم ناشی از مواد محرک، می‌توانند در همان ساختمان کار کنند اما آنها را باید به جایی برد که با مقادیر زیاد این مواد، مواجهه نداشته باشند و یا از وسایل محافظتی استفاده کنند. پیگیری بیماران نشان داده است که اکثر بیماران آسم شغلی حتی اگر سالها پس از اجتناب از مواجهه، بررسی شوند، به‌طورکامل بهبود نیافته‌اند و این امر اهمیت تشخیص به‌موقع و سریع را مشخص می‌کند.
در صورتیکه بیمار با وجود درمان دارویی مناسب، هنوز هم دچار افزایش غیراختصاصی پاسخ‌دهی راه‌های هوایی باشد، ممکن است به محدود کردن مواجهات محیطی وی با عوامل آغاز کننده غیراختصاصی آسـم مانند: هـوای سرد، دود، گرد و غبار و همچنین محدود کردن فعالیت بیمار، نیاز باشد.

پ) مسائلی که در مورد دیگر کارگران مطرح است :
اگر در محیط کاری، فردی مبتلا به آسم شغلی باشد، این یک زنگ خطر است و باید خطر بروز آسم شغلی را با استفاده از تغییر در روش کار و بهبود تهویة هوا، کاست.

اصول پیشگیری
الف ) ارتقاء سلامت
آیا می‌توان براساس ساختمان شیمیایی مواد، قضاوت کرد که عامل خطری برای ایجاد آسم شغلی، محسوب می‌شوند یا خیر؟
بعضی از خصوصیات مولکولی مواد، نشانگر مضر بودن آنها در سلامتی است و امکان دارد همین خصوصیات در رابطه با آسم شغلی نیز مطرح باشند که مقالاتی در این زمینه ارائه شده است و بررسی روی آن، ادامه دارد.
ارزیابی میزان مواجهه، نیازمند پاسخ به سئوالاتی از قبیل: چه‌کسی؟ چه‌کاری؟ کجا؟ و چگونه؟ دارد و نیازمند آشنایی به مسائلی است که پس از کنار هم گذاردن، مبین شدت و نوع مواجهه خواهند بود.
یکی از مشکلات بررسی کمی، مواجهه آن است که شناخت مستقیم عوامل مرتبط با خطر رینیت و آسم میسر نمی‌باشد و به‌عنوان مثال وقتی ذرات آرد به‌راحتی در یک نانوایی پخش می‌شوند و نانوا مبتلا به آسم شغلی می‌شود، برای کارفرما درک و باور این مطلب که مادة بی‌خطر و معمولی مانند آرد می‌تواند عامل آسم باشد مشکل است.
هنگامیکه مواجهه با عامل خاصی به‌عنوان عامل خطر آسم شغلی و رینیت تلقی شود، ارزیابی باید طبق مراحل ذیل انجام شود:
• با پیگیری و نظارت، مشاغلی که میزان مواجهة زیادی دارند، شناسایی گردند ؛
• میزان مواجهه هر فرد، معلوم شود و تخمینی از میانگین و محدودة میزان مواجهه به‌دست آید ؛
• از مکانهایی که دارای میزان مواجهه کمتر هستند نیز نمونه‌های اضافی گرفته شود.
در صورتیکه بخواهیم به یک دستورالعمل اجرایی و عملی برسیم، سئوال اساسی آن است که در هر شرایطی چه معیارهایی باید رعایت شوند تا میزان خطر را تاحد قابل قبولی تعدیل کنند.
برای پاسخ به این سئوال نیازمند دانستن اثرات سوء مواد و شرایط و نحوة مواجهه هستیم.
در موارد خاصی، شواهد خوبی دال‌بر وجود ارتباط بین خطر بروز حساسیت و میزان مواجهه یافت می‌شوند و هر چه میزان بیشتری از مواد استنشاق شوند، میزان بروز حساسیت، بیشتر می‌شود و احتمال تجربه علائم رینیت و یا آسم بیشتر می‌گردد.
ولی تعیین محدوده و حد میزان مواجهه‌ای که بی‌خطر تلقی شود، مشکل است. حتی ممکن است پس از بروز حساسیت، میزان ماده‌ای که بتواند موجب بروز علائم شود از میزان دفعة اول، کمتر باشد.
مؤثرترین روش کنترل، اجتناب از مواجهه است که یا باید فرد را به شغل دیگری، مشغول کرد و یا در صورت امکان، مواد دارای ضرر کمتر را در اختیار آنها گذاشت.
کارهای دیگری نیز شاید مقدور باشد مثلاً شاید بتوان فرمولاسیون آنزیم‌ها را به‌صورت گرانول در آورد که احتمال تولید آئروسل کمتری دارند و یا رطوبت محیط را در جاهایی که سیانوآکریلات به‌کار می‌برند، افزایش داد زیرا بخار، باعث تبدیل مونومرهای سیانوآکریلات به پلیمر می‌شود و تراکم، باعث ضرر کمتر می‌شود.
به‌عنوان آخرین خط پیشگیری محافظت فردی در برابر عوامل مضر در جاهایی که مسائل گفته شده امکان پذیر نیست، اهمیت خاصی دارد. مثلاً در جاهایی که رنگهای حاوی دی ایزوسیانات به‌کار می‌برند،

محافظت دستگاه تنفسی به‌وسیلة ماسک، دارای اهمیت خاصی است.
ب) پیشگیری اولیه و تحت نظر قرار دادن (سورویلانس) محیط کار
شواهد خوبی در دست است که در مورد گروهی از مواد حساس‌کننده دستگاه تنفسی، عواملی مانند سیگار و سابقة آتوپی، احتمال بروز حساسیت را افزایش می‌دهد. آتوپی، در افراد زیادی یافت می‌شود و براساس شواهد تشخیصی، شاید به نسبت ۱ به ۳ در جمعیت وجود داشته باشد.
افراد آتوپیک، نسبت به آلرژن‌های شایع مانند: مایت موجود در گرد و غبار منازل وگرده‌های گیاهان و علفزار، حساس هستند.
به نظر می‌رسد که بروز حساسیت شغلی در اثر بعضی از مواد مولد آسم مهم خصوصاً دی‌ایزوسیانات‌ها با آتوپی، ارتباط داشته باشد ولی احتمال بروز حساسیت نسبت به عوامل دیگر مانند آلرژن‌های حیوانات آزمایشگاهی و یا سایر مواد بیولوژیکی دارای مولکولهای درشت در افراد آتوپیک، افزایش می‌یابد. بنابراین وجود ریسک اضافی در موارد آتوپی باید مدنظر قرار گیرد و وجود یا عدم وجود آتوپی، بررسی شود.
سورویلانس محیط کار، یکی از اجزای اصلی پیشگیری از آسم شغلی در محیط کار است. برنامه‌های سورویلانس که در قالب پیشگیری ثانویه گنجانده می‌شوند به‌دنبال تشخیص زود هنگام بیماران مبتلا به آسم هستند زیرا که در صورت تشخیص زود هنگام موربیدیته و از کار افتادگی با به‌کار بستن مداخلة به هنگام، قابل پیشگیری هستند.
تشخیص آسم شغلی در محیط کار، از این نظر که امکان دارد کارگران دیگر نیز در معرض خطر قرار داشته باشند و نیازمند تشخیص به موقع و سریع باشند هم دارای اهمیت است.
رویکرد عمومی برنامه‌های سورویلانس، غربالگری طبی کارگران همکار و پایش میزان مواجهه است. در سورویلانس طبی می‌توان یک پرسشنامه مبتنی بر علائم را به‌صورت سالانه به افراد عرضه کرد و بر بهبود علائم در تعطیلات آخر هفته، تأکید ورزید و به‌علاوه اسپیرومتری دوره‌ای سالانه نیز انجام داد و اسپیرومتری‌ها را با اسپیرومتری پایه که در زمان استخدام کارگر به‌دست آمده است، مقایسه کرد. مرور PEFهای ثبت شده در طی چند هفته نیز می‌تواند افرادی را که در معرض خطر بروز آسم شغلی هستند، کشف کند. در صورت فراهم بودن امکانات، کارشناسان بهداشت حرفه‌ای می‌توانند از هوای فضای محیط کار، نمونه‌برداری کنند و مطمئن شوند که مسایل خاص مهندسی برای محافظت از کارگران، اعمال شده است.
مرور و به روز رسانی فهرست موادی که در هر صنعت، مورد استفاده هستند باید به‌صورت دوره‌ای انجام شود تا عوامل احتمالی مولد آسم، شناسایی شوند.
آزمون خراش پوستی ۱نیز در صنایع پرخطر می‌تواند در غربالگری طبی، گنجانده شود.
اسپیرومتری Cross – shift می‌تواند کارگرانی را که در اثر کار دچار کاهش حاد FEV۱ شده‌اند کشف کند ولی برای کشف پاسخهای تأخیری که پس از ساعات کاری، احتمال بروز دارد، غیرحساس است.
از نظر تئوری آزمون چالشی سالانه با متاکولین، مطلوب به نظر می‌رسد ولی انجام آن در جمعیت زیاد تحت مواجهه، عملی نیست.

پ) پیشگیری ثانویه
کارگران، نیازمند بیماریابی دقیق و درمان هستند. بیماریابی، معمولاً شامل پایش دو ساعته PEF در زمان کار و غیر آن طی یک دورة سه هفته‌ای است. در تعداد زیادی از کارگران، علائم آسم در صورت قطع مواجهه، باقی می‌مانند.
عوامل متعددی به‌عنوان مسئول افزایش احتمال باقی ماندن علائم پس از قطع مواجهه، مطرح شده‌اند که به‌طور تقریبی شامل موارد ذیل می‌باشند:
۱. نوع عامل، مواد دارای وزن مولکولی کم (مانند دی‌ایزوسیانات و دود ناشی از کلوفان)، احتمال بیشتری برای توأم بودن با علائم مداوم را دارند ؛
۲. فاصله طولانی ما بین بروز علائم و قطع مواجهه ؛
۳. شدت افزایش یافته علائم در زمان قطع علائم ؛
۴. سابقه قبلی خس‌خس و سیگار کشیدن.

وقتی نتوان در بازگرداندن کارگر به کار قبلی موفق شد، باید تغییر شغل کارگر را مدنظر داشت. باید با ارزیابی شغل جدید، مطمئن شد که نه تنها مواجهه با مواد حساس‌کننده، وجود ندارد، بلکه عوامل تشدیدکنندة علائم نیز در محیط کار جدید، وجود ندارد.

سایت موژ

تشخیص بیماری و ارزیابی بالینی آسم شغلی







الف) چه افرادی باید از نظر آسم شغلی بررسی شوند؟

در تمامی بالغینی که با علائم و نشانه‌های انسداد راه هوایی مراجعه می‌کنند، باید احتمال وجود آسم شغلی در نظر گرفته شود. بسیاری از افراد که دچار آسم شغلی هستند در ابتدا به‌عنوان COPD تلقی می‌شوند زیرا انسداد مجاری هوایی، تا حدودی ثابت بوده و بسیاری از آنها سیگاری هستند و زمانی که عامل مواجهه، برطرف شود ماهیت آسمی بیماری، وضوح بیشتری پیدا می‌کند. بهترین راه غربالگری این موضوع آن است که از کارگران سئوال شود که آیا علائم بیماری آنها در ایام تعطیل بهتر می‌شود یا خیر و چند روز طول می‌کشد تا بهبودی حاصل شود. در صورتیکه از بیمار بپرسیم آیا علائم آسم، سر کار، بدتر می‌شود یا خیر؟ معمولاً فایده‌ای ندارد زیرا بیشتر بیماران مبتلا به آسم شغلی، فقط پس از اتمام کار و شبها، دچار علائم می‌شوند.

ب ) شرح حال :

شرح حال در شناسایی آسم شغلی اهمیت زیادی دارد و در طی اخذ شرح حال باید رابطه زمانی ما بین مواجهه اخیر و بروز علائم تنفسی، جستجو شود.

در صورتیکه یکی از حالات زیر موجود باشد، رابطه بین علائم آسم و محیط کار، مورد سوء ظن قرار می‌گیرد:



- علائمی که صرفاً هنگام کار، بروز می‌نمایند.
- علائمی که در تعطیلات آخر هفته، رفع می‌گردند.
- علائمی که در هر شیفت کاری به تناوب، تکرار می‌شوند.
- علائمی که در طی هفتة کاری، مرتباً بر شدت آنها افزوده می‌گردد.
- علائمی که پس از تغییر محیط کار، رفع می‌گردند.

در طی اخذ شرح حال، باید احتمال تماس و مواجهه با تمامی عوامل ایجاد کننده آسم چه در محیط کار و چه در درون محیط منزل، پرسیده شود.

شرح حالی که اختصاصاً در رابطه با شغل فرد است، علاوه‌بر عنوان شغل باید شامل مسئولیتهایی باشد که فرد در برابر آن شغل داراست. در شرح حال باید شدت و میزان مواجهه نیز بررسی شود و خصوصیات شغلی، تشریح شود و عوامل آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی، مدنظر قرار گیرند. به‌علاوه باید کارگران دیگری که دچار علائم تنفسی حمله‌ای شده‌اند نیز شناسایی شوند و از آنها شرح حال شغلی کامل و مبتنی بر زمان، اخذ شود.

در اخذ شرح حال سابقه طبی بیمار باید بر شرح حال آسم، داروهای فعلی و قبلی (مانند تناوب مصرف و نحوة استفاده از آنها در محل کار)، شرح حال مراجعه به اورژانس و انتوباسیون، تأکید کرد.
بیماریهایی نظیر: آسم دوران کودکی، رینیت آلرژیک، درماتیت آتوپیک و مسایل دیگر تنفسی مانند COPD، ممکن است برای پرسشنامة شرح‌حال دارای اهمیت باشند.

در شرح حال، اخذ شرح حال قلبی (برای مثال داشتن سابقه آنژین صدری) و یا اخذ شرح حال گوارشی (برای مثال وجود رفلاکسی که منجر به تنگی نفس اسپورادیک گردد)، باید بررسی شود. همچنین سابقه آلرژی‌ها، آزمون آلرژی قبلی و استعمال سیگار نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد. در ضمن شرح حال، افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی به عوامل محرک غیرآلرژیک مانند: ورزش، هوای سرد، محرکها نیز اهمیت دارد.
به هنگام اخذ شرح حال باید دانست که همیشه الگوی معمول آسم شغلی که «در محل کار، حال عمومی بیمار بد شود و در طی آخر هفته و تعطیلات، بهبود یابد»، وجود ندارد و مشکلات بیمار در محیط خارج کار نیز ممکن است وجود داشته باشد.

در بعضی از بیماران، علائم در خانه شدیدتر است و فرد را از خواب بیدار می‌کند و تعطیلات آخر هفته، آنقدر طولانی نیست که منجر به بروز علائم بهبودی در فرد مبتلا شود.

در صورتیکه در شرح حال بیمار سابقه بروز همزمان رینوکنژکتویت در محل کار و گاهی سابقه کهیر، موجود باشد و خصوصاً این مسئله در رابطه با بیمارانی باشد که هم با مواد دارای وزن مولکولی زیاد، تماس و مواجهه دارند و هم مبتلا به آسم هستند، مؤید مطمئنی از آسم شغلی است.

رینینت، ممکن است از عوامل مساعدکننده بروز آسم شغلی باشد و در شرح حال مهم است. رینیت اغلب پیش از آسم شغلی و یا همزمان با آن است و خصوصاً این مسئله در مورد مواد شیمیایی دارای وزن مولکولی زیاد، صادق است.

ولی باید بر این مسئله واقف بود که صرف شرح حال اگر مؤید آسم شغلی باشد و در رابطه با کارگری باشد که با مواد حساس‌کنندة شناخته شده‌ای تماس داشته است، به تنهایی کافی نیست و باید از آزمونهای فیزیولوژیک نیز استفاده نمود.

(بهترین گواه مطلب فوق، مطالعه علمی آینده‌نگری است که در مورد بهترین پزشکانی که ۱۶۲ کارگر برای آسم شغلی به آنها مراجعه کردند و ارزش اخباری مثبت پرسشنامه، فقط ۶۲% بود ولیکن ارزش اخباری منفی پرسشنامه، ۸۳% محاسبه گردید).

در اخذ شرح حال، تماس ناگهانی و قابل ملاحظه با عوامل، اهمیت دارد زیرا ممکن است مبین حساسیت تنفسی یا RADS باشد. همچنین در شرح حال، باید مدت زمان تماس شغلی پیش از آغاز نشانه‌های تنفسی، تعیین شود.

مسائلی که در شرح حال، ما را به سمت ساز و کار با واسطه IgE، هدایت می‌کند عبارتند از:

۱. وجود دورة کمون : از چند ماه تا چند سال پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۲. سابقه نشانه‌های آلرژی بینی و چشم همزمان و پیش از آغاز نشانه‌های آسم ؛
۳. بروز نشانه‌های زودرس (در طی یک ساعت) و تأخیری (۴ تا ۱۲ ساعت پس از مراجعت از محل کار به منزل)‌ ؛
۴. سابقه آتوپی فردی یا خانوادگی ؛
۵. آگاهی ‌از‌ سیر زمانی بیماری به هنگام اخذ شرح حال و برای اخذ شرح حال مفید، می‌تواند مؤثر باشد ؛
۶. سیر زمانی آسم شغلی بدین صورت است که بروز علایم تنفسی در بخشهای فوقانی و تحتانی با ۵ حالت، دیده می‌شود.

• تنگی نایژه که طی یک ساعت پس از تماس، ایجاد می‌شود و پس از قطع تماس، فوراً از بین می‌رود.
• تنگی تأخیری نایژه که ۴ تا ۱۲ ساعت پس از آغاز تماس، یعنی در انتهای نوبت (شیفت کاری) یا پس از مراجعت از محل کار به منزل، آغاز می‌شود.
• پس از یک تماس منفرد، ممکن است تا یک هفته، آسم، هر شب عود کند و در طی روز، بهبود یابد. پاسخ منفرد تأخیری در آسم شغلی ناشی از عوامل شیمیایی (سرو قرمز، دی‌ایزوسیانات و کلوفان و …)، شایع است.
• در شکل غیر معمول آسم شغلی، آغاز زودرس و تداوم نشانه‌ها به‌مدت ۶ تا ۲۴ ساعت، دیده می‌شود.
• شکل تکراری تأخیری در پاسخ به TDI، دیده می‌شود. انقباض نایژه، ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از تماس، ایجاد می‌گردد و سپس بهبود حاصل می‌شود ولی مراحل پیاپی انقباضی نایژه‌ها و بهبود، تا یک هفته تداوم می‌یابد.

پ ) ارزیابی محل کار

شرح حال دقیق شغلی، اطلاعات سودمندی را درباره موادی که فرد در محل کار با آنها تماس دارد، در اختیار می‌گذارد. عوامل مسبب ممکن است به شکل گاز، بخار، آئروسل، غبار یا دود باشند.

آئروسل، سوسپانسیونی از ذرات مایع یا جامد است.

غبار یا آئورسل پودری، ناشی از خرد یا له شدن مواد جامد است.

دود طبق تعریف، آئروسل ناشی ازاحتراق یا تصفیه موادی است که به‌طور معمول در دمای اتاق به شکل جامد، وجود دارند.

در صورت امکان باید از هوای محل کار، نمونه‌برداری کرد تا سطح عوامل مسبب احتمالی را به‌دست آورد. این کار همچنین برای بهبود مهندسی محل کار به منظور کاهش تماس، کاربرد دارد.

روش اندازه‌گیری تماس به ماهیت فیزیکی و شیمیایی مادة مورد بحث، بستگی دارد. اندازه‌گیری گاز و بخار اغلب به شکل بخش در میلیونیا بخش در بیلیون بیان می‌شود. ولی می‌توان آن را به شکل وزن در حجم (μg / m۳) نیز محاسبه کرد. آستانه تماس برای بعضی از ترکیبات شیمیایی در کنفرانس بهداشتکاران دولتی صنعت آمریکا، تعیین شده است.

مقادیر حد آستانه یا TVL براساس تجربیات روی حیوان و انسان، تعیین شده و عبارت است از سطوحی از تماس که در مقادیر کمتر از آن سطوح، آثار سمی و محرک، شایع نباشد. ادارة امنیت و بهداشت شغلی آمریکا (OSHA) بسیاری از TVLها را به‌عنوان حدود مجاز تماس پذیرفته و در وضع قوانین، به‌کار گرفته است.

همچنین TVL به‌منظور تماس بلند مدت به‌کار رفته است و به شکل میانگین زمانی (اطلاعات ۸ ساعته) برای تعیین تماس مجاز در محل کار، استفاده می‌گردد. در سال ۱۹۸۹، سازمان OSHA، حد مجاز تماس (PELS) را برای بیش از ۶۰۰ ماده، معین کرد. ولی PEL برای بسیاری از مواد، تعیین نشده است زیرا در مورد مقادیری که سبب ایجاد حساسیت می‌شوند، هنوز اطلاعاتی در دست نیست. مادة حساسیت‌زا، ممکن است در مقادیری بسیار کمتر از TVL یا PEL، سبب بروز حساسیت شود. همچنین از مشخصات حساسیت آلرژیک این است که مقادیر مورد نیاز برای ایجاد نشانه‌ها در تماس مجدد به مراتب کمتر از نخستین مواجهه است.

نمونه‌برداری از هوای محیط کار می‌تواند اطلاعات سودمندی را در مورد منابع شایع تماس، ویژگیهای پراکنش و کارایی اقدامات کنترلی بهداشت صنعتی، فراهم آورد. روش استاندارد نمونه‌برداری، با فواصل ۸ ساعته است و بررسی گازها و بخارها با دستگاه‌های کالریمتریک انجام می‌شود.

بهترین ابزار برای اندازه‌گیری آئروسل‌های مایع و جامد، استفاده از وسایل جمع‌آوری جاذب و قابل حمل است. این وسیله معمولاً با باتری کار می‌کند و هوا را به درون ماده حاجب (مانند شارکول) می‌کشاند و سپس مادة شیمیایی جذب شده، قابل جداسازی و بررسی خواهد بود.

تشخیص آسم شغلی

تشخیص قطعی آسم شغلی بر استفاده از آزمونهای استاندارد کارکرد ریه در محل‌کار، استوار است. در نخستین گام، شرح حال دقیق شغلی و برحسب مورد، ارزیابی IgE اختصاصی انجام می‌گیرد. هر یک از آزمونهای پوستی در آسم شغلی با واسطه IgE، ارزش اخباری یا پیشگویی منفی زیادی دارد. به عبارت دیگر آزمون پوستی منفی، تشخیص آسم شغلی ناشی از برخی حساسیت‌زاهای پروتئینی طبیعی مانند: آنزیم‌ها، پسپلیوم و لاتکس را رد می‌کند.

گام بعدی، آزمون متاکولین است؛ چنانچه این آزمون در محل‌کار، یا مدت کوتاهی پس از عزیمت از محل کار منفی (PC۲۰ > ۱۰ mg /ml) شود، تشخیص آسم (شغلی یا غیرشغلی) رد می‌شود زیرا ارزش اخباری منفی آزمون متاکولین، زیاد است. در صورت منفی شدن این آزمون، بررسی بیشتر، ضرورتی ندارد. البته باید در نظر داشت که آزمون متاکولین ممکن است در کارگرانی که حتی به‌مدت کوتاهی از محیط کار دور بوده‌اند، منفی شود. بی‌خطر بودن آزمون در صورتیکه FEV۱ بیشتر از ۷۰ درصد باشد و راحت‌تر بودن این آزمون در مقایسه با ارزیابی طولانی مدت PEF، از فایده‌های آزمون متاکولین هستند. اگر این آزمون توسط تکنسینی مجرب، انجام گردد، موارد منفی کاذب، قابل اجتناب هستند. آزمون متاکولین مثبت، غیراختصاصی است و به‌تنهایی تشخیص آسم شغلی را اثبات نمی‌کند. شرح حال مثبت آزمون متاکولین مثبت و آزمون پوستی نسبت به حساسیت‌زاهای شغلی، معیارهای کافی در تشخیص آسم شغلی هستند. در دیگر کارگران باید با آزمون اختصاصی تحریک نایژه در آزمایشگاه یا پایش مستمر PEF یا FEV۱ در محل‌کار، تشخیص آسم شغلی را تأئید کرد. نحوة ثبت PEF به کارگران، آموزش داده می‌شود و سپس در مدت حداقل دوهفته و روزی یک ساعت در محل‌کار و دو هفته دور از محیط کار، مقادیر PEF توسط کارگر، ثبت می‌شود.

نظارت برای بررسی انجام فلومتری به‌روش درست و پایبندی بیمار به انجام آزمون، اهمیت بسیاری دارد. سپس پزشکی که در جریان بیماری فرد نیست (یک سویه کور)، نتایج را بررسی می‌کند و مقادیر غیرطبیعی PEF در طول زمان، آسم شغلی را تأئید می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی در محل کار توسط تکنسین است که FEV۱ را در ساعاتی از روز یا روزهایی که کارگر در تـماس با عوامـل ایجادکننـده (Trigger Factor) است و همچنین در روز یا روزهایی که این تماس برقرار نیست، اندازه‌گیری می‌کند. روش دیگر، انجام آزمون چالشی توسط پزشک معالج است. در این مورد آزمون مثبت، تشخیص آسم شغلی را تأئیـد می‌کند ولی آزمون منفی، تشخیص را رد نمی‌کند زیرا ممکن است مقادیر به‌کار رفته در چالش، کمتر از مقدار تماس در محل کار باشد و یا عامل مورد استفاده در آزمون به درستی انتخاب نشده باشد.

تشخیصهای افتراقی



افتراق بیمارانی که از پیش دچار آسم یا افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی بوده و در تماس با عوامل تحریک‌کننده غیراختصاصی مانند: هوای سرد، دود یا مواد محرک در محل‌کار، دچار تشدید نشانه‌ها می‌گردند، از بیماران مبتلا به آسم شغلی، اهمیت فراوانی دارد. وجود خس‌خس سینه در محیط کار، ابتلاء به آسم شغلی را تأئید نمی‌کند و در واقع مواد محرک مانند دود و عوامل فیزیکی در این بیماران به‌عنوان عامل تشدید کننده و نه ایجادکنندة آسم، مطرح می‌گردند. افشانه‌های فلوئورتان با تحریک مستقیم گیرنده‌های نایژه، سبب تنگی راه‌های هوایی می‌شوند. ذرات خنثی و تماس با دی‌اکسید گوگرد در محیط کار نیز آثار تحریکی مستقیمی دارند. در کارگرانی که از پیش به پاسخ‌دهی بیش از حد راه‌های هوایی، مبتلا هستند، تماس با غلظتهای سمی: دی‌اکسید نیتروژن، اوزون، آمونیاک،‌ گازهای هالوژن‌دار، ترکیبات پاک‌کننده حاوی آمینهای چهارگانه، سبب ایجاد التهاب در نایژه و پاسخ بیش از حد راه‌های هوایی می‌گردد. برونشیولیت ابلتیران ، نوعی بیماری انسدادی همراه با فییروزاست که التهاب نابوده‌کنندة نایژک‌ها نایژک‌های انتهایی و راه‌های هوایی کوچک را مبتلا می‌سازد و از استنشاق مقدار زیاد گاز یا بخار، ناشی می‌شود. در افراد مبتلا، علاوه‌بر انسداد راه‌های هوایی، اختلالاتی در انتشار گاز از ریه نیز دیده می‌شود. انسداد راه‌های هوایی، همچنین ممکـن است در دیگـر بیماریهـای میـان بافـتی یا پارانشـیم ریه مانـند: سارکوئـیدوز و پنومونیت افزایش حساسیتی نیز دیده شود. باید در نظر داشت که هر چند ترکیبات دی‌ایزوسیانات، شایع‌ترین علت آسم شغلی هستند ولی می‌توانند مشکلات دیگری مانند پنومونیت افزایش حساسیتی را نیز در ریه، ایجاد کنند.

نارسایی بطن چپ و نئوپلاسم ریه نیز ممکن است به‌صورت تنگی نفس و خس‌خس سینه، تظاهر کنند و بنابراین در تشخیص افتراقی آسم شـغلی، مطرح ‌هستند؛ از ایـن رو پرتونگاری قفسه سینه در ارزیابی همه کارگران مشکوک به آسم شغلی، ضرورت دارد. بیماریهای شبه آسمی که باید از آسم شغلی، تمیز داده شوند، بیماریهایی نظیر: بیماری تب غلات و نشانگان ذرات آلی سمی هستند و در کارگرانی که با غلات سر و کار دارند و در آسیابانان، دیده می‌شود. تماس با این گرد، سبب ایجاد تب، سردرد، بیحالی، سوزش گلو، تنگی نفس و سرفه می‌شود. علت این بیماری را وجود آندوتوکسین یا سموم قارچی موجود در گرد و غبار غلات دانسته‌اند. فعال‌سازی مستقیم مسیر غیرکلاسیک مکمل توسط اجزای پروتئینی غلات، ممکن است ساز و کار ایجاد این بیماری باشد. بیسینوز یا بیماری ناشی از ذرات پنبه (Byssinosis)، نوعی بیماری شبه آسم است و در کارگرانی دیده می‌شود که با پنبه و کتان سر و کار دارند. شکل حاد این بیماری با تب، نوتروفیلی و نشانه‌های فراگیر و خس‌خس سینه، مشخص می‌شود.
همچنین بیماری با کاهش کوتاه‌مدت یا بلندمدت FEV۱ متناسب با میزان آندوتوکسین موجود در گرد و غبار پنبه همراه است. تب بخار فلزات در جوشکاران فولاد گالوانیزه دیده می‌شود و با تنگی نفس، درد ماهیچه‌ای و تب ۲۴ تا ۴۸ ساعته پس از تماس با دود جوشکاری، مشخص می‌گردد. تصور می‌شود که عامل مسبب آن اکسید روی باشد که باعث آزادسازی مستقیم سیتوکین‌هایی مانند TNF از سلـولها می‌شود و بنابراین نشانه‌های بیماری، ظاهر می‌شود. در افتراق بیماریهای انسدادی راه‌های هوایی از بیماریهای میان بافتی یا حبابچه‌ای، آزمونهای انتشار ریوی کمک‌کننده هستند. در بیماریهای حبابچه‌ای، ظرفیت انتشار ریه برای منوکسیدکربن، کم است؛ درحالیکه در آسم، این میزان، طبیعی یا حتی اندکی افزایش یافته است. تماس با TMA می‌تواند سبب ایجاد سندرم تأخیر تنفسی سیستمیک گردد.


نشانه‌های فراگیر شبه آنفولانزا مانند: تب و درد ماهیچه‌ای، ۳ تا ۶ ساعت پس از تماس با TM، ایجاد می‌شوند و ممکن است تا ۲۴ ساعت با سرفه و خس‌خس همراه باشد.

این نشانگان با عامل روماتوئید و افزایش سطح سرمی IgG اختصاصی، همراه است و بنابراین مشابه نوعی بیماری با واسطه کمپلکس ایمنی است. در این حالت، پرتونگاری قفسة سینه، طبیعی است و از این رو این بیماری پنومونیت افزایش حساسیتی به‌شمار نمی‌رود.

درمان(Management)

الف) اصول کلی درمان

سنگ بنای درمان آسم شغلی، تشخیص سریع و به‌موقع و اجتناب از مواجهه کارگر با مواد محرک است. این مسئله خصوصاً در مورد آسم‌های شغلی ناشی از مواد حساس‌کننده، صادق است زیرا مواجهه با مقدار کمی از مواد حساس‌کننده می‌تواند باعث آسم مقاوم شود. کسانی که دچار آسم ناشی از مواد محرک یا آسم تشدید شده به‌وسیلة کار هستند در صورت مهیا شدن شرایط مهندسی، ممکن است بتوانند به کار معمول خود ادامه دهند و بدین منظور باید به آنها وسایل محافظت از سیستم تنفسی داده شود. کسانی که دچار آسم شغلی می‌شوند باید براساس پروتکل‌های منتشر شده تحت درمان طبی قرار گیرند. از آنجایی که علت اصلی آسم، التهاب است، استروئیدها سنگ بنای درمان هستند.

Malo و همکارانش نشان دادند که افراد دارای آسم به‌علت مواد حساس‌کننده و یا ناشی از مواد با وزن مولکولی کم یا زیاد، در صورت عدم مواجهه و استـفاده از استـروئید استنشاقی، بهبودی قابل توجهی پیدا می‌کنند؛ به‌علاوه این افراد باید از استعمال دخانیات اجتناب نمایند و در ضمن باید در مورد آسمشان آموزش دیده و علائـم هشداردهندة حمله آسم را بشناسند و نحوة اسـتفاده از دارویشان را بدانند. اگر بیماری آسم به‌وضوح در محیط کار، بد شود، بیمار باید از محیط دور شود. کرومــولین سدیم به‌ویژه در پیشگیری آسم ناشی از حیوانات آزمایشگاهی، کاربرد دارد. ایمنی درمانی در اکثر موارد آسم شغلی، بررسی نشده است و کارایی آن در کارگـرانی که با صدف ماهی و یا حیوانات آزمایشگاهی و یا گربه سر و کار دارند، نشان داده شده است.

ب) مسائلی که در مورد محیط کار بیمار مطرح است :

کسانی که آسم شغلی وابسته به مواد حساسیت‌زای تأئید شده دارند باید از چنین محیطهایی دور شوند. افتراق ما بین آسم شغلی ناشی از مواد حساسیت‌زا۱ با آسم شغلی ناشی از مواد محرک۲، به‌علت داشتن درمانهای متفاوت، مهم است. افراد دارای آسم ناشی از مواد حساسیت‌زا حتی با مقادیر کم این مواد، دچار واکنش می‌شوند و اصلاً نباید در آن محیط قرار بگیرد ولی افراد دارای آسم ناشی از مواد محرک، می‌توانند در همان ساختمان کار کنند اما آنها را باید به جایی برد که با مقادیر زیاد این مواد، مواجهه نداشته باشند و یا از وسایل محافظتی استفاده کنند. پیگیری بیماران نشان داده است که اکثر بیماران آسم شغلی حتی اگر سالها پس از اجتناب از مواجهه، بررسی شوند، به‌طورکامل بهبود نیافته‌اند و این امر اهمیت تشخیص به‌موقع و سریع را مشخص می‌کند.
در صورتیکه بیمار با وجود درمان دارویی مناسب، هنوز هم دچار افزایش غیراختصاصی پاسخ‌دهی راه‌های هوایی باشد، ممکن است به محدود کردن مواجهات محیطی وی با عوامل آغاز کننده غیراختصاصی آسـم مانند: هـوای سرد، دود، گرد و غبار و همچنین محدود کردن فعالیت بیمار، نیاز باشد.

پ) مسائلی که در مورد دیگر کارگران مطرح است :



اگر در محیط کاری، فردی مبتلا به آسم شغلی باشد، این یک زنگ خطر است و باید خطر بروز آسم شغلی را با استفاده از تغییر در روش کار و بهبود تهویة هوا، کاست.

اصول پیشگیری

الف ) ارتقاء سلامت

آیا می‌توان براساس ساختمان شیمیایی مواد، قضاوت کرد که عامل خطری برای ایجاد آسم شغلی، محسوب می‌شوند یا خیر؟

بعضی از خصوصیات مولکولی مواد، نشانگر مضر بودن آنها در سلامتی است و امکان دارد همین خصوصیات در رابطه با آسم شغلی نیز مطرح باشند که مقالاتی در این زمینه ارائه شده است و بررسی روی آن، ادامه دارد.

ارزیابی میزان مواجهه، نیازمند پاسخ به سئوالاتی از قبیل: چه‌کسی؟ چه‌کاری؟ کجا؟ و چگونه؟ دارد و نیازمند آشنایی به مسائلی است که پس از کنار هم گذاردن، مبین شدت و نوع مواجهه خواهند بود.
یکی از مشکلات بررسی کمی، مواجهه آن است که شناخت مستقیم عوامل مرتبط با خطر رینیت و آسم میسر نمی‌باشد و به‌عنوان مثال وقتی ذرات آرد به‌راحتی در یک نانوایی پخش می‌شوند و نانوا مبتلا به آسم شغلی می‌شود، برای کارفرما درک و باور این مطلب که مادة بی‌خطر و معمولی مانند آرد می‌تواند عامل آسم باشد مشکل است.

هنگامیکه مواجهه با عامل خاصی به‌عنوان عامل خطر آسم شغلی و رینیت تلقی شود، ارزیابی باید طبق مراحل ذیل انجام شود:

• با پیگیری و نظارت، مشاغلی که میزان مواجهة زیادی دارند، شناسایی گردند ؛
• میزان مواجهه هر فرد، معلوم شود و تخمینی از میانگین و محدودة میزان مواجهه به‌دست آید ؛
• از مکانهایی که دارای میزان مواجهه کمتر هستند نیز نمونه‌های اضافی گرفته شود.

در صورتیکه بخواهیم به یک دستورالعمل اجرایی و عملی برسیم، سئوال اساسی آن است که در هر شرایطی چه معیارهایی باید رعایت شوند تا میزان خطر را تاحد قابل قبولی تعدیل کنند.

برای پاسخ به این سئوال نیازمند دانستن اثرات سوء مواد و شرایط و نحوة مواجهه هستیم.

در موارد خاصی، شواهد خوبی دال‌بر وجود ارتباط بین خطر بروز حساسیت و میزان مواجهه یافت می‌شوند و هر چه میزان بیشتری از مواد استنشاق شوند، میزان بروز حساسیت، بیشتر می‌شود و احتمال تجربه علائم رینیت و یا آسم بیشتر می‌گردد.

ولی تعیین محدوده و حد میزان مواجهه‌ای که بی‌خطر تلقی شود، مشکل است. حتی ممکن است پس از بروز حساسیت، میزان ماده‌ای که بتواند موجب بروز علائم شود از میزان دفعة اول، کمتر باشد.
مؤثرترین روش کنترل، اجتناب از مواجهه است که یا باید فرد را به شغل دیگری، مشغول کرد و یا در صورت امکان، مواد دارای ضرر کمتر را در اختیار آنها گذاشت.

کارهای دیگری نیز شاید مقدور باشد مثلاً شاید بتوان فرمولاسیون آنزیم‌ها را به‌صورت گرانول در آورد که احتمال تولید آئروسل کمتری دارند و یا رطوبت محیط را در جاهایی که سیانوآکریلات به‌کار می‌برند، افزایش داد زیرا بخار، باعث تبدیل مونومرهای سیانوآکریلات به پلیمر می‌شود و تراکم، باعث ضرر کمتر می‌شود.

به‌عنوان آخرین خط پیشگیری محافظت فردی در برابر عوامل مضر در جاهایی که مسائل گفته شده امکان پذیر نیست، اهمیت خاصی دارد. مثلاً در جاهایی که رنگهای حاوی دی ایزوسیانات به‌کار می‌برند،

محافظت دستگاه تنفسی به‌وسیلة ماسک، دارای اهمیت خاصی است.

ب) پیشگیری اولیه و تحت نظر قرار دادن (سورویلانس) محیط کار

شواهد خوبی در دست است که در مورد گروهی از مواد حساس‌کننده دستگاه تنفسی، عواملی مانند سیگار و سابقة آتوپی، احتمال بروز حساسیت را افزایش می‌دهد. آتوپی، در افراد زیادی یافت می‌شود و براساس شواهد تشخیصی، شاید به نسبت ۱ به ۳ در جمعیت وجود داشته باشد.

افراد آتوپیک، نسبت به آلرژن‌های شایع مانند: مایت موجود در گرد و غبار منازل وگرده‌های گیاهان و علفزار، حساس هستند.

به نظر می‌رسد که بروز حساسیت شغلی در اثر بعضی از مواد مولد آسم مهم خصوصاً دی‌ایزوسیانات‌ها با آتوپی، ارتباط داشته باشد ولی احتمال بروز حساسیت نسبت به عوامل دیگر مانند آلرژن‌های حیوانات آزمایشگاهی و یا سایر مواد بیولوژیکی دارای مولکولهای درشت در افراد آتوپیک، افزایش می‌یابد. بنابراین وجود ریسک اضافی در موارد آتوپی باید مدنظر قرار گیرد و وجود یا عدم وجود آتوپی، بررسی شود.

سورویلانس محیط کار، یکی از اجزای اصلی پیشگیری از آسم شغلی در محیط کار است. برنامه‌های سورویلانس که در قالب پیشگیری ثانویه گنجانده می‌شوند به‌دنبال تشخیص زود هنگام بیماران مبتلا به آسم هستند زیرا که در صورت تشخیص زود هنگام موربیدیته و از کار افتادگی با به‌کار بستن مداخلة به هنگام، قابل پیشگیری هستند.

تشخیص آسم شغلی در محیط کار، از این نظر که امکان دارد کارگران دیگر نیز در معرض خطر قرار داشته باشند و نیازمند تشخیص به موقع و سریع باشند هم دارای اهمیت است.

رویکرد عمومی برنامه‌های سورویلانس، غربالگری طبی کارگران همکار و پایش میزان مواجهه است. در سورویلانس طبی می‌توان یک پرسشنامه مبتنی بر علائم را به‌صورت سالانه به افراد عرضه کرد و بر بهبود علائم در تعطیلات آخر هفته، تأکید ورزید و به‌علاوه اسپیرومتری دوره‌ای سالانه نیز انجام داد و اسپیرومتری‌ها را با اسپیرومتری پایه که در زمان استخدام کارگر به‌دست آمده است، مقایسه کرد. مرور PEFهای ثبت شده در طی چند هفته نیز می‌تواند افرادی را که در معرض خطر بروز آسم شغلی هستند، کشف کند. در صورت فراهم بودن امکانات، کارشناسان بهداشت حرفه‌ای می‌توانند از هوای فضای محیط کار، نمونه‌برداری کنند و مطمئن شوند که مسایل خاص مهندسی برای محافظت از کارگران، اعمال شده است.

مرور و به روز رسانی فهرست موادی که در هر صنعت، مورد استفاده هستند باید به‌صورت دوره‌ای انجام شود تا عوامل احتمالی مولد آسم، شناسایی شوند.

آزمون خراش پوستی ۱نیز در صنایع پرخطر می‌تواند در غربالگری طبی، گنجانده شود.

اسپیرومتری Cross – shift می‌تواند کارگرانی را که در اثر کار دچار کاهش حاد FEV۱ شده‌اند کشف کند ولی برای کشف پاسخهای تأخیری که پس از ساعات کاری، احتمال بروز دارد، غیرحساس است.
از نظر تئوری آزمون چالشی سالانه با متاکولین، مطلوب به نظر می‌رسد ولی انجام آن در جمعیت زیاد تحت مواجهه، عملی نیست.

پ) پیشگیری ثانویه

کارگران، نیازمند بیماریابی دقیق و درمان هستند. بیماریابی، معمولاً شامل پایش دو ساعته PEF در زمان کار و غیر آن طی یک دورة سه هفته‌ای است. در تعداد زیادی از کارگران، علائم آسم در صورت قطع مواجهه، باقی می‌مانند.

عوامل متعددی به‌عنوان مسئول افزایش احتمال باقی ماندن علائم پس از قطع مواجهه، مطرح شده‌اند که به‌طور تقریبی شامل موارد ذیل می‌باشند:

۱. نوع عامل، مواد دارای وزن مولکولی کم (مانند دی‌ایزوسیانات و دود ناشی از کلوفان)، احتمال بیشتری برای توأم بودن با علائم مداوم را دارند ؛
۲. فاصله طولانی ما بین بروز علائم و قطع مواجهه ؛
۳. شدت افزایش یافته علائم در زمان قطع علائم ؛
۴. سابقه قبلی خس‌خس و سیگار کشیدن.

وقتی نتوان در بازگرداندن کارگر به کار قبلی موفق شد، باید تغییر شغل کارگر را مدنظر داشت. باید با ارزیابی شغل جدید، مطمئن شد که نه تنها مواجهه با مواد حساس‌کننده، وجود ندارد، بلکه عوامل تشدیدکنندة علائم نیز در محیط کار جدید، وجود ندارد.

سایت موژ

بهداشت روانی درمحیط کار

نویسنده : Dr.Dulcep.Estrella.Gust
مدیرهیات رئیسه مرکزبهداشت وایمنی حرفه‌ای فیلیپین
shcenter @ oshc.dole.gov.ph E- mail:
ترجمه : شهناز نظری
مقدمه :
در کشورهای صنعتی نظیر کشورهای اروپایی استرس های محیط کار بر بیش از یک سوم کارگران اثر می گذارد. در بسیاری از کشورهای دنیا مشکلات ناشی از عدم بهداشت روانی در حال افزایش است بطوریکه از هر 10کارگر یک نفر از مشکلاتی نظیر افسردگی ، اضطراب ، استرس های ناشی از خستگی و خشونت رنج می برد که در نهایت ممکن است به بیکاری و بستری شدن فرد منجر شود.
آمار نشانگر این است که مسالة رو به رشد در تمام محیط های کاری مشکل حفظ سلامت روانی کارگران است.
در حقیقت عصر تکنولوژی جدید ، افزایش خطرات فیزیکی و فشارهای اجتماعی فزاینده ناشی از صنعتی شدن ، تهدیدی برای بهداشت روانی فرد در دوران کاری اش می باشد .
امروزه استرسهای روانی منجر به درجات مختلفی از اضطراب و هیجان درمحیط های کاری می شود .چنین استرسهایی به عنوان عامل اصلی گریز از کار و راندمان پائین کارگران شناخته شده اند. مطالعات مختلف ثابت کرده است که 20 تا 40 % کسانیکه با چنین مشکلاتی روبرو هستند به طور مداوم به پزشکان عمومی و یا کلینیک های تخصصی پزشکان طب کار مراجعه می کنند.

بهداشت روانی چیست ؟
اغلب ، عدم آشفتگی در ذهن و روح و روان فرد را معادل با بهداشت روانی دانسته اند اما بهداشت روانی چیزی بیش از این تعریف می باشد . در واقع بهداشت روانی ، سلامتی روانی و اجتماعی فرد مطابق با فرهنگ محیط و جامعه می باشد.
بهداشت روانی یا فقدان آن، حالتی فراگیر است که در محیط های کاری و یا خارج از آن وجود دارد . با توجه به وجود استرس و استرینهای مختلفی که سبب تهدید و به مخاطره افتادن بهداشت روانی فرد در محیط کار می گردد و با توجه به زمان زیادی که کارگر در محیط کار می گذراند توجه ویژه به مساله بهداشت روانی بسیار حائز اهمیت است .
سرعت و فشار در قرن 21 واژه هایی کلیدی می باشند . بسیاری از مردم و بویژه کارگران احساس می کنند که سوار بر یک نوع دستگاه ترد میل هستند و فرار از روی آن امکان پذیر نیست . همه چیز با سرعت و شدت در حال انجام است و هیچ فرصتی برای توقف فرد و لحظه ای تفکر در تنهایی وجود ندارد و به این ترتیب کاملا قابل درک است که این شکل زندگی و چنین فشارهایی سبب اضطراب و مشکلات فراوان روحی و جسمی برای فرد خواهد شد .
بهداشت روانی جوابگوی سوالات مشکلی از قبیل اینکه علت وجود انسان و جهان چیست می باشد . بهداشت روانی دارای سطوح مختلفی است از آسوده زندگی کردن فرد به تنهایی و در کنار دیگران تا رسیدن به تکامل از طریق خودشناسی . فرد قوی می تواند مشکلات را بدون اینکه باعث ناراحتی او شوند حل کند به علاوه در زمان مواجهه با مشکلات قادراست بدنبال کمک باشد.
چرا صحبت کردن در رابطه با بهداشت روانی مهم است ؟
امروزه در کشور فیلیپین بسیاری از مشکلات روانی ناشناخته باقی مانده اند . خصوصاً با رشد منفی اقتصاد بنظر می‌رسد برنامه های بهداشت روانی و شغلی به عنوان آخرین نیاز در فهرست نیازمندیهای کشورها ثبت می شود . در ضمن ما نمی توانیم نسبت به ایجاد برنامه هایی با آینده نا مطمئن اجتماعی و اقتصادی بی تفاوت باشیم .
این سوال وجود دارد که آیا در کشورهای در حال توسعه ای نظیر فیلیپین جایی برای برنامه های بهداشت روانی و شغلی وجود دارد یا خیر؟ و این برنامه ها باید به چه صورت و در چه راستایی باشد؟
دستیابی به بهداشت روانی و شغلی نیازمند سطح پیشرفته ای از مدرنیسم است . این مساله با توجه به واقعیت های اقتصادی و اجتماعی کشور فیلیپین کاملاً قابل توجه است .
یک کارگر معمولی ( منظور از کارگر مدیر و سرپرست هم می باشد) به طور متوسط 60 % از ساعات بیداری خود را در محل کار می گذارند . فاکتورهای استرس در محیط کار شامل تهدید اذیت و آزار ، فشار جمعیت کاری ، شرایط بد کاری ، ناسازگاری بین افراد ،‌ خشونت ، تبعیض ، ترس از اخراج ،‌ مهم بودن شرایط کار ، کار خیلی کم و کار خیلی زیاد و سهیم نبودن در
تصمیم گیری ها می باشد . در مجموع فاکتورهای روانی اجتماعی مهم می توانند به 5 گروه عمده تقسیم شوند که عبارتند از:
1- محیط فیزیکی کار
2- ماهیت خود شغل
3- زمان کار
4- نقش کارگران
5- تکنولوژی و صنایع جدید
ممکن است این شرایط به تنهایی یا در مجموع ، اثرات ویژه ای روی فرد داشته باشد و منجر به ایجاد مشکلاتی نظیر اختلالات حافظه ، پرخاشگری ، اضطراب و یا اختلال در خواب شود و ممکن است مشکلات رفتاری در هنگام کار نظیر ارائه کار ضعیف ، کار گریزی، اعتیاد به الکل و دارو رخ بدهد و همچنین مشکلات دیگری ازقبیل بیماریهای مزمن جسمی نظیر : فشار خون بالا ، بیماریهای مزمن جسمی - روانی و حوادث در محیط کار نیز ممکن است رخ دهد و در نهایت ممکن است به بستری شدن فرد در بیمارستانهای روان پزشکی منجر شود.
در این حالات باید توجه شود که استرس به عنوان یک عامل اصلی مطرح است اما عوامل مهم دیگر نیز نظیر ژنتیک ، شخصیت فرد و سیستم های حمایتی از اشخاص نیز مطرح می باشد.
علت اهمیت صحبت در مورد شیوع اختلالات روانی اجتماعی در محیط کار چیست ؟
در یک مجموعه کاری اختلالات روانی به دو گروه عمده تقسیم می شوند :
ا) مشکلاتی که در بین همه مردم وجود دارد .
2) مشکلاتی که خاص محیط های صنعتی و کاری می باشد و مطالعات مختلف بیانگر این است که 30 % از جمعیت کشور دچار این اختلالات می باشند.
اغلب کارگران مشکلات روانی خود را از پزشک یا سرپرست خود مخفی می کنند . دلیل این مساله ترس از بدنامی است .
به هرحال ما می دانیم که یک ارتباط واقعی بین بیماریهای جسمی و روانی وجود دارد.
پژوهشی که در انگلستان انجام شده نشان داده است که درمان نیمی از بیماریهای روانی بیش از 12 ماه به طول می انجامد .بیماریهای روانی خفیف نیز از جهت اینکه مانعی برای تولید و عامل غیبت کارگر محسوب می شود می تواند خسارت بار باشد .

بیماریهای روانی اجتماعی ناشی از شغل عبارتند از :
- اضطراب شدید
- افسردگی
- جنون
- مشکلات روانی حاد ناشی از استرسهای محیطی نظیر تماس با عوامل خطر آفرین محیط کار مثل منوکسیدکربن و سرب
- اختلالات روانی ناشی از جراحات سر
- علائم بیماریهای مغزی در نتیجه تماس با مواد الی نظیر تولوئن ، استایرن و سرب
- خشونت
- حوادث
- مسمومیت
از اینرو نیاز به برقراری برنامه های بهداشت روانی با توجه به گسترش تکنولوژیهای جدید در بخش صنعت کاملاً قابل درک است .
تکنولوژی تولیدات انبوه ، تکنولوژی اتمی و نوآوریهای تازه در بخش صنعت همواره باعث وارد شدن انواع استرسهای روانی به کارگران می شود . بخصوص این مساله در‌‌کشورهای پیشرفته و صنعتی کاملاً مشهود است .
چرا به برنامه های بهداشت روانی و شغلی نیازمندیم ؟
در کشورهای در حال توسعه ای نظیر فیلیپین شعار (( ارزش یک اونس پیشگیری معادل یک پوند درمان است)) می تواند یک شعار راهنمایی کننده باشد.
مطالعات نشانگر این مطلب است که بذر بیماری که توسط تکنولوژیهای جدید پاشیده شده در حال جوانه زدن است .
مطالعاتی که بر روی شیفت های کاری انجام شده بیانگر این مساله است که شیفت های کاری مختلف سبب بوجود آمدن اختلالاتی در خواب و خواب آلودگی فرد در حین کار خواهد شد و سبب هجوم خستگی به علت فقدان استراحت می شود.
کم بودن انگیزه و هراس از خطرات کار در شب ممکن است سبب ایجاد بیماری توهم در فرد شود و در نهایت منجر به وخامت حال فرد چه از نظر جسمی و چه از نظر سلامت روانی شود.
دلیل دیگر نیاز به برنامه بهداشت روانی و شغلی این حقیقت است که نرخ بیکاری در حال حاضر حدود 6/10% و نرخ افراد نیمه بیکار حدود 16 % است . ادامه افزایش روند بیکاری نقش مهمی در افزایش فشارهای روحی روانی دارد . در حقیقت مطالعات بیانگر این مطلب است که وضعیت سلامت خانواده شخص بیکار در طول دوره بیکاری رو به وخامت می رود و مساله بیکاری نه تنها بر روی نان آور خانواده بلکه برروی همسر و فرزندان فرد هم اثر می گذارد. در کشور فیلیپین سیستم های حمایتی به عنوان یک عامل حفاظتی جهت کاستن از فشار برروی افراد مطرح است . اما این عامل تا چه اندازه و چه مدت موثر است ؟
امروزه ما اطلاعات بسیار کمی از میزان توقف تولیدات در نتیجه استرسهای روانی کارگران داریم . این مساله برای محیط هایی که بیماری روانی بصورت فراگیر در می‌آید و یا در محیط هایی که مرگ و میر یا انواع معلولیتها و ناتوانیها در اثر تماس با مواد شیمیایی رخ می دهد صادق است . این مسائل سبب بوجود آمدن اضطراب شدید در کارگران و تردید آنها برای بازگشت به کار خواهد شد .

ما با چه محدودیت هایی روبرو هستیم ؟
نیازی به توجیه ضرورت بهداشت فردی چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی نمی باشد اما در سطح یک مجموعه ضرورت برقراری برنامه های بهداشت روانی با توجه به کمبودهای اقتصادی جای سوال زیادی دارد. هر برنامه ای نیاز به امکانات مالی دارد اما خوشبختانه در نهایت
برنامه های بهداشت روانی امروزه به عنوان یک واقعیت در محیط های کاری پذیرفته شده است .
به هر حال ما با این واقعیت روبرو هستیم که محدودیت های فراوانی وجود دارد که ممکن است برنامه های بهداشت روانی را با شکست روبرو کند . اجرای هر برنامه ای نیاز به قوانین توسعه یافته دارد . نیازی به بیان این مطلب نیست که امروزه برنامه های بهداشت حرفه ای به عنوان یک امر پذیرفته شده در محیط های کاری در نظر گرفته می شود.
اما به هر حال ما با محدودیت های فراوانی برای اجرای برنامه های بهداشت روانی روبرو هستیم. بهداشت شغلی معمولاً به عنوان بخش جداگانه ای در برنامه های آموزشی سطوح مختلف ( عمومی و تخصصی) در نظر گرفته نمی شود . پزشکان جوان بندرت در این زمینه آموزش
می بینند. با وجود افزایش تعداد روانپزشکانی که بطور خصوصی کار می کنند در محیط های کاری کمبود نیروی ماهر در زمینه بهداشت روانی همواره احساس می شود . در فلیپین و سایر کشورهای در حال توسعه کارگرانیکه در موسسات کوچک مشغول به کار هستند بندرت در برابر استرسهای روانی محیط کار حمایت می شوند .
مدیریت استرس یا شناسایی و گزارش مشکلات روانی اجتماعی و سرویسهای بهداشتی همواره آخرین مساله‌ای است که در این موسسات به آن اهمیت داده می شود .
مشکل دیگر این واقعیت است که اغلب تاسیساتی که حدود 5 کیلومتر تا نزدیکترین بیمارستان فاصله دارند فاقد سرویسهای درمانی و پزشکی می باشند و مدیریت اغلب درگیر مساله درمان است تا مساله پیشگیری . به علاوه اغلب بیماریهای روانی ناشی از تماس با مواد سمی در آزمایشات تشخیص پزشکی در نظر گرفته نمی شوند . مشکل روبه رشد دیگر افزایش تعداد کودکان و نوجوانان کارگر می باشد. این افزایش به قدری سریع است که دولتمردان قادر به کنترل و توقف این پدیده نمی باشند . تحقیقات بیانگر این واقعیت است که در این حالت بهره کشی و استثمار بصورت پرداخت دستمزدهای بسیار پائین و ساعات کار طولانی و همچنین بیمه نکردن کارگران رخ می دهد . در ضمن کار کارگران کودک و نوجوان همواره با ریسک بالایی از خطرات و حوادث همراه است . ضمن اینکه کار کودکان سبب محروم شدن آنها از دوران کودکی شان و لذت بازی با همسالانشان خواهد شد . بسیاری از این کودکان وقتی به مدرسه بر می گردند از مشکلات جسمی و روانی رنج می برند که باعث عقب افتادن آنها از سایر همسالانشان خواهد شد و در بسیاری مواقع این مسائل سبب انصراف فرد از تحصیل خواهد شد.

برنامه های کاربردی پیشنهادی برای دستیابی به بهداشت روانی شغلی :
1- تحقیقات بهداشت روانی شغلی باید با اهداف زیر صورت پذیرد:
1 -1) کاهش میزان شیوع مشکلات روانی و شغلی در صنعت تا جائیکه ممکن است از کشاورزی گرفته تا کارهای کامپیوتری و اشتغال از راه دور
2-1 ) شناسایی عوامل اصلی تشدید کننده مشکلات روانی در محیط های کاری
3-1) تدوین پیشنهاداتی ‌برای‌دستیابی به درمان و پیشگیری و بویژه گسترش بهداشت ، همچنین شناسایی، مدیریت و ارجاع مشکلات روانی به متخصصینی که در زمان نیاز در دسترس باشند .
2- تحقیقات باید بوسیله کارشناسان موجود در محیط کار از جمله : خودکارکنان و تیم های بهداشتی محیط کار صورت پذیرد همچنین مطالعات مشترکی با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی بهداشت و سلامت روانی انجام پذیرد.
3- تحقیقات می تواند به صورت زیر شروع شود .
1-3 ) قرار گرفتن برنامه تحقیقات در دستور کار
2-3) تدوین برنامه خاص برای شناسایی اینکه چه زمانی و بوسیله چه کسی و با چه منابعی این تحقیقات باید انجام شود.
3-3) تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از استرسهای شغلی .
4-3) گسترش یک سری از ابزارهای تحقیقاتی معتبر برای مثال پرسشنامه ارزیابی و تخمین خطرات و استرسهای محیط کار، توجه به بحثهای گروهی .
5-3 ) انجام آزمایشات روانی و رفتاری برای شناسایی تاثیرات تماس با مواد آلی .

منبع:سایت سازمان کاروآموزش فنی وحرفه ای قزوین

سایت موژ

لیست MSDS مواد(اطلاعات ایمنی مواد)

بانک فارسی اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی MSDS

بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف A
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف B
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف C
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف D
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف E
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف F
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف G
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف H
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف I
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف J
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف K
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف L
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف M
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف N
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف Q
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف P
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف Q
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف R
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف S
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف T
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف U
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف V
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف W
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف x
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف y
بانک انگلیسی برگه اطلاعات ایمنی مواد شیمیایی ساینس لب MSDS sciencelab حرف z

  بانک اطلاعات روشهای تجزیه و نمونه برداری هوا


 سایت موژ


کنترل صدا(noise control)

کنترل صدا بمنظور کنترل اثرات زیانبار آن و آسایش کارگر بوده و شامل روشهای کنترل فنی ، کنترل مدیریتی ( کنترل زمان مواجهه)، آموزش و اطلاع رسانی است.

1)کنترل فنی
این روشها شامل مراحل زیر است:
الف- کنترل در منبع صوتی
1-الف- انتخاب صحیح دستگاه متناسب با فرآیند تولید
برای انجام هر عملیات صنعتی دستگاههای مختلفی وجود دارد در هنگام طراحی پروسه تولید و انتخاب نوع دستگاه از عواملی که باید مد نظر قرار گیرد مشخصات صوتی آن یا به عبارت دیگر تراز فشار صوت هر دستگاه و تراز فشار صوت مجموع دستگاهها در یک کارگاه است. بنابراین اصول ذکر شده در جمع ترازهای صوتی هر چه تراز فشار صوت دستگاهها کمتر و تعداد آنها نیز محدود باشد مطلوبتر است

2- الف- نگهداری صحیح دستگاهها
تولید صدا یکی از راههای اتلاف انرژی در دستگاهها است. اصولاً با طول عمر دستگاه تراز فشار صوت آن نیز افزایش می یابد. نگهداری دستگاه و سرویسکاری بموقع در پیشگیری از فرسودگی و نیز کاهش صدا موثر است . همچنین گریسکاری و تنظیم قطعات متحرک در دستگاهها حائز اهمیت است. برای هر دستگاه لازم است شناسنامه و دستور العمل نگهداری دقیقی وجود داشته باشد و کارگر متصدی آن را روزانه به اجرا در آورد. البته فرسو دگی قطعات در افزایش صدای دستگاه موثر می باشد در این صورت بهتر است قطعات متحرک فرسوده تعویض گردد.

3- الف- محل ونحوه استقرار دستگاه
در این روش کنترل کلیه عوامل مکانیکی که می تواند باعث تولید صدا شود بایستی مد نظر قرار گیرد عمل نصب دستگاه موقعیت قرار گیری آن نسبت به دیوارهای بالایی برخوردار است.

4-الف- تغییر در اجزاء و کار دستگاهها
تکنیکهای کار دستگاهها روز به روز در حال تغییر است از طرف دیگر جایگزین نمودن دستگاههای پر سرو صدا همیشه مقدور نیست ولی می توان با مطالعه دقیق و فنی برروی اجزاء و کار دستگاهها برخی از فرآیندهای آن را با تغییر در اجرا اصلاح نمود.

ب- کنترل در مسیر انتشار
در صورتی که کنترل صدا در منبع میسر یا مؤثر نباشد جلوگیری از انتقال یا انتشار صدا یا بعبارت دیگر کنترل آن در مسیر انتشار است که خود شامل چند شیوه است، مدنظر قرار می گیرد. اصولاً این روش مبتنی بر دو خاصیت جذب صوت(Sound Absorption) و ایزولاسیون صوت(Sound insulation) درمصالح می باشد.

1-ب- کنترل صدا مبتنی برجذب صدا
وجود سطوح انعکاسی در کارگاه و اطراف منبع صوتی باعث می شود که تراز فشار صوت بعلت انعکاس مکرر افزایش پیدا کند این میزان افزایش به تعداد ومشخصات سطوح باز تابشی بستگی دارد وجود جاذب صوت مناسب می تواند تا حدود زیادی این پدیده را کنترل نماید.
انواع جاذب های صوتی در سه گروه طبقه بندی می شوند:

1- جاذب صفحه ای ساده(Membran Alsorber)

2- جاذب صفحه ای سورا خدار(Dissipative Absorber)

3- جاذب محفظه ای (حفره ای)( Cavity Absorber )

جاذبهای صفحه ای یا لایه ای ساده بیشترین کار برد را در جذب صدا در فرکانسهای پایین دارند. بر عکس جاذبهای سوارخدار برای جذب فرکانسهای بالا مناسب هستند جاذبهای محفظه ای نیز برای جذب صدا در یک محدوده باریک از باند فرکانسی مناسب هستند.

جاذبهای صفحه ای
جاذبهای صفحه ای شامل یک لایه از ماده ای سبک با چگالی کم وحتی الا مکان متخلخل است. از این گروه می توان تخته های چوبی چند لا،نئوپان،پلی اورتان (یونولیت) و صفحات جاذب متخلخل را نام برد. امروزه مواد مرکب هم که دارای جذب خوب بوده و از ترکیبی از الیاف معدنی و آلی می باشند بطور وسیع مورد استفاده قرار می گیرند.

هر ماده ای از نظر درصد جذب انرژی صوت در کل باند فرکانسی و نیز در هر فرکانس ضریب جذب مخصوص به خود دارد.

ضریب جذب صوت در هر ماده از نسبت انرژی صوتی جذب شده به انرژی صوتی اولیه بدست می آید.

ضریب جذب صفر به معنی انعکاس تمام صوت و ضریب جذب 5/0معادل جذب 50% انرژی و ضریب 1 جذب کل انرژی صوتی است. البته در عمل جذب کامل و یا انعکاس کامل در مصالح وجود ندارد.

از دیوارهای جاذب بصورتهای مختلفی می توان استفاده نمود مثلاً روکش نمودن سازه اصلی بنا از داخل بالایه ای از مواد جاذب که در جلوگیری از انعکاس صوت مؤثر بوده وانتشار صوت را به میدان آزاد نزدیک می کند

جاذب های سوراخدار (مشبک)
امروزه شرکت های مختلفی صفحات جاذب سورا خدار و مشبک را در انواع و ابعاد مختلف به بازار عرضه نموده اند که با نام عمومی آکوستیک تایل (Acoustic tile)به فروش می رسند برای انتخاب مناسب آنها بایستی مشخصات فنی جذب آنها معلوم باشد این صفحات بصورت مخلوطی از الیاف مختلف و برخی مواد جاذب سبک بصورت متخلخل و با روکش نرم یا سخت سوراخدار در ابعاد متنوع تهیه شده اند.

جاذب های محفظه ای (هلم هولتز)
برای جذب صوتی در فرکانسهای پایین و باند باریک همچنین در مکانهای عمومی و پر جمعیت ونیز تا لارها از رزو ناتورهای محفظه ای یا رزوناتورهای هلم هولتز استفاده می شود

برای دسترسی به جذب صوتی بهتر علاوه براستفاده ازتایلهای اکوستیکی از آویزهای جذبی به شکل مکعب به فواصل مناسب نیز می توان استفاده نمود.

2-ب -کنترل صدا مبتنی بر ایزو لاسیون
ایزولاسیون در مقابل عبور صوت از یک مکان به مکان دیگر با استفاده از دیواره ایزولان مطرح می گردد. اصولاً تمام مواد کم و بیش دارای مقاومت در برابر عبور صوت هستند. این خصیصه تحت عنوان امپدانس اکوستیکی نیز ذکر می شود .

ایزولاسیون صوتی هر دیواره تابعی از ضریب عبور یا ضریب انتقال صوت است. ضریب انتقال صوت نسبت انرژی عبوری به انرژی برخوردی به هر دیواره است.

دیواره های ایزولان برای جلوگیری از انتقال صدا از یک محیط به محیط دیگر بکارمی رود . به این نوع دیواره ها اصطلاحاً مانع های صوتی (Barrier material)نیز می گویند.
رابطه بین جذب صدا و افت انتقال صدا در مصالح
هر چه ضریب جذب مصالح بیشتر با شد افت انتقال صوت در آنها کمتر است.
عوامل موثر بر افت انتقال دیواره ها

1- جرم یا چگالی مخصوصاً چگالی سطحی ( کیلوگرم در متر مربع)

هر چه دانسیته سطحی مواد بیشتر باشد براساس قانون جرم افت انتقال در آنها بیشتر است .

براساس قانون جرم هر ماده که چگال تر باشد نسبت به صدا نفوذ پذیری کمتر دارد. بنابراین افت انتقال در آن ماده، بالا خواهد بود.

افت انتقال با افزایش ضخامت دیواره بصورت لگاریتمی افزایش پیدا می کند.

2-یکدستی مصالح دیواره(Hemogenity or uniformity)
یکی از عوامل مؤثر بر میزان افت انتقال دیواره، یکدستی و نفوذ ناپذیری ماده تشکیل دهنده آن است. این عامل علاوه بر شرط چگال بودن ماده مورد نظر می باشد هر چه یکدستی ماده بیشتر باشد، میزان انرژی عبوری از دیوار ، کمتر و افت انتقال بیشتر خواهد بود.

3-فنریت(Stiffness)
ارتباط بین چگونگی افت انتقال در یک دیوار با فرکانس از نوع ارتباط یا همبستگی خطی و حتی لگارتیمی نیست بلکه از الگوی سه ناحیه ای پیروی می کند این سه ناحیه عبارتند از:
ناحیه اول- ناحیه تشدید یا ناحیه اثر فنریت: فرکانس صوت وفرکانس دیوار نزدیک بوده و افت انتقال محدود و در نوسان است.
ناحیه دوم - ناحیه چگالی که مربوط به اثر جرم بوده و افت انتقال با یک شیب ملایم معادل 6 دسی بل افزایش در افت انتقال به ازای افزایش فرکانس به میزان یک اکتاو باند .

ناحیه سوم- ناحیه همزمانی فرکانس یا ناحیه اثر انطباق فرکانس : طول موج صوت برخوردی به دیوار با طول موج ارتعاش دیوار برابر بوده و در یک افت نسبی بوجود می آید که در یک نقطه به حداقل ممکن می رسد.

4- میرایی(Discontinuity(Damping)) یا ایزولاسیون(Insulation)

برای کاستن از اثر فنریت و همزمانی فرکانس بهتر است که از میرا کننده مناسب استفاده شود. برای ناحیه اول از یک لایه کمکی کم وزن و نرم مانند فوم و برای کاهش اثر همزمانی از یک لایه میرا کننده داخلی خوب مانند سرب استفاده می شود زیرا براساس مشخصاتی که سرب دارد می تواند موج وارده شده را به راحتی میرا کند.

منبع :وبلاگ بهداشت حرفه ای http://www.nedasabz.blogfa.com

سایت موژ

بر چسب گذاری LABE Ling

روح اله قاسم زاده
کارشناس بهداشت حرفه ای
برای آگاهی و شناسایی مواد شیمیایی ، شامل نام مواد ، خطرات ، حمل و نقل ، انبارداری ، کمک های اولیه ، وسایل حفاظت فردی و اطلاعات عمومی شامل ، وزن خالصی ، وزن با ظرف ، نام شرکت تولید کننده ، آدرس و شماره تلفن ، در جهت استفاده صحیح و بیخطر ، تأمین کنندگان مواد شیمیایی اطلاعاتی را تهیه و در اختیار مصرف کنندگان قرار می دهند که این اطلاعات در برگه اطلاعات ایمنی مواد ( MSDS ) بطور کامل و خلاصه بصورت برچسب روی ظروف ارائه می گردد .

در مقاله قبلی اطلاعات و چارچوب کلی در برگه اطلاعات ایمنی مواد توضیح داده شد در این مقاله اطلاعاتی در ارتباط با برچسب گذاری ارائه می گردد .

کلیه ظروف و مواد شیمیایی اعم از کوچک ، متوسط و بزرگ باید دارای برچسب باشد تا به عموم افرادی که با آن سر و کار دارند آگاهی دهد که محتوی ظرف چیست ؟ و چه خطراتی دارد ؟

برچسب مناسب باید در اطلاع رسانی به غیر از افرادی که با مواد سر و کار دارند به افراد معمولی نیز آگاهی دهد .

برچسب مواد علاوه بر خطرات فیزیکی قابلیت اشتعال ، انفجار ، خطرات میل ترکیبی یا ناسازگاری را شامل شود .

یک برچسب حاوی اطلاعات زیر می باشد :

1- نام مواد

2- علائم خطر شامل 1-2- اکسید کننده 2-2- قابل اشتعال 3-2- سمی 4-2- خورنده ، سوزاننده 5-2- زیان آور 6-2- التهاب آور 7-2- قابل انفجار 8-2- رادیو اکتیو

باتوجه به اینکه یک ماده می تواند یک یا چند خطر داشته باشند پس یک برچسب می تواند دارای یک یا چند علامت از خطرات فوق باشد .

مثلاً متانل دارای برچسب سمی و قابل اشتعال می باشد

· استن – دارای برچسب قابل اشتعال

· کلروفرم – دارای برچسب سمی

· تری اتیل آمین – خورنده ، قابل اشتعال

· دی اتیل آمین برچسب خورنده ، قابل اشتعال می باشد

· پیوالویل کلراید – خورنده ، سمی و محرک

· پیریدین – قابل اشتعال ، مضر

· متیلن کلراید – سمی ، مضر

3- کد بین المللی مواد

4- گروه بسته بندی

5- نام ، آدرس و شماره تلفن شرکت تولید کننده ، وارد کننده ، توزیع کننده ، مصرف کننده و نمایندگی مجاز

6- وزن خالص ، با ظرف و ظرف خالی

7- تاریخ تولید و مصرف

8- شماره بچ

9- مجوز خروج

10- تعرفه گمرکی

11- شرکت بیمه گذار

12- نقطه جرقه ) F΄ یاFLASH Point ( C˚

13- مطلب دیگری روی برچسب نوشته شده موضوع کمکهای اولیه می باشد

در بحث کمکهای اولیه به موارد زیر اشاره شد :

الف ) در تماس با چشم ، معمولا ًتوصیه شده بعد از تماس ماده شیمایی با چشم محل را با آب جاری و فراوانی حداقل به مدت 15 – 10 دقیقه باز نگه داشتن پلکها شسته و به پزشک مراجعه کنید .

ب ) در تماس پوست : محل را با آب جاری و فراوان بشویید و لباسهای آلوده را در بیاورید .

ج ) در تنفس : مصدوم را به هوای آزاد ببرید .

د ) در صورت بلع : دادن آب فراوان به مصدوم یا دادن شیر ، بسته به نوع مواد و توصیه آن را در MSDS توصیه و ترغیب به استفراغ و یا توصیه به عدم استفراغ .

14- ریخت و پاش و انتشار مواد

15- حمل و نقل و انبارداری

16- توصیه به مطالعه MSDS قبل از استفاده

17- توصیه به اختصاص یک سرویس اضطراری و یا تیم واکنش اضطراری در زمان وقوع حوادث

18- عبارات خطر ( هشدارهای R )

19- عبارات ایمنی ( هشدار S )

عبارات فوق بصورت عدد مشخص و در بیشتر موارد روی برچسب توضیح داده شده است ( در مقاله بعدی به عبارت S و R خواهیم پرداخت )

پس برچسب گذاری راهی مطمئن و بیخطر در استفاده از مواد شیمیایی می باشد و به عنوان اولین و ساده ترین راه شناخت مواد شیمیایی توصیه شده است .

مثالی از برچسب روی یک مواد شیمیایی :

نام مواد ( IPA ) ایزوپروپیل الکل

نام شرکت – Sasol

- حمل و نقل –

کد بین المللی 1987

گروه بسته بندی 2

نقطه جرقه ( F΄ 53 ) c˚ 7/11

برچسب خطر قابل اشتغال

وزن خالص 160 کیلو گرم

وزن ظرف 17 کیلو گرم

وزن با ظرف 177 کیلو گرم

کمکهای اولیه :

الف ) در تماس با چشم ، در صورت وجود لنز روی چشم ، آن را بردارید محل را با آب جاری و فراوان حداقل به مدت 15 دقیقه بشوئید پلکها را باز نگه دارید در صورت امکان از آب سرد استفاده کنید از هیچ نوع پماد استفاده نکنید ، پزشک را با خبر سازید .

ب ) در تماس با پوست : محل را سریعاً با آب فراوان بشوئید ، لباس و کفش را عوض کنید ، محل تحریک را با یک نرم کننده بپوشانید ، لباس و کفش را قبل از استفاده مجدد بشوئید پزشک را با خبر سازید ، محل را با یک صابون ضد عفونی کننده بشوئید و پوست را با یک پماد ضد باکتری بپوشانید .

ج) در صورت استنشاق : مصدوم را به هوای آزاد ببرید در صورت بیهوشی تنفس مصنوعی بدهید ، اگر در تنفس مشکل داشت به او اکسیژن بدهید ، کمربند و دکمه یقه و کروات را باز کنید ، در صورت بروز علائم ، پزشک را با خبر سازید .

د ) در صورت بلع ( خوردن ) : به مصدوم اجازه استفراغ ندهید ، اگر بیهوش است از طریق دهان چیزی به او ندهید ، تنفس مصنوعی دهان به دهان را شروع کنید .

ذ) در صورت نشت : با آب رقیق کنید ، با کهنه پاک کنید ، با یک ماده خشک خنثی جذب کنید .

و) ماده قابل اشتعال : بدور از هر گونه منابع جرقه نگه داری شود ، جلوی نشتی را بگیرید ، از ورود آن به داخل فاضلاب جلوگیری کنید .

ه) انبارداری : در انبار جداگانه مشخص ، در محل خنک با تهویه خوب در ظرف کاملاًدر بسته بدور از منابع جرقه ، شعله ، بدور از مواد اکسید کننده و ناسازگار نگه داری شود .

منبع وب لاگ:http://www.nedasabz.blogfa.com

سایت موژ

چه خطرات ایمنی و بهداشتی یک فرد جوشکار را تهدید می کند؟


اصولاً خطرات در یکی از شش گروه زیر طبقه بندی می شوند.

الف – بیولوژیکی

به دلیل اینکه خطرات بیولوژیکی به محیط کار مربوط می شود معمولاً جوشکاران را تهدید نمی کند؟

ب - شیمیایی

هنگام جوشکاری فیوم هایی تولید می شود که مخلوطی از ترکیبات اکسیدهای فلزی – سیلیکات ها و فلوروئیدها می باشد. فیوم هنگامی تولید می شود که یک فلز تا بالای نقطه جوش خود گرم شود و سپس بخارات آن به شکل ذرات خیلی ریز جامد تبدیل گردد.
فیوم های جوشکاری معمولاً حاوی اکسیدهای مواد جوشکاری شده و الکترودهای مورد استفاده می باشد. اگر فلز پوشش یا رنگ داشته باشد این مواد در اثر گرما تجزیه شده و به بخشی از فیوم تبدیل می گردد. هنگامی که در نزدیکی این فیوم ها کار انجام می شود بایستی ملاحظات خاصی در نظر گرفته شود. جوشکاران اغلب با مواد زیر و در اطراف آنها کار می کنند.

- مایعات قابل اشتعال و قابل احتراق

- گازهای متراکم (تحت فشار)

ج – ارگونومی

بسیاری از آسیب ها و جراحات جوشکاران در نتیجه کشیدگی، دررفتگی ، و یا تغییر شکل عضلات آنها می باشد. جوشکاران اغلب مجبورند که:

- وسایل و مواد سنگین را بردارند یا حرکت دهند.

- به مدت طولانی در موقعیت نامناسب کار کنند.

- ابزار سنگین جوشکاری را به مدت طولانی در دست نگهدارند.

- حرکت های تکراری انجام دهند.

د – فیزیکی

جوشکاران در معرض آسیب های زیر می باشند:

- سرو صدا زیاد

- سرما یا گرمای شدید

قوس و شعله جوشکاری باعث ایجاد و انتشار نورهای شدید مرئی و اشعه های ماوراء بنفش و مادون قرمز می شود. اشعه های گاما یا ایکس نیز توسط دستگاههای تست و بازرسی و یا ماشین های جوشکاری می تواند ایجاد شود.

هـ - ایمنی

جوشکاران اغلب مجبورند که:

- در ارتفاعات کار کنند.

- در فضاهای محصور کار کنند.

- در اثر کار ممکن است دچار شوک الکتریکی یا برق گرفتگی شوند.

دیگر خطرات موجود عبارتند از:

- پرتاب ذرات که ممکن است وارد چشم یا پوست آنها شود.

- بریدگی و زخم حاصل از لبه های تیز فلزات

- سوختگی در اثر تماس با سطوح داغ، شعله و جرقه

- آتش سوزی در اثر جرقه، شعله یا فلزات داغ (این حالت ها زمانی رخ می دهد که در هوای محیط، اکسیژن زیاد می شود و بنابراین آتش سوزی راحت تر اتفاق می افتد) همچنین آتش سوزی ممکن است در اثر نقص عملکرد وسایل باشد. دقت داشته باشید که لباسهایی که آغشته به روغن یا گریس باشند راحت تر می سوزند. آستین یا شلواری که تا خورده و بالا زده شده باشد می تواند جرقه ها را جذب کند و خطر آتش سوزی را افزایش دهد.

و – روانی

تقاضا برای کار و احتمال بیکاری نیز باعث بروز استرس می شود. بعلاوه برخی جوشکاران ممکن است مجبور باشند که در شیفت های بیشتر و یا ساعات طولانی تری در یک روز کار کنند که این امر بر روی سلامتی آنها اثر منفی دارد.

آیا جوشکاری در درازمدت اثرات سوئی بر روی سلامتی جوشکار دارد؟

- عفونت ناحیه تنفسی در جوشکاران بیشتر از سایرین دیده شده است. به نظر می رسد که تحریکات شیمیایی حاصل از تماس با فیوم ها عامل بروز عفونت در این ناحیه باشد.

- امراض و بیماریهای ریوی که در اثر تنفس ذرات معدنی یا فلزی ایجاد می گردند.

- برخی سرطان ها (مثل کبد – بینی – سینوس ها – معده و شش) سازمان بین المللی تحقیقات سرطان (IARC) فیوم های جوشکاری را جزء عوامل سرطان زا قرارداده است.

- احتمال از دست دادن شنوایی

- تماس با اشعه ماوراء بنفش موجب بروز بیماریهای مزمن و آسیب چشم ها و پوست می گردد.

- آسیب سیستم عصبی در اثر تماس با فیوم های سرب – منگنز و آلومینیوم.

- بیماریهای تنفسی ناشی از غلظت بالای دی اکسید کربن و میزان کم اکسیژن (خصوصاً در مناطق دارای تهویه ضعیف)

- مسمومیت مزمن هنگامی که مواد خاصی در فیوم باشد مثل روی یا کادمیوم،
بی فنیل های پلی کلرینه (ناشی از تجزیه روغن های ضد خوردگی) یا مواد حاصل از تجزیه رنگ ها .

(منبع: راهنمای مشاغل – جوشکاری – دایره المعارف ایمنی و بهداشت - چاپ چهارم 1998 صفحات 103،34 - 103،33)

چه اقدامات پیشگیرانه ای را می توان انجام داد؟

- نصب سیستم تهویه موثر هر جا که امکان پذیر باشد.

- استفاده دائم از وسایل حفاظت فردی، جوشکاران بایستی از عینکی که آنها را در مقابل اشعه ماوراء بنفش مصون می دارد استفاده کنند. همچنین باید گوشی داشته باشند. اگر تهویه موضعی مؤثر یا نصب آن عملی نباشد، بایستی از وسایل مقتضی استفاده نمود. پیش بند و دستکش های چرمی نسوز نیز به حفاظت دست ها و لباس ها کمک می کند.

- اطمینان از اینکه مواد قابل احتراق و اشتعال دور از محل کار انبار شده اند.

- داربست ها و نردبانها را باید قبل از استفاده بازدید و بازرسی نمود. کارگران باید نحوه جلوگیری از سقوط وسایل و استفاده صحیح آنها را فرا گیرند.

- آموزش روشهای بالا رفتن ایمن

- اگر لازم است کاری در موقعیت نامناسب از نظر ارگونومیکی انجام شود (بطور مثال دست فرد بالای سطح شانه ها قرار گیرد) باید زمان استراحت کافی به کارگر داده شود.

روش های کاری ایمنی که در حین عملیات جوشکاری باید مدنظر قرار گیرند شامل چه مواردی است؟

جوشکاران لازم است موارد زیر را بدانند:

- اطلاعات عمومی در مورد جوشکاری

- روش های صحیح انتخاب، استفاده و نگهداری وسایل حفاظت فردی

- روش های ورود به فضاهای محصور

- روش های حفاظت از سقوط

- چگونگی کار کردن ایمن و استفاده مناسب از مایعات قابل اشتعال و احتراق

- چگونگی استفاده ایمن از گازهای متراکم و تحت فشار

- چگونگی استفاده از تجهیزات انتقال نیرو

- استفاده ایمن و مناسب از نردبانها ، سکوها و داربست ها

- روش های حمل دستی مواد

همه کارگران بایستی کارهای زیر را انجام دهند :

- پیروی از WHMIS [1]MSDS, [2]

- گزارش خطرات

- روش های حفظ نظم و ترتیب محل کار


1- MSDS: Material Safety Data sheet

2- WHMIS: Workplace Hazardous Material Information system

سایت موژ

مدیریت خستگی و استرس درمحیط کار

نویسنده : Ernieo.cecilia
رئیس کمیته روابط صنعتی کشور فیلیپین
E- mail: Erniec @ edsamail. Com. ph
ترجمه : مرجان شعبانی
مقدمه :
بسیار حیرت آور و هشدار دهنده است که بدانیم چگونه خستگی باعث کاهش بهره وری در مشاغل مهم می شود . امروزه ممکن است خستگی در محیط کار برای هرکس اتفاق بیفتد از مدیران عالی مرتبه گرفته تا کارمندان دون پایه که این امر باعث اخلال و عدم بهره وری در مشاغل و حتی زندگی روزمره افراد گردیده است.

مراتب خستگی :
مراتب خستگی در سه ردیف به شرح زیر تعریف شده است :

خستگی درجه اول به احساس خستگی و تنبلی و کوفتگی ساده گفته می شود .

خستگی درجه دوم شامل علامتهای ناراحتی ورنجش – ایرادگیری – بد بینی و حتی بی اعتنایی و بیزاری می شود.

خستگی درجه سوم برای همه بسیار خطرناک است . در این سطح شخص احساس می کند که اعتماد به نفس و یا علاقه به نیل به موفقیت را از دست داده و بتدریج این احساس در او بوجود می آید که نمی تواند به کار خود ادامه دهد. در نتیجه همواره شغل و ارتباطات زندگی این اشخاص در معرض خطر می باشد.

آیا می توان از بروز خستگی جلوگیری کرد؟ خوشبختانه راه حلهایی برای کاهش خستگی و حفظ ثبات مشاغل وجود دارد . برای غلبه بر ساده ترین نوع خستگی کافی است شخص مدتی استراحت کند ولی در مورد نوع پیشرفته تر آن نیاز به معاینات و معالجات خاص پزشکی می باشد.

استرس :
خستگی به استرس مربوط می باشد. در واقع وجود خستگی در افراد باعث می شود که آنها نتوانند بر استرس غلبه کنند. آیا می توان از استرس دوری کرد؟ دکترHans selye یکی از محققین برجسته در این امر ، استرس را به عنوان عکس العملهای نامشخصی که بدن در برابر نیازها از خود نشان می دهد ، تعریف نموده است . ظاهراً منظور وی این است که استرس پوشش و سپری در بدن انسان است که معمولاً هنگامی که در مقابل موقعیت مشخصی در زندگی، کار و یا ارتباط با دیگران از خود عکس العمل نشان می دهد بوجود آید .

حقایقی در مورد استرس :

دانستن حقایق زیر در مورد استرس ضروری و مهم است :

1- بدن انسان طوری ساخته شده است که می تواند بر استرس غلبه کند .

2- برخی از مردم بهتر می توانند در شرایط تنش زا کار کنند و رشد یابند.

3- استرس بیش از حد و یا متناوب و یا طولانی مخصوصا ًاگر در مورد یک عضو خاص از بدن انسان وارد شود ضرر بیشتری دارد.

4- دو نوع استرس خوب و استرس بد وجود دارد.

عوامل ایجاد استرس :

بسیاری از سازمانهای روانشناسی علاقه زیادی به مقوله استرس دارند. دکترYates Jere. E . مطالعات بسیاری بر روی عوامل استرس زا در محیط کار انجام داده است. بر اساس مطالعات وی استرس ارتباط تنگاتنگی با شغل فرد دارد. این عوامل شغلی مثل احساس کسالت – شرایط نامطلوب فیزیکی کار – زمان کار و اتلاف وقت – کار بیش از اندازه – اطلاعات غیر لازم و بیش از حد و مشاغل کاذب می باشند.

فرهنگ و بینش کارگر در مورد قوانین مربوط به وی در سازمان نیز، یکی دیگر از عوامل استرس است خصوصا ًدر مواردی مثل مغایرت قوانین – ابهام قوانین – مسئولیت در برابر مردم و کشور و مرزهای جغرافیایی و اقلیمی . ابهامات موجود در این موارد باعث افزایش استرس می شود.

علایق کارگر در مورد پیشرفت و موفقیت در کار نیز باعث افزایش تنش در محیط کار می گردد. جالب است بدانیم که همانگونه که شکست باعث ایجاد استرس می شود موفقیت نیز یکی از عوامل استرس زا در محیط کار است . کتاب جنجالی مبانی پیتر« peter principles» بیان می دارد که مردم تمایل دارند که سطح لیاقت و توانایی خود را افزایش دهند. بعلاوه استرس در نتیجه عدم امنیت شغلی یا وجود تغییراتی که باعث به خطر افتادن امنیت شغلی می گردد، حاصل می شود . ارتباطات محیط کار خصوصاً ارتباطات نادرست بین رؤسا و همتایان و زیر دستان یک منشأعمده استرس می باشد.

رؤسای غیر قابل تحمل – همکاران غیر مسئول و رقابت طلب و زیر دستان فاقد حس همکاری باعث افزایش استرس می شوند و این موارد در روابط بین افراد بسیار معمول است .

از عوامل استرس زای دیگر ، می توان برنامه های نامناسب در سازمانها و شرایطی مثل عدم مشارکت کارگر، تنگ نظری اداری ، فشار بیش از حد به افراد برای فرمانبرداری و عدم حمایت و مسئولیت افراد نسبت به یکدیگر را نام برد.

علاوه بر عوامل استرس زای محیطی ، دکتر yates برخی عوامل استرس زای فردی را مثل عوارض و مالیات سنگین برمردم خصوصاً مدیران و سرپرستان در نظر گرفته است . برخی از این عوامل استرس زا بحران در میانسالی است و هنگامی این حالت رخ می دهد که شخص احساس می کند که زندگی به حالت ثبات و پایداری رسیده است . همچنین مشکلات خانوادگی توجه شخص را از مسایل شغلی منحرف می کند و یا مسائل مالی و حتی مواردی مثل ترافیک یا مشکلات اجتماعی مانع تمرکز شخص روی کار می گردد.

راههای غلبه بر مشکلات :

مطابق تعریف استرس ، چیزی به عنوان موقعیت دارای استرس وجود ندارد بلکه واکنش و عکس العمل در برابر موقعیت ، استرس می باشد. به عبارت دیگر استرس در موقعیت وجود ندارد بلکه در افرادی است که در برابر آن موقعیت واکنش نشان می دهند.

افراد از جهات گوناگونی مثل چگونگی واکنش در برابر یک موقعیت خاص با یکدیگر تفاوت دارند. دویدن بطور روزانه در مسافتی به اندازه پنج کیلومتر برای فردی 25 ساله یک تمرین بدنی مطلوب محسوب می شود . ولی برای فرد هفتاد- هشتاد ساله دارای مشکل قلبی این مقدار دویدن می تواند کشنده باشد.

راه غلبه بر استرس این است که بدانید به عنوان یک فرد باید چگونه عمل کنید و به توانائیها و محدودیت های خود آگاه باشید. همچنین باید فردی سالم باشید و حد سلامتی خود را با معاینات پزشکی منظم دریابید.

چه چیزی استرس مضر را ایجاد می کند؟(استرس بد)

علاوه بر استرس شدید ، متناوب و طولانی که بدن انسان نمی تواند برآن غلبه کند فرد باید در مقابل نوعی استرس مضر بنام افسردگی مقاومت نماید.

یک نشانه افسردگی ، ناتوانی پیش بینی موقعیتهای مختلفی است که اتفاق می افتد. زنان خانه داری مشاهده شده اند که هنگامی که همسر آنها به خانه نمی آید یا صورتحساب برق یا تلفن خود را مشاهده می نمایند دچار هیجان یا آزردگی می شوند . در حالیکه که اگر آنها می دانستند که همسر آنها در یک جلسه کاری بوده یا اگر افزایش میزان صورتحساب خود را پیش بینی می کردند هیچگاه احساس ناراحتی و هیجان نمی کردند.

در محل کار راههایی برای شناخت موقعیت های پیش بینی نشده وجود دارد . مدیران باید قادر باشند اهداف و توقعات خود را برای زیر دستان خود روشن و واضح بیان کنند و کارهای آنها را به صورت قابل اجرا در آورند و آنها را از تغییرات قریب الوقوعی که بایستی برای آن آمادگی داشته باشند آگاه سازند که در اینصورت دچار هیجان و یا نارضایتی نخواهند شد. شکل دیگر افسردگی احساس عجز یا نداشتن هدف در زندگی است . در اغلب اوقات این امر یک پدیده ذهنی می باشد و ممکن است واقعیت نداشته باشد و در برخی حالات شخص برای توجیه خود به این احساس متوسل می شود. بر اساس موارد فوق اگر فکر می کنید که شکست خورده اید پس حتماً همین طور است .

در بسیاری از سازمانهای موفق ، به کارمندان امکان داده می شود تا در اصلاح امور محیط کار خود مشارکت داشته باشند و برای دستیابی به اهداف سازمان با آن همکاری کنند. این موقعیت آرمانی معمولاً با شفاف سازی اهداف ، قوانین و توقعات آغاز و با ایجاد محیطی سرشار از اعتماد ، احساس نیرومندی ، مالکیت و تعهد ادامه می یابد.

نشانه های استرس :

علامتهای زیادی نظیر زودرنجی و آمادگی ابتلا به روان پریشی عصبی و غیره برای استرس وجود دارد. معمولترین علامت استرس ، دلتنگی و افسردگی است که شخص دچار آن می شود . روانشناسی بنام David viscott این پدیده را بدین شکل توصیف می کند که استرس ملالتی است که ارتباط فرد را با توالی منطقی حوادث از بین می برد یعنی فرد ارتباط بین توالی منطقی حوادث را تشخیص نمی دهد.

این نوع افسردگی می تواند به شدتهای مختلف مثل عدم فعالیت ، غمگین بودن ، احساس بی ارزش بودن ، فقدان انگیزه برای کار یا فعالیت و عدم تمرکز و غیره ظاهر شود. نشانه دیگر استرس ، اضطراب است که احساس تنش ، دلهره ، ترس و نگرانی می باشد. اضطراب واکنش به خطر پیش بینی شده ای است که معمولاً تهدیدی واقعی تلقی نمی شود ولی ترس عکس العمل معقولانه تری در برابر خطرات ناگهانی می باشد. هنگامی که یک کارمند مضطرب است نسبت به کارش احساس پریشانی و گیجی دارد و تمرکز خود را از دست می دهد و گاهی اوقات دچار شک و بدگمانی می شود . این امر روی کار آیی فرد تأثیر دارد و در نتیجه به کل سازمان ضربه می زند.

نشانه جدی دیگر استرس ، بی خوابی است که معمولاً با اضطراب و افسردگی همراه است . بهر حال ممکن است فرد فقط دچار بیخوابی شود بدون اینکه علائم دیگر استرس را داشته باشد. بسیاری از مردم به علت مشکلاتی که دارند نمی توانند خوب بخوابند. در اغلب اوقات بیخوابی با کاهش اشتها و ناتوا نا ییهای دیگر بروز می کند.

بیماریهای عضوی مخصوصاً گردن و ناحیه پشت از علائم عمومی استرس می باشند . خیلی عجیب نیست که بشنویم کسی که نگرانی دارد گردن درد نیز داشته باشد. این بدان معنی است که او استرس و به دنبال آن درد عضلانی را تجربه کرده است.

استرس بر بیماری اثر دارد:

اگر استرس به خوبی درمان یا کنترل نشود می تواند منجر به بیماریهای ناشی از استرس گردد. در خیلی از افراد آمادگی ابتلا به برخی از بیماریها وجود دارد و استرس ، بروز علائم آنها را شتاب می بخشد. البته عوامل دیگری هم روی ابتلاء شخص موثرند مثل : وراثت ، محیط ، رژیم غذایی ، بهداشت ، عادات زندگی ، چاقی ، سیگار کشیدن و غیره . معمولترین اشکال بیماری که به استرس مربوط می باشند عبارتند از : حمله قلبی ، فشار خون ، سکته مغزی ، آنژین ، میگرن ، سردرد ، پشت درد مزمن ، دیابت ، انواع زخم ها، بیقراری ، سرطان ، آلرژی ، آرتروز و ناهنجاریهای جنسی .

پیشگیری از استرس :

کارشناسان سراسر جهان چندین راه برای مقابله با استرس پیشنهاد کرده اند. در دهه 1970 در بسیاری از کشورها این روشها بطور وسیعی مورد استفاده قرار گرفت به امید اینکه سرانجام سازمانها از محیط های کاری فارغ از استرس برخوردار شوند.

تفکر در مورد ماوراءالطبیعه یا مدیتیشن فوق طبیعی (TM) یکی از این کارها در دهه 1970 بود. در آمریکا این روش اثر فوق العاده ای بر محیط کار به شکل کارمندان راضی تر که ارتباط بهتری با روسا و همکاران خود برای برقرار می کردند داشت و این امر نه تنها عادت و روشهای کاری آنها را بهبود بخشید بلکه در زندگی شخصی آنها نیز تحولی ایجاد کرد بنابراین TM نه تنها کارمندان علاقمندتر بلکه اشخاص راضی تری ارائه می دهد .

عکس العمل استراحت یا ریلکسیشن (relaxation) یکی دیگر از تکنیک هایی بود که برای غلبه بر استرس در محیط های کاری مورد استفاده واقع شد . طبق نظریات دکتر Herbert benson این یک روش استراحتی بود که از TM ناشی می شد . در هر صورت این روش نیز مثل TM زیاد مورد استقبال قرار نگرفت و موثر بودن آنها نیز ثابت نشد . برخی از برنامه های شخصی کم هزینه تر برای کاهش استرس مثل دویدن منظم ، ورزش یا شنا است . برخی از شرکتها مرخصی اجباری غیر قابل تغییر و تبدیل برای کارمندان در نظر می گیرند و کارمندان ملزم به استفاده از آنها می باشند، بنابراین می توانند استراحت و تجدید قوا کنند و با علاقه و کار آیی بیشتر سر کار خود حاضر شوند . برخی از شرکتها نیز کارمندان خود را تشویق می کنند که به بیرون از محل کار خود بروند و در فضاهای خالی اداره به کار باغبانی مشغول شوند و از این سرگرمی برای ایجاد توازن بین کار و ورزش بهره جویند یا بطور داوطلبانه در برنامه های ارتباط جمعی روابط عمومی شرکت در محیط های روستایی همکاری کنند.

در برخی از شرکتها و سازمانهای در حال توسعه ، مدیر و کارمندان در فعالیتهای سازمان یافته غیر رسمی شرکت می جویند تا استرسهای محیط کار را کاهش دهند، حتی اگر نتوانند آن را بطور کامل از بین ببرند. شرکت در تمرینات گروهی که برای خاتمه دادن به مشاجرات درونی است باعث کاهش استرس در مناسبات متقابل افراد می گردد. مرور پیوسته کارهای سازمان و تجزیه و تحلیل درباره فرآیند کاری به منظور محدود کردن کارهای غیر ضروری که باعث کسالت بار شدن بیش از حد کار برای کارمندان می شود، در بسیاری از سازمانها به عنوان بخش مهمی در نظر گرفته شده است . تشویق کارمندان به شرکت در تیمهای چندگانه باعث افزایش قابلیت کار گروهی آنها می شود و به آنان اجازه می دهد که شانس بیشتری برای ابراز عقاید خود در مورد مسائل کاری داشته باشند. همه این کارها باعث کاهش حس ناتوانی در کارکنان می شود چراکه این حس خود منشأ تولید استرس است .

مسئولیت مدیریت استرس :

به علت اینکه سازمانها از وجود محیطهای عاری از استرس سود و بهره زیادی می برند کارفرمایان باید در مورد پیش گیری از استرس به هر نحو ممکن ابتکار عمل داشته باشند. ابزار و برنامه های پیشگیری از استرس بایستی به عنوان سرمایه محسوب شوند و نه هزینه های اضافی . هنگامی که استرس در روابط بین افراد و کارمندان به حداقل می رسد احتمال موفقیت سازمان افزایش چشمگیری می یابد.

بعبارت دیگر کارمند باید مسئول بهینه سازی خود و اعمالش باشد و باید هر کاری را برای مقابله با استرس انجام دهد. هر فرد دارای استرس نه تنها به عنوان کارمند یا کارگر بلکه به عنوان یک فرد ممکن است دچار ناتوانی در انجام کارهای خودگردد . مشاغل پر از استرس
می توانند بر جنبه های دیگر زندگی نیز تاثیر سوء و نامطلوب داشته باشند . در نتیجه هیچ فردی نباید اجازه دهد که استرس وارد زندگیش شود . یک زندگی عاری از استرس و تنش یک زندگی سراسر شادی خواهد بود.

منبع:سایت سازمان کاروآموزش فنی وحرفه ای قزوین

سایت موژ